چالشهای پیام و مخاطب در ایران
علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
شنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۰۴
علی شمیرانی
این واقعیتی است که امروز کم نیستند افرادی در شبکههای اجتماعی که تعداد مخاطبان و دنبالکنندگان آنها، گاه چندین برابر تیراژ مجموع کل نشریات کشور است. فارغ از پرداختن به خوبی یا بدی این مساله و چرایی و ریشههای شکلگیری آن، از چند واقعیت در این خصوص نمیتوان چشمپوشی کرد.
نخست آنکه برخی از گردانندگان صفحات پرمخاطب در داخل یا خارج کشور، صرفا یک فرد است که گاه فاقد هرگونه تحصیلات است چه رسد به آموزشهای مرتبط با علم ارتباطات، دانش کافی درباره موضوع و حساسیتهای پیرامون ارسال یک پیام و آثار آن بر ذهن مخاطب و افکار عمومی.
دوم آنکه این افراد قادر به پرداختن و انتشار هر پیام، تبلیغ و موضوعی، گاه فارغ از صحت و سقم آن هستند. چه این پیام از زبان ایشان باشد چه به شکل پولی و سفارشی.
بر حسب تجربه نیز، برخورد با ارسالکنندگان حتی «پیامهای نادرست»، گاه موج بعدی را ایجاد میکند که علت برخورد «افشاگری» بود.
در چنین شرایط پیچیدهای، ارسال یک پیام با مشکلات زیادی مواجه است و کم نبوده مواردی که اصل و واقعیت ماجرایی، هیچگاه به درستی منتقل نشده و در سونامی پیامهایی چند کلمهای و متنوع، مفقود و نابود میشوند.
شاید در نتیجهِ فراگیریِ همین رویه است که از متولیان اطلاعرسانی و روابط عمومی در بخش خصوصی گرفته تا دولتیها، همه به دنبال وایرال شدن (فراگیری) پیام خود در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی هستند، آن هم به بهایی گزاف و در قالب پیامهایی کوتاه، تیتروار، شعاری و گاه احساسی.
پدیده «فستفودی» شدن اطلاعات، (ارسال پیامهای کوتاه، سریع و ناقص)، اما به مرور ذائقه مخاطبان را هم تغییر داده و صدمات و مضرات خاص خود را به همراه خواهد داشت، کمااینکه به قول «آلدوس هالسکی» نویسنده کتاب «دنیای قشنگ نو» در دنیای امروز، مخاطب دیگر با «کمبود اطلاعات» دچار گمراهی نمیشود، بلکه برعکس با «بمباران اطلاعات» است که دچار گمراهی میشوند.
آن هم در شرایطی که گاه به فاصله یک دقیقه، موضوع و سوژهای دیگر در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی فراگیر میشود و در نتیجه مخاطب را با پدیدهِ خطرناکِ «توهم دانستن» مواجه میکند، آن هم دانشی که از چند کلمه فراتر نمیرود و در کمتر از یک تا چند روز، با ایجاد موجهای بعدی به فراموشی سپرده میشود.
مولف : علی شمیرانی