چرا ما صف میبندیم؟
علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۸
حالا حدود بیست و اندی سال، از این نظریه مشعشع میگذرد و با اینکه بخش عمدهای از صفها به فضای سایبری منتقل شده، همچنان، هم صفها پا برجاست و هم اختلالها و قطعی سامانهها که به نوعی موید نظریه فوق است.
نمونههایش بسیار است و کافیست تا اعلام شود فلان سامانه از بهمان روز برای خودرو، یارانه، مالیات، بیمه، مدرسه، کتاب درسی یا امثالهم باز و تا تاریخ مشخصی در دسترس است. در بسیاری از این موارد سامانهها از همان روز نخست میخوابند و گاهی نیز اصولا روش کار به کل عوض میشود. (بماند که گاهی هم شنیده میشود برخی «همیشه از ما بهتران»، دسترسیهای ویژه و مسیر دیگری برای ورود به برخی سامانهها دارند.)
سوال اینجاست که اصولا چرا چنین است و بخش قابل ملاحظهای از مردم در همان ساعات اولیه صف میبندند، حالا چه در کوچه و خیابان و چه در فضای سایبری؟
یک نمونه از صف کشیدنها در فضای کوچه و خیابان را در خصوص واکسن کرونا دیدیم. بخش زیادی از آنهایی که مشمول دریافت واکسن بودند و از روز نخست به مراکز واکسیناسیون هجوم بردند، توانستند هر 2 دوز واکسن را دریافت کنند.
اما آنها که کمی دیر جنبیدند، دوز اول را دریافت کردند، اما خبری از دوز دوم نبود و نگران از مرکزی به مرکز دیگر میرفتند که در نهایت اعلام شد لطفا کسی مراجعه نکند و منتظر دریافت پیامک باشد. البته که به همان علت بیاعتمادی که شاید مراجعه حضوری و انتظار در صفها بهتر باشد، شاهد بودیم که برخی بیتوجه به این اطلاعیهها از شب تا صبح در صفها خوابیدند تا شاید واکسن بزنند.
نمونه دیگر از این بیحساب و کتابی که به نوعی مروج بیاعتمادی است را در چهارراههای شهر هم میتوان دید. یعنی زمانیکه ثانیه شمار چراغهای سبز به یکباره از 30 ثانیه به 3 ثانیه تبدیل شده و چراغها قرمز میشود!
به همین دلیل است که تلاش برای رد شدن سریع از هر چراغ و نوبت و سامانهای، یک الزام در زندگی ایرانیها شده است. مخلص کلام اینکه پاسخ کوتاه به علت تعجیل و صفبستن ایرانیها، عموما به نگرانی و بیاعتمادی به نحوه مدیریت و در واقع سوءمدیریتها باز میگردد، چه در خیابان چه در اینترنت.
مولف : علی شمیرانی