مروری بر تجربه Squirrel AI و Alo7
چین، عظیمترین آزمایشگاه استفاده از یادگیری مبتنی بر هوش مصنوعی
کارن هائو / مولف
تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۳۳
آیتیمن- در حالی که دانشگاهیها و مراجع آکادمیک، همچنان در بحث بهترین تجربههای آموزشی سرگردانند، چین منتظر نمانده و در سالهای اخیر، سرمایهگذاری وسیعی روی آموزش و یادگیری به کمک هوش مصنوعی انجام داده است. شرکتهای بزرگ فناوری، استارتاپها و مجریان دورههای آموزشی در چین همه به این جریان پیوستهاند و دهها میلیون دانشآموز چینی هم اکنون به نوعی از هوش مصنوعی در یادگیری استفاده میکنند؛ حال چه از طریق آموزشهای فوق برنامه مثل برنامههای تقویتی Squirrel، چه از طریق پلتفرمهای یادگیری دیجیتال مانند 17ZuoYe یا حتی در کلاسهای درس مدارس. تجربه چین، بزرگترین آزمایش استفاده از هوش مصنوعی در زمینه تحصیلات و آموزش است و البته هنوز کسی نمیداند نتیجه این کار چه خواهد بود.
سیلیکون ولی نیز به شدت به این موضوع علاقهمند است. گزارشی که در ماه مارس گذشته منتشر شد، نشان میداد که موسسههای خیریه چن زوکربرگ و بیل و ملیندا گیتس، هوش مصنوعی را به عنوان ابزار آموزشی، برای سرمایهگذاری مناسب تشخیص دادهاند.
جان کوچ، نایب رییس آموزش در شرکت اپل، در کتابی که سال 2018 با نام سیمکشی مجدد آموزش (Rewiring Education) منتشر کرد، شرکت چینی Squirrel AI را ستود. اسکوییرل نیز امسال یک مرکز تحقیقاتی مشترک با دانشگاه کارنگی ملون راهاندازی کرده که در آن ایجاده دورههای یادگیری شخصی جهت صدور به کل جهان بررسی میشود.
ژو یی، دانشآموزی که از آموزشهای ریاضی اسکوییرل استفاده میکند
اما متخصصان در زمینه نگرانیهایی هم دارند و میگویند مشخص نیست که هجوم هوش مصنوعی، آموزش را به چه سمتی خواهد بود. آنان میگویند که هوش مصنوعی در بهترین حالت میتواند به معلمان در شناخت و بهکارگیری علایق و نقاط قوت دانشآموزان کمک کند. اما در بدترین حالت نیز ممکن است دنیا را به سوی استانداردسازی یادگیری و آزمون ببرد و نسل آینده را در برابر دنیای به سرعت تغییر یابنده کار، ضعیف و ناتوان رها کند.
اسکوییرل، به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی در چین، این تنش در دیدگاهها را به طور برجسته نمایان میسازد و به عنوان یکی از امیدهای اول توسعه خدمات در سطح جهانی، پنجرهای است که به ما نشان میدهد تجربیات چین چگونه میتواند آموزش را در کل جهان تحت تاثیر قرار دهد.
مرکز یادگیری اسکوییرل که ژو در آن حضور یافت، یکی از اولین مراکزی بود که این شرکت افتتاح کرد. این مرکز در طبقه دوم یک ساختمان بینام و نشان در یک خیابان شلوغ تجاری در هوانگژو قرار دارد.
جوایز و لوحهای افتخار این شرکت، سطح دیوارها را در طول راهپلهها را پر کرده است. وارد شرکت که بشوی، تصاویر بزرگ ده دوازده مرد روی دیوار است؛ نیمی از آنها مدیران Squirrel AI هستند و باقی، استاد-معلمان (عنوانی که به بهترین معلمان در چین داده میشود). این معلمان در طراحی برنامه درسی اسکوییرل کمک کردهاند.
طراحی فضای داخلی شرکت، ساده است. راهرویی کوچک و رنگی با علایم سبز روشن و تصاویر خندانی از دانش آموزان در طول راهرو دیده میشود و دو طرف این راهرو، حدود 6 کلاس درس قرار دارد. درون کلاسها هم روی دیوار تصاویر محو درختان سبز با شعارهایی مثل «فروتن باشید» دیده میشود. تخته، پروژکتور یا سایر تجهیزان آموزش در کلاسها نیست؛ فقط یک میز در هر کلاس قرار دارد که برای نشستن 6 تا 8 نفر مناسب است.
ابزار آموزش در این کلاسها یک لپتاپ است. دانشآموزان و معلمان، همه به صفحه همین لپتاپها زل میزنند. در یکی از اتاقها، دو دانشآموز هدست به سر، به درسهای زبان انگلیسی گوش میدهند. در اتاق دیگر، سه دانشآموز، از جمله ژو یی، در سه کلاس مختلف ریاضی مشغول یادگیری هستند و پیش از وارد کردن جواب در فرم آنلاینی که در لپتاپ قرار دارد، مسایل را روی کاغذ حل میکنند. در هر اتاق، یک معلم هم عملکرد و پیشرفت دانشآموزان را در داشبرد آنلاین خود بررسی میکند.
دانش آموزان در کلاسهای Squirrel AI از مدرس خود راهنمایی میگیرند
گاه اتفاق میافتد که روی داشبرد معلمان، هشداری ارسال میشود. در این مواقع، معلم از پشت میزش بلند میشود و بالای سر دانشآموز میرود، کنار صندلیاش زانو میزند و با صدای آرام با او صحبت میکند؛ معمولا برای پاسخ به سوالی که سیستم آموزشی قادر به حل آن نیست.
