چرا هکها عادی شد؟
علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۴۰
آیتیمن- همانطور که قابل انتظار و پیشبینی بود، پدیده هک نهادهای خصوصی و دولتی در ایران، موضوعی عادی شد.
یکی از شواهد این مدعا هک اخیر یک نهاد دولتی دیگر بود که از قضا با بازتاب، واکنش و هیچ تحلیل خاصی در رسانهها مواجه نشد.
هفته قبل همان گروه هکری که پیشتر، اسنپ فود و تپسی را هک کرده و به دادههای میلیونها نفر دسترسی پیدا کرده بودند، به سازمان حج و زیارت نیز نفوذ کرد و اطلاعات حجاج و کارگزاران را هم به دست آورد.
این هک صرفا با تایید وزارت ارشاد مواجه شد و بعد از آن هم دیگر خبری از سرنوشت دادههای هک شده و چگونگی این نفوذ و سوالاتی تکراری از این دست نشد.
البته به جز بیتفاوتی به خبر این هک، یکی دیگر از دلایل عادی شدن وقوع هکها و به هوا رفتن دادههای خصوصی میلیونها نفر، سرنوشت اتفاقات مشابه و بزرگتر است.
در دومین سالگرد هک سامانههای شهرداری تهران که همچنان نیز تبعات آن باقیست، با ذکر محرمانگی، گزارشی منتشر نشد تا رسانهها هم بیش از این دنبال کار را نگیرند و قرار شده تا از یک اپلیکیشن جایگزین دیگر برای شهرداری رونمایی شود.
اگرچه در خصوص هک و نفوذهای مشابه از جمله حملات تکراری به سامانه سوخت و غیره نیز شاهد رفتارهای مشابه بودیم.
دلیل دیگر کمرنگشدن هکها در حد اخبار روزمره و عادی، بلاتکلیفی اقدامات نهادهای متولی در این حوزه و سکوت است.
یک نمونه آن نامشخص ماندن سرنوشت دستورالعمل حفاظت از حریم خصوصی کاربران در مرکز ملی فضای مجازی است. اگرچه انبوهی از قوانین و مقررات مشابه دیگر هم سالهاست که در صف تایید و تصویب قرار دارند.
در ماجرای هکها نیز عموما در رسانهها پرسشهای مشخص و تکراری طرح میشود که پاسخی در پی ندارد و صرفا با تغییر نام نهاد هک شده میتوان همان گزارشها را باز نشر کرد.
از این رو کاهش حساسیت رسانهای نیز ناشی از بیتفاوتی و یا بیاهمیتی موضوع از سوی رسانهها نیست، بلکه مساله عدم پاسخگویی و گاه مهر محرمانه زدن روی موضوعات است تا آب پاکی روی دست معدود افراد پیگیر ریخته شود که نه تنها پاسخی در کار نخواهد بود بلکه کنکاش بیشتر با تبعات تلاش برای دسترسی به اطلاعات خاص مواجه میشود.
یکی از شواهد این مدعا هک اخیر یک نهاد دولتی دیگر بود که از قضا با بازتاب، واکنش و هیچ تحلیل خاصی در رسانهها مواجه نشد.
هفته قبل همان گروه هکری که پیشتر، اسنپ فود و تپسی را هک کرده و به دادههای میلیونها نفر دسترسی پیدا کرده بودند، به سازمان حج و زیارت نیز نفوذ کرد و اطلاعات حجاج و کارگزاران را هم به دست آورد.
این هک صرفا با تایید وزارت ارشاد مواجه شد و بعد از آن هم دیگر خبری از سرنوشت دادههای هک شده و چگونگی این نفوذ و سوالاتی تکراری از این دست نشد.
البته به جز بیتفاوتی به خبر این هک، یکی دیگر از دلایل عادی شدن وقوع هکها و به هوا رفتن دادههای خصوصی میلیونها نفر، سرنوشت اتفاقات مشابه و بزرگتر است.
در دومین سالگرد هک سامانههای شهرداری تهران که همچنان نیز تبعات آن باقیست، با ذکر محرمانگی، گزارشی منتشر نشد تا رسانهها هم بیش از این دنبال کار را نگیرند و قرار شده تا از یک اپلیکیشن جایگزین دیگر برای شهرداری رونمایی شود.
اگرچه در خصوص هک و نفوذهای مشابه از جمله حملات تکراری به سامانه سوخت و غیره نیز شاهد رفتارهای مشابه بودیم.
دلیل دیگر کمرنگشدن هکها در حد اخبار روزمره و عادی، بلاتکلیفی اقدامات نهادهای متولی در این حوزه و سکوت است.
یک نمونه آن نامشخص ماندن سرنوشت دستورالعمل حفاظت از حریم خصوصی کاربران در مرکز ملی فضای مجازی است. اگرچه انبوهی از قوانین و مقررات مشابه دیگر هم سالهاست که در صف تایید و تصویب قرار دارند.
در ماجرای هکها نیز عموما در رسانهها پرسشهای مشخص و تکراری طرح میشود که پاسخی در پی ندارد و صرفا با تغییر نام نهاد هک شده میتوان همان گزارشها را باز نشر کرد.
از این رو کاهش حساسیت رسانهای نیز ناشی از بیتفاوتی و یا بیاهمیتی موضوع از سوی رسانهها نیست، بلکه مساله عدم پاسخگویی و گاه مهر محرمانه زدن روی موضوعات است تا آب پاکی روی دست معدود افراد پیگیر ریخته شود که نه تنها پاسخی در کار نخواهد بود بلکه کنکاش بیشتر با تبعات تلاش برای دسترسی به اطلاعات خاص مواجه میشود.
مولف : علی شمیرانی