بیایید قدردان باشیم
علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۵
1- در افتتاحیه نمایشگاهی، فرد مسوولی در سخنرانی خود، از عدم حضور یک شرکت در آن نمایشگاه برای ارایه خدمات و حضور در میان مردم به قدری ناراحت و عصبانی شد که به خاطر ما مردم، ناگهان، خطاب به شرکت مذکور فریاد کشید: «جهنم؛ گمشو!»
2- در سوی دیگر، عشق خدمت به مردم در قالب اجرای نسخه الکترونیکی ظهور کرد و آنقدر بالا گرفت که مشخص شد حذف دفترچههای کاغذی بیمه به حدی سریع اجرا شده که فراموش کردهاند بسیاری از پزشکان، مراکز درمانی، آزمایشگاهها، داروخانهها و غیره، هنوز به سامانهای برای ارایه خدمت به مردم متصل نیستند.
3- در سمت دیگر، به یکباره جهت عشق و خدمت، به سوی شرکت مخابرات ایران که از سال 87 دیگر یک شرکت تمامدولتی نبود، معطوف شد که چرا در تمام این سالها انحصار داشته و چرا در پرداخت حقوق کارکنان، توسعه در مناطق محروم و خدمت به مردم بیتوجهی کرده است و لذا باید هر چه سریعتر فکری عاجل برای این کاستیهای در خدمتگذاری کرد.
4- از قضا در بخش خصوصی و در جریان یک انتخابات صنفی نیز شاهد جلوهگری و تجلی این عشق به خدمت بودیم و رقابت برای تصدی کرسیهای خدمت آنقدر بالا گرفت که بعد از انواع بیانیههای تهدیدآمیز و پر از توهین، منتظر اخباری از حذف فیزیکی و اعلام موجودیت جوخههای ترور بودیم که خوشبختانه کار به آنجا نکشید.
5- در بستن بودجه 1400 هم علایم این عشقِ خالص هویداست و از دو سوی دولت و مجلس، شاهد تلاشهای نفسگیر و توام با بغضِ خدمت به مردم هستیم و هر طرف با ایجاد ارتشهای سایبری برای آگاهیرسانی، اصرار دارند که بهترین و جامعترین مسیر و روش برای خدمت به ما انتخاب شود.
آری! اتفاقا محور اصلی و کلیدواژه تمام جدلهای فوق در پستهای مجازی و سخنرانی مسوولان، ما «مردم» هستیم که آثارِ این شور و عشق به خدمت را، حالا با تکتک سلولهایمان درک میکنیم.
آری! این که فردی حاضر باشد به خاطر خدمت به مردم، تا آستانه سکته پیش برود، انواع تهدیدها، تهمتها و تمسخرها را بشنود و همچنان شبانهروز با تمام توان و سرعت ممکن، انواع پروژه، مناقصه و مزایده را برای رفاه ما واگذار کند، کم چیزی نیست. بیایید قدردان باشیم.
مولف : علی شمیرانی