میگویم: اینجا خیلی ساکت است. مدیر منطقهای هانگژو شرکت، با افتخار لبخند میزند و میگوید: بله، اینجا از صدای سخنرانی معلمها خبری نیست.
سه چیز به گسترش سریع آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی در چین کمک کرده است. اولی معافیتهای مالیاتی و مشوقهایی است که به شرکتهای هوش مصنوعی داده میشود که به بهبود هر چیزی، از یادگیری دانشآموزان بگیر تا تربیت معلم و مدیران مدارس میپردازند. این برای شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه فرصت جذابی ایجاد کرده و بنا به برآوردها، چین سال گذشته، با یک میلیارد دلار سرمایهگذاری در آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی، سرآمد جهان بوده است.
مورد دوم، رقابت شدید آکادمیک در چین است. ده میلیون دانشآموز چینی هر سال در آزمون پذیرش در کالج (که به آن گائو کائو میگویند و معادل کنکور خود ماست) شرکت میکنند و نمره آنها نشان میدهد که کجا و در چه رشتهای میتوانند ادامه تحصیل بدهند؛ موضوعی که آینده و موفقیت هر فردی را تحت تاثیر قرار میدهد و به همین دلیل والدین حاضرند برای دورههای آموزشی یا هر چیزی که به فرزندشان در موفقیت در این آزمون کمک کند، هزینه بپردازند.
و مورد سوم اینکه، کارآفرینهای چینی، به دادههای بسیار زیادی برای آموزش و بهبود دادن الگوریتمهایشان دسترسی دارند. جمعیت چین بسیار زیاد است و مردم هم بسیار کمتر از غرب نگران محرمانگی دادهها و حریم خصوصیشان هستند؛ به ویژه وقتی که پای منافعی مانند موفقیت در آزمون ورودی دانشگاه در میان باشد. والدین هم در چین به ظرفیتهای فناوری باور عمیقی دارند؛ زیرا دیدهاند که در دهههای اخیر، توسعه فناوری چگونه به تحول کشورشان انجامیده است.
تمرکز اسکوییرل بر کمک به دانشآموزان برای دریافت نمرات بهتر در آزمونهای استاندارد سالانه است؛ یعنی همانچیزی که برای موفقیت در آزمون گائوکائو مهم است. به همین دلیل هم 80 درصد دانشآموزانش سالهای بعد هم به استفاده از این خدمات ادامه میدهند. این شرکت همچنین سیستماش را به نحوی طراحی کرده که به منظور انواع شخصیسازی و تجربههای پیشبینی، دادههای بیشتری را جمعآوری کند. اسکوییرل تواناییهای فنیاش را از طریق انتشارات دانشگاهی، همکاریهای بینالمللی و جوایزی که اعطا میشود، بازاریابی میکند و همین موضوع هم موجب محبوبیتش نزد مقامات دولتی محلی شده است.
این راهبرد، موجب رشد سریع و اعجاب انگیز اسکوییرل شده است. این شرکت در مدت 5 سال پس از آغاز به کار، دو هزار مرکز آموزشی در 200 شهر راه اندازی کرده و نزدیک به یک میلیون دانشآموز ثبت شده دارد؛ یعنی برابر با کل دانشآموزان سیستم مدارس عمومی شهر نیویورک. این شرکت قصد دارد در یک سال آینده، دو هزار مرکز دیگر نیز در چین راهاندازی کند. این شرکت تا کنون بیش از 180 میلیون دلار سرمایه جذب کرده و در پایان سال گذشته میلادی نیز به یونیکورن تبدیل شد و از ارزش بازار یک میلیارد دلاری گذشت.
دفتر مرکزی Squirrel AI در شانگهای
اسکوییرل نخستین شرکتی نیست که ایده آموزش با هوش مصنوعی را دنبال میکند. نخستین تلاشها به منظور جایگزینی معلمان به دهه 1970 میلادی برمیگردد؛ یعنی زمانی که استفاده از کامپیوتر در آموزش باب شد. بعدها، بین سالهای 1982 تا 1984 چندین تحقیق در آمریکا نشان داد که دانشآموزانی که به صورت تک به تک از خدمات آموزشی معلمها استفاده میکردند، عملکرد بسیار بهتری در دروس داشتند. این دستاوردها، موج جدیدی از تلاشها برای بازآفرینی روابط معلم و دانش آموز با استفاده از کامپیوتر را موجب شد. نتیجه این تلاشها ایجاد سیستمهای یادگیری انطباقی (Adaptive Learning Systems) بود که امروزه همه جا، از مهدکودکها تا مراکز آموزش سازمانها و شرکتها به کار گرفته میشود.
اما نقطه تمایز و قوت اسکوییرل، توجه به جزییات و اندازهپذیری آن است. در اسکوییرل، برای ارایه هر درسی، تیم مهندسان این شرکت با گروهی از استاد-معلمان همکاری میکنند تا هر موضوع را به کوچکترین قطعات مفهومی ممکن تقسیم کنند.
برای مثال، ریاضی متوسطه به 10 هزار عنصر تجریه شده که به آنها نکات دانشی (Knowledge Point) گفته میشود. این نکات دانشی مواردی همچون اعداد گویا، مشخصات مثلث یا قضیه فیثاغورس را شامل میشود. هدف از این تقسیم بندی این است که نقاط ضعف دانشآموزان در مباحث ریاضی به طور دقیق شناسایی شود. اگر در مقام مقایسه برآییم، یک کتاب درسی همین موضوعات را به حدود 3هزار نکته تقسیم میکند و پلتفرم یادگیری انطباقی ALEKS که از سوی شرکت آمریکایی مکگراهیل توسعه داده شده و الهامبخش اسکوییرل بوده، تقریبا ریاضی را به هزار نکته دانشی تقسیم کرده است.
وقتی این نکات دانشی شکل گرفت، آنها را با درسهای ویدیویی، متون تشریحی، مثالهای کاربردی و مسالههای تمرینی، مرتبط میکنند و چگونگی ارتباطات و همپوشانیهای آنها، در قالب یک گراف دانشی که آن هم حاصل تجربه استاد-معلمان است، درج میشود.
تیم مهندسان Squirrel AI روی پلتفرم تدریس این شرکت کار میکنند
هر دانشآموز فرایند یادگیری درس را با گذراندن یک آزمون تشخیصی آغاز میکند که نشان میدهد تا چه حد مفاهیم کلیدی را درک کرده است. اگر دانشآموز یک سوال اولیه را به درستی پاسخ دهد، سیستم فرض میکند که او مفاهیم مرتبط را میداند و به موضوع بعد میرود. با پاسخ دادن به 10 پرسش، سیستم به برداشتی اولیه از مواردی میرسد که باید با دانشآموز بیشتر کار شود و بر همین اساس، طرح درسی برای او تنظیم میکند. در طول فرایند آموزش نیز، سیستم مدل خود را با میزان پیشرفت دانشآموز به روز میکند و برنامه درسی را نیز مداوما با شرایط حال یادگیرنده منطبق میکند.
هرچه تعداد دانشآموزانی که از سیستم استفاده میکنند، بیشتر میشود، هوش مصنوعی که خود سیستمی یادگیرنده است، ارتباطات تازهای بین مفاهیم پیدا میکند. الگوریتمهای یادگیری ماشین نیز این ارتباطات را درون گراف دانشی به روز میکنند. سیستم ALEKS نیز کار فرایند مشابهی دارد، اما اسکوییرل مدعی است که بهینهسازی یادگیری ماشین سیستم آمریکایی محدودتر است و در نتیجه، کل سیستم کارایی کمتری دارد.
اسکوییرل، درباره اعتبار سیستماش نیز اطلاعاتی منتشر کرده است. در اکتبر سال 2017 یک بررسی 4 روزه روی 78 دانشآموز متوسطه، نشان داد که این سیستم به طور متوسط، در افزایش نمره آزمون ریاضی بهتر از معلمان با تجربه در کلاسهای سنتی با ده-دوازده دانشآموز عمل کرده است.
دانشآموزانی که نگارنده در مرکز یادگیری اسکوییرل با آنها صحبت کرده، همگی این برنامه کمک درسی را ستودهاند؛ همه آنان در حال پایان دوره متوسطه هستند و دوره خود را هم تمدید کردهاند. یکی از آنان که دختری است به نام فو وییی (Fu Weiyi) میگوید که بسیار سریعتر از زمانی که معلم خصوصی میگرفته، در این دوره پیشرفت کرده است. وی میافزاید: اینجا هم زمان از معلم آنلاین و آفلاین برخوردارم.
به گفته این دانشآموز، علاوه بر این آموزشهای اسکوییرل کاملا هدفمند است و سیستم میتواند به طور مستقیم، نقاط ضعف من را در درک مفاهیم شناسایی کند.
دانشآموز دیگری نیز به این نکته اشاره میکند که: با سیستم، نیاز به انجام تمرینهای زیاد ندارید، اما همان مقداری که انجام میشود موثر است و واقعا در زمان صرفهجویی میشود.
البته طبیعی است که نمیتوان به هر آنچه که این دانشآموزان میگویند، اعتماد کرد. این دانشآموزان را خود اسکوییرل برای انجام مصاحبه انتخاب کرده بود و این اظهارات را تحت نظارت شدید بیان کردند. اما به هر حال مایه خرسندی است که آنان توانستهاند فرمولی بیابند که در رقابتهای بیرحمانه برای ورود به دانشگاه، نتایج بهتری کسب کنند.
از نظر درک لی (Derek Li) بنیانگذار Squirrel AI، چشمانداز این شرکت به ارایه برنامههای کمک درسی محدود نمیشود. جاه طلبی او بیش از اینهاست و میخواهد از مرز برنامههای فوقبرنامه گذر کند و برنامهدرسیاش را مستقیما در کلاسهای درس مدارس اجرا کند. اسکوییرل از مدتی پیش مذاکرات خود را با چندین مدرسه در چین آغاز کرده که سیستماش را به عنوان روش پایهای تدریس در آن مدارس به اجرا بگذارد.
سعی دارم تصور کنم که در صورت تبدیل مدارس کنونی به مدارسی که امور تدریس را درآنها هوش مصنوعی به دست میگیرد، دنیا چه شکلی خواهد داشت و آیا باید به این سمت برویم یا نه. سوال آخر را هم از دانشآموزان میپرسم: «به نظر شما چه چیزی در اسکوییرل باید تغییر کند و بهبود یابد؟» فو، پس از مکثی طولانی پاسخ میدهد: «کاش ارتباط بیشتری با معلمان واقعی داشتیم.»
با هر کارشناس آموزشی که درباره این گزارش صحبت کردم، گفتوگو با این نکته شروع شد: برای درک اینکه هوش مصنوعی چگونه میتواند فرایند آموزش و یادگیری را بهبود ببخشد، باید درباره این بیندیشید که این فناوری در حال متحول کردن طبیعت کار است.
در همان حال که ماشینها آمادگی بیشتری برای برعهده گرفتن کارها مییابند، انسان نیز باید روی مهارتهایی تمرکز کند که مختص خود اوست؛ مهارتهایی همچون خلاقیت، تشریک مساعی، ارتباطات و توانایی حل مساله. انسان همچنین باید بتواند هر چه سریعتر مهارتهای خود را افزایش دهد تا از گزند اتوماسیون مصون بماند. این بدان معنی است که کلاسهای درس در قرن بیست و یکم، باید به جای ارایه مجموعهای از دانشهایی که مناسب عصر صنعتی است، توانمندیها و علایق هر شخص را بیابند و تقویت کنند.
هوش مصنوعی در تئوری، میتواند این فرایند را تسهیل کند. این فناوری میتواند بخشی از امور جاری کلاسها را به عهده بگیرد و دست معلمان را برای توجه بیشتر به تک تک دانشآموزان باز کند.
البته فرضیههای متعددی در مورد اینکه کلاسهای آینده چگونه خواهند بود، وجود دارد. شاید هوش مصنوعی برخی از دانشها را آموزش دهد و معلمان برخی دیگر را؛ یا اینکه هوش مصنوعی به معلمان کمک کند که بهتر در جریان روند یادگیری دانشاموزان قرار بگیرند و به یادگیرندگان نیز کنترل بیشتری بر شیوه یادگیریشان بدهد. اما هرچه که هست؛ هدف نهایی دستیابی به آموزشی عمیقا شخصیسازی شده است.
به گفته کریس دِده (Chris Dede) استاد برنامه فناوری، نوآوری و آموزش در دانشگاه هاروارد، رویکرد اسکوییرل اگرچه میتواند در همین سیستم سنتی آموزش، نتایج درخشانی داشته باشد، اما دانشآموزان را برای دنیای رو به تحول آماده نمیکند.
وی میافزاید: بین یادگیری انطباقی و یادگیری شخصیسازی شده تفاوت وجود دارد. کاری که اسکوییرل انجام میدهد، یادگیری انطباقی است که هدفاش، شناسایی دقیق چیزهایی است که دانشآموز میداند و چیزهایی که نمیداند. اما این روش به اینکه دانشآموز چهچیزی را میخواهد یاد بگیرد و اینکه بهترین شیوه یادگیری دانش آموز چیست، توجهی ندارد.
کریس دده میگوید: یادگیری شخصیسازی شده اما، علایق و نیازمندیهای دانشآموزان را مییابد و با هماهنگ کردن انگیزهها و زمان، موجب پیشرفت یادگیرندگان میشود.
یوتا ترویرانوس (Jutta Treviranus) استاد کالج هنر و طراحی اونتاریو که از پیشگامان یادگیری شخصیسازی شده در جهت فراگیری آموزش است. این موضوع را دقیقتر توضیح میدهد و میگوید: یادگیری شخصیسازی شده سه مرحله دارد که من به آنها، پیمایش، مسیر و هدف میگویم.
وی میافزاید: اگر پیمایش یادگیری شخصیسازی شده باشد، دانشآموزان با تواناییهای متفاوت خواهند توانست که مقدار زمان متفاوتی برای یادگیری یک موضوع مشابه اختصاص بدهند. اگر مسیر شخصیسازی شده باشد، میتوان برای رسیدن به اهدافی مشابه، انگیزههای متفاوتی داد و محتوا را در قالبهای متفاوت (مثل ویدیو یا متن) به آنها ارایه کرد و در نهایت، اگر هدف شخصیسازی شده باشد، دانشآموزان قادر به انتخاب خواهند بود که مثلا میخواهند به مدارس فنی و حرفهای یا دانشگاه بروند.
ترویرانوس میگوید: ما به دانشآموزانی نیاز داریم که یادگیری خود را درک کنند. آنها باید بتوانند تشخیص بدهند که میخواهند چه چیزی را یاد بگیرند و باید مطمئن شویم که واقعا آنچه را دوست دارند، یاد خواهند گرفت. اما Squirrel AI اصلا به این نیازها پاسخ نمیدهد. نتیجه این روش فقط این است که دانشآموزان در سیستم استاندارد آموزشی موجود، کارایی بهتری داشته باشند.
اما به عقیده دیوید داکترمن (David Dockterman) استاد دانشگاه هاروارد و همکار کریس دده، نمیتوان گفت که یادگیری انطباقی جایگاهی در کلاسهای درس قرن بیستویکم نخواهد داشت.
او معتقد است که توانایی ارایه آموزش به مردم در همین قالب ساختارمند دانش نیز هنوز با ارزش است. اما اگر بخواهیم این سیستمها را به معلم غالب در کلاس تبدیل کنیم، اشتباه بزرگی خواهد بود.
هرچه تعداد دانشآموزانی که از سیستم استفاده میکنند، بیشتر میشود، هوش مصنوعی که خود سیستمی یادگیرنده است، ارتباطات تازهای بین مفاهیم پیدا میکند. الگوریتمهای یادگیری ماشین نیز این ارتباطات را درون گراف دانشی به روز میکنند. سیستم ALEKS نیز کار فرایند مشابهی دارد، اما اسکوییرل مدعی است که بهینهسازی یادگیری ماشین سیستم آمریکایی محدودتر است و در نتیجه، کل سیستم کارایی کمتری دارد.
اسکوییرل، درباره اعتبار سیستماش نیز اطلاعاتی منتشر کرده است. در اکتبر سال 2017 یک بررسی 4 روزه روی 78 دانشآموز متوسطه، نشان داد که این سیستم به طور متوسط، در افزایش نمره آزمون ریاضی بهتر از معلمان با تجربه در کلاسهای سنتی با ده-دوازده دانشآموز عمل کرده است.
دانشآموزانی که نگارنده در مرکز یادگیری اسکوییرل با آنها صحبت کرده، همگی این برنامه کمک درسی را ستودهاند؛ همه آنان در حال پایان دوره متوسطه هستند و دوره خود را هم تمدید کردهاند. یکی از آنان که دختری است به نام فو وییی (Fu Weiyi) میگوید که بسیار سریعتر از زمانی که معلم خصوصی میگرفته، در این دوره پیشرفت کرده است. وی میافزاید: اینجا هم زمان از معلم آنلاین و آفلاین برخوردارم.
به گفته این دانشآموز، علاوه بر این آموزشهای اسکوییرل کاملا هدفمند است و سیستم میتواند به طور مستقیم، نقاط ضعف من را در درک مفاهیم شناسایی کند.
دانشآموز دیگری نیز به این نکته اشاره میکند که: با سیستم، نیاز به انجام تمرینهای زیاد ندارید، اما همان مقداری که انجام میشود موثر است و واقعا در زمان صرفهجویی میشود.
البته طبیعی است که نمیتوان به هر آنچه که این دانشآموزان میگویند، اعتماد کرد. این دانشآموزان را خود اسکوییرل برای انجام مصاحبه انتخاب کرده بود و این اظهارات را تحت نظارت شدید بیان کردند. اما به هر حال مایه خرسندی است که آنان توانستهاند فرمولی بیابند که در رقابتهای بیرحمانه برای ورود به دانشگاه، نتایج بهتری کسب کنند.
از نظر درک لی (Derek Li) بنیانگذار Squirrel AI، چشمانداز این شرکت به ارایه برنامههای کمک درسی محدود نمیشود. جاه طلبی او بیش از اینهاست و میخواهد از مرز برنامههای فوقبرنامه گذر کند و برنامهدرسیاش را مستقیما در کلاسهای درس مدارس اجرا کند. اسکوییرل از مدتی پیش مذاکرات خود را با چندین مدرسه در چین آغاز کرده که سیستماش را به عنوان روش پایهای تدریس در آن مدارس به اجرا بگذارد.
سعی دارم تصور کنم که در صورت تبدیل مدارس کنونی به مدارسی که امور تدریس را درآنها هوش مصنوعی به دست میگیرد، دنیا چه شکلی خواهد داشت و آیا باید به این سمت برویم یا نه. سوال آخر را هم از دانشآموزان میپرسم: «به نظر شما چه چیزی در اسکوییرل باید تغییر کند و بهبود یابد؟» فو، پس از مکثی طولانی پاسخ میدهد: «کاش ارتباط بیشتری با معلمان واقعی داشتیم.»
با هر کارشناس آموزشی که درباره این گزارش صحبت کردم، گفتوگو با این نکته شروع شد: برای درک اینکه هوش مصنوعی چگونه میتواند فرایند آموزش و یادگیری را بهبود ببخشد، باید درباره این بیندیشید که این فناوری در حال متحول کردن طبیعت کار است.
در همان حال که ماشینها آمادگی بیشتری برای برعهده گرفتن کارها مییابند، انسان نیز باید روی مهارتهایی تمرکز کند که مختص خود اوست؛ مهارتهایی همچون خلاقیت، تشریک مساعی، ارتباطات و توانایی حل مساله. انسان همچنین باید بتواند هر چه سریعتر مهارتهای خود را افزایش دهد تا از گزند اتوماسیون مصون بماند. این بدان معنی است که کلاسهای درس در قرن بیست و یکم، باید به جای ارایه مجموعهای از دانشهایی که مناسب عصر صنعتی است، توانمندیها و علایق هر شخص را بیابند و تقویت کنند.
هوش مصنوعی در تئوری، میتواند این فرایند را تسهیل کند. این فناوری میتواند بخشی از امور جاری کلاسها را به عهده بگیرد و دست معلمان را برای توجه بیشتر به تک تک دانشآموزان باز کند.
البته فرضیههای متعددی در مورد اینکه کلاسهای آینده چگونه خواهند بود، وجود دارد. شاید هوش مصنوعی برخی از دانشها را آموزش دهد و معلمان برخی دیگر را؛ یا اینکه هوش مصنوعی به معلمان کمک کند که بهتر در جریان روند یادگیری دانشاموزان قرار بگیرند و به یادگیرندگان نیز کنترل بیشتری بر شیوه یادگیریشان بدهد. اما هرچه که هست؛ هدف نهایی دستیابی به آموزشی عمیقا شخصیسازی شده است.
به گفته کریس دِده (Chris Dede) استاد برنامه فناوری، نوآوری و آموزش در دانشگاه هاروارد، رویکرد اسکوییرل اگرچه میتواند در همین سیستم سنتی آموزش، نتایج درخشانی داشته باشد، اما دانشآموزان را برای دنیای رو به تحول آماده نمیکند.
وی میافزاید: بین یادگیری انطباقی و یادگیری شخصیسازی شده تفاوت وجود دارد. کاری که اسکوییرل انجام میدهد، یادگیری انطباقی است که هدفاش، شناسایی دقیق چیزهایی است که دانشآموز میداند و چیزهایی که نمیداند. اما این روش به اینکه دانشآموز چهچیزی را میخواهد یاد بگیرد و اینکه بهترین شیوه یادگیری دانش آموز چیست، توجهی ندارد.
کریس دده میگوید: یادگیری شخصیسازی شده اما، علایق و نیازمندیهای دانشآموزان را مییابد و با هماهنگ کردن انگیزهها و زمان، موجب پیشرفت یادگیرندگان میشود.
یوتا ترویرانوس (Jutta Treviranus) استاد کالج هنر و طراحی اونتاریو که از پیشگامان یادگیری شخصیسازی شده در جهت فراگیری آموزش است. این موضوع را دقیقتر توضیح میدهد و میگوید: یادگیری شخصیسازی شده سه مرحله دارد که من به آنها، پیمایش، مسیر و هدف میگویم.
وی میافزاید: اگر پیمایش یادگیری شخصیسازی شده باشد، دانشآموزان با تواناییهای متفاوت خواهند توانست که مقدار زمان متفاوتی برای یادگیری یک موضوع مشابه اختصاص بدهند. اگر مسیر شخصیسازی شده باشد، میتوان برای رسیدن به اهدافی مشابه، انگیزههای متفاوتی داد و محتوا را در قالبهای متفاوت (مثل ویدیو یا متن) به آنها ارایه کرد و در نهایت، اگر هدف شخصیسازی شده باشد، دانشآموزان قادر به انتخاب خواهند بود که مثلا میخواهند به مدارس فنی و حرفهای یا دانشگاه بروند.
ترویرانوس میگوید: ما به دانشآموزانی نیاز داریم که یادگیری خود را درک کنند. آنها باید بتوانند تشخیص بدهند که میخواهند چه چیزی را یاد بگیرند و باید مطمئن شویم که واقعا آنچه را دوست دارند، یاد خواهند گرفت. اما Squirrel AI اصلا به این نیازها پاسخ نمیدهد. نتیجه این روش فقط این است که دانشآموزان در سیستم استاندارد آموزشی موجود، کارایی بهتری داشته باشند.
اما به عقیده دیوید داکترمن (David Dockterman) استاد دانشگاه هاروارد و همکار کریس دده، نمیتوان گفت که یادگیری انطباقی جایگاهی در کلاسهای درس قرن بیستویکم نخواهد داشت.
او معتقد است که توانایی ارایه آموزش به مردم در همین قالب ساختارمند دانش نیز هنوز با ارزش است. اما اگر بخواهیم این سیستمها را به معلم غالب در کلاس تبدیل کنیم، اشتباه بزرگی خواهد بود.
درک لی، بنیانگذار Squirrel AI
درک لی، بنایانگذار اسکوییرل را یک هفته پس از بازدید از مرکز آموزش این شرکت، در دفتر مرکزی اسکوییرل در شانگهای ملاقات کردم. او مرا به تور بازدید از دفتر مرکزی برد که برخلاف مرکز آموزش، بسیار پر زرق و برق و بود. دیوارهای این دفتر، با دکورهای متنوع پوشیده شده بود و روی هر دیواری توضیحاتی درباره شرکت و اهداف و دستاوردها و جوایزش به چشم میخورد.
وقتی از اولین در وارد شدیم، لی به نمایشگری اشاره کرد که روی آن ویدیویی نمایش داده میشد. این ویدیو مربوط به مسابقهای بین سیستم کمک درسی اسکوییرل و یک معلم مدرسه (یکی از بهترین معلمان در چین) بود. سه تا از دانشآموزان این معلم که سه سال به آنها درس داده بود نیز به همراه او روی صحنه بودند و به حل مسایل میپرداختند و سیستم و معلم بر سر این مسابقه میدادند که حدس بزنند کدام دانشآموز جواب درست را پیدا میکند.
لی گفت: در مدت سه ساعت، سیستم ما دانشآموزان را بهتر از معلمی شناخت که سه سال به آنها درس داده بود.
در تصویر هم، معلم ظاهری شکست خورده و مغموم داشت.
لی خندید و گفت: متوجه شدی؟
عمده فلسفه اسکوییرل، از تجربه خود لی در زمان بچگی نشات میگیرد. لی میگوید که وقتی به سن جوانی رسیده، دارای هوش هیجانی خوبی نبوده و خواندن کتابهای مرتبط نیز کمکی به او نکرده است. بنابراین یک سال وقت صرف میکند و با تقسیم بندی مهارتها به 27 عنصر، خودش را در تک تک این مهارتها تقویت میکند.
او به خود آموخت که در مشاهده هوشیارتر باشد و در موضوعات مختلف، قدرت مباحثه داشته باشد. حتی به خود آموخت که وقتی دیگران از او انتقاد میکنند، لبخند بزند. خودش میگوید که از آن به بعد، در زندگی دشمنی نداشته است.
این روش، انتظاراتی که لی داشت را برآورده کرد و علاوهبر این، او ایمان آورد که هر چیزی را میتوان از این طریق آموخت.
لی برای بیان دیدگاه نهایی خود از یک قیاس استفاده میکند و میگوید: وقتی آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی شایع شود، معلمان مانند خلبان هواپیما عمل خواهند کرد؛ الگوریتمها هواپیما را به پرواز درمیآورند و خلبان به نظارت و بررسی علایم و مشاهده خروجیها میپردازد. در واقع در عمده طول پرواز، خلبان لازم نیست کاری کند ولی هر از گاهی، با مشاهده هشداری یا اتفاقی که برای مسافران میافتد (مثلا وقتی در مدرسه دانشآموزی مورد آزار قرار بگیرد) میتوانند وارد شوند و اوضاع را آرام کنند.
به گفته لی، در آن زمان، معلمان میتوانند روی ارتباطات و احساسات متمرکز شوند.
لی عقیده دارد که این تنها راهی است که بشر قادر به افزایش و توسعه هوش جمعی (collective intelligence) خواهد بود و سپردن هر وظیفه دیگری به معلمان، میتواند منجر به اتلاف استعدادها شود.
او این فلسفه را روی کودکان خود هم پیاده کرده و از سیستم اسکوییرل تا حد ممکن برای آموزش آنها استفاده کرده است. لی میگوید که پسرهای دوقلوی 8 ساله او که در کلاس دوم دبستان درس میخوانند، هم اکنون در حال یادگیری فیزیک کلاس هشتم هستند.
لی این را سندی از شیوه کار سیستمش میداند و میگوید: فقط سیستمهای یادگیری انطباقی قادر به تحقق چنین معجزهای هستند.
اسکوییرل، صدور فناوریاش را نیز آغاز کرده و با شرکت در بزرگترین کنفرانسهای بینالمللی در حوزه هوش مصنوعی و جلب همکاری موسسات آموزشی، تحقیقاتی و دانشگاهی معتبری مانند MIT و هاروارد، برای خود شهرتی دست و پا کرده است.
لی همچنین چندین مدیر آمریکایی را نیز به تیم اجرایی خود افزوده و هدفش این است که در دو سال آینده، بازار خود را در آمریکا و اروپا توسعه بدهد. یکی از این مدیران، تام میچل، مدیر گروه علوم کامپیوتر کارنگی ملون است و دیگری، دن بیندمن است که مدیر تجربه کاربری در ALEKS بوده است.
اما ترویرانوس معتقد است که فلسفه اسکوییرل، برخاسته از یک نقص آموزشی بزرگ در چین است که بر یادگیری و آزمونهای استاندارد تاکید دارد.
وی میگوید: تراژدی تجربه چین این است که آنها کشور را به نقطهای از تعلیم و تربیت سوق میدهند که هر سیستم آموزشی مترقی در جهان، از آن رویگردان است.
این استاد دانشگاه در عین حال اعتقاد دارد که چین یکی از بهترین فرصتها برای بازآفرینی محیطهای درسی و کلاسهایی با تمرکز بیشتر بر یادگیرنده و مناسب برای معلمان است. وی میگوید که سیستم آموزشی چین کمتر از غرب در گرداب مدلهای قدیمی تعلیم و تربیت فرو رفته و برای تجربه ایدههای تازه، مشتاقتر است.
او میافزاید که چین باید چیزی کاملا متفاوت از هوش مصنوعی بخواهد.
اما سوال این است که این چیز متفاوت به چه معناست.
جواب این سوال را شاید بتوان چند کیلومتر دورتر از دفتر مرکزی اسکوییرل و آن سوی رودخانه هوانگپو در شانگهای پیدا کرد؛ جایی که پن پنگکای (Pan Pengkai)، یک متخصص تعلیم و تربیت کودکان، آزمایشهایی با ماهیت متفاوت را انجام میدهد.
پن به مدت دو دهه به این میاندیشید که چگونه از هوش مصنوعی در آموزش استفاده کند. 15 سال پیش، پن، پس از دریافت دانشنامه دکتری از آزمایشگاه رسانه MIT اولین شرکت فناوری آموزشی خود را در چین تاسیس کرد و با بهرهگیری از تجربیاتش در دوره متوسطه، روی ساخت ابزارهایی برای یادگیری زبان انگلیسی، تمرکز کرد.
پن پنگکای، بنیانگذار و مدیرعامل Alo7
او میگوید: نوآوری محصول تفاوت است و این همان چیزی است که چین از آن بیبهره است. اگر قادر باشید به چندین زبان صحبت کنید، خواهید توانست با افراد مختلفی گفتوگو کنید و در نتیجه با ایدههای متفاوتی هم آشنا خواهید شد.
پن در حال حاضر شرکت فناوری آموزشی Alo7 را اداره میکند که همین هدف را در آموزش انگلیسی دنبال میکند و بر خلاف بسیاری از شرکتهای دیگر، از یادگیری مبتنی بر آزمون فاصله گرفته و بر توسعه خلاقیت، رهبری و سایر مهارتهای نرم متمرکز شده است. این شرکت محصولاتی در قالب کلاسهای فیزیکی یا دیجیتالی دارد. دیگر محصول Alo7 یک پلتفرم یادگیری آنلاین است که در کنار مجموعهای از کتابهای آموزشی، به دانشآموزان در یادگیری و تقویت مهارتهای زبانیشان کمک میکند. این شرکت سرویسی هم دارد که حداکثر تا سه نفر میتوانند از طریق ویدیو با یک معلم زبان انگلیسی در خارج از کشور تماس بگیرند و دروس گروهی را بگذرانند. تا کنون این شرکت نزدیک به 15 میلیون دانشآموز و معلم زبان خدمات داده و با 1500 موسسه در چین همکاری میکند.
پلتفرم آنلاین یادگیری Alo7 بر خلاف اسکوییرل، مکمل کلاسهای سنتی است. دانشی که از طریق یادگیری انطباقی قابل دستیابی است؛ مانند دایره واژگان، در خانه و از طریق اپ تمرین میشود. مهارتهایی مثل تلفظ را نیز با الگوریتمهای بازشناسی گفتار (speech-recognition) میتوان بهبود بخشید. اما هر چیزی که نیازمند خلاقیت باشد، مانند نوشتن و مباحثه، در کلاس درس آموخته میشود. در این سیستم نقش معلمان حیاتی است. پن با ذکر مثالی میگوید: امروزه در مراکز درمانی از فناوریهای پزشکی متعددی استفاده میشود؛ اما نمیتوانیم بگوییم که ماشینها بهتر از پزشکان هستند. فناوری هنوز هم فقط ابزاری در دست پزشکان است.
چشمانداز نهایی پن برای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش، خلاص شدن کامل از سیستمهای آزمون محور است. وی میگوید: چرا ما مردم را دو سه ساعت بر سر آزمون مینشانیم تا بفهمیم (در درس) خوب یا بد هستند؟ هوش مصنوعی قادر به ایجاد محیط یادگیری انعطافپذیری است که هم برای دانشآموزان خلاق و حساس و هم برای افراد دقیق و تحلیلگر مناسب است. آموزش دیگر به معنی رقابت نیست.
سال گذشته Alo7 تجربیات تازهای انجام داد و به جلسات درس ویدیویی خود آنالیز چهره و صدا را نیز افزود و به این ترتیب، گزارشهای خلاصهای از هر جلسه درس به دست آورد. الگوریتمها به این ترتیب میتوانند گزارش کنند که در دانشآموز در جریان جلسه چه مدت زمانی به زبان انگلیسی صحبت کرده و تلفظش چقدر دقیق بوده است. همچنین آمارهایی از میزان رضایت و فعالیت کلاسی دانشآموزان هم به دست میآید؛ از جمله اینکه دانشآموز چند بار سر جلسه درس خندیده یا حرف زده است. اوایل امسال این شرکت چند کلاس درس فیزیکی را هم به دوربین و میکروفن مجهز کرد تا بتواند در آنها نیز تحلیلهای مشابهی انجام بدهد. معلمان نیز از این طریق به گزارشهایی از عملکرد خود خواهند گرفت.
من به بازدید از یکی از کلاسهای هوشمند Alo7 هم رفتم. کلاسی کوچک ولی بسیار شاد و رنگارنگ بود. دیوارها با نشانههای شرکت و شخصیتهای کارتونی پوشانده شده بود. در کلاس میز و صندلی دیده نمیشد، فقط یک نیمکت عقب کلاس چسبیده به دیوار قرار داده شده بود و در جلوی کلاس هم یک وایتبرد با دو تلویزیون قرار داشت که برنامه درسی روی آن به نمایش درآمده بود.
در زمان بازدید، کلاسی در حال برگزاری نبود، ولی یکی از کارکنان شرکت برای من تعدادی کلیپ ویدیویی از کلاسهای درس دوره ابتدایی نمایش داد. در یکی از این کلاسها 6 دانشآموز روی نیمکت نشسته بودند و نام حیوانات مختلف را تمرین میکردند. آنها همراه با معلمشان نام حیوانات را با صدای بلند میخواندند: «پرنده، پرنده، پرنده» و معلم هم دستهایش را شبیه به بال زدن، بالا و پایین میکرد. بعد نام حیوان بعدی: «لاکپشت، لاکپشت، لاکپشت» هم زمان در صفحه نمایشگر نیز تصویر کارتونی یک لاکپشت را نمایش میداد. چیزی که به چشم میآمد، فقط ارتباط معلم- دانشآموز بود و هوش مصنوعی، بدون اینکه دیده بشود، پشت صحنه به کار خود مشغول بود.
تصویری از کلاس درس هوشمند Alo7
کریس دده میگوید که دادههایی از این نوع که در کلاسهای هوشمند تولید میشود، میتواند مفید باشد. اما در عین حال باید توجه داشت که دوربینها و سایر حسگرهای موجود در کلاس میتواند اثر منفی هم داشته باشد. مثلا موجب قضاوت درباره احساسات یا وضعیت روانی دانشآموزان شود. علاوه براین، این فناوریها میتواند به نوعی نظارت بیش از حد منجر شود.
پن نیز با این نکته که باید مراقب بود، موافق است و میگوید: به همین دلیل است که ما این دادهها را فقط در اختیار معلمان میگذاریم، چون ما هنوز بررسیهای علمی را روی این سیستم انجام ندادهایم.
پن میگوید که برنامهای برای توسعه Alo7 به خارج از مرزهای چین ندارد و چالشهای محلی برای سیستم او که در مقابل جریان اصلی قرار دارد، کافی است. اما او به یک تغییر در گفتوگوهای ملی میاندیشد. رهبران دولتی به دنبال راههایی برای تحریک نوآوری هستند و ایده «آموزش کیفی» مورد توجه قرار گرفته است؛ یعنی یکی از ایدههایی که بر خلاقیت و هنر آزاد تاکید دارد.
در ماه فوریه سال گذشته، وزیر آموزش چین، چندین برنامه تحولگرایانه را به اجرا گذاشت که شامل مواردی همچون سختتر شدن اعطای مجوز به آموزشدهندگان با هدف کاهش تمرکز بر سیستمهای آزمون محور میشد. اوایل ماه جاری نیز دولت از راهبردهایی رونمایی کرد که بر آموزشهای بدنی، اخلاقی و هنری تاکید بیشتر و بر آزمون تاکید کمتری داشت. البته منتقدان میگوید که با وجود این هنوز سیستم کنکور گائوکائو برجای خود باقی است. اما پن درباره نیت دولت برای انجام این تغییرات خوشبین است و Alo7 نیز اعلام کرده که آماده همکاری برای یافتن راههای پیشرفت کشور است.
پن همیشه میگوید: ما میخواهیم آینده آموزش چین را با فناوری تغییر دهیم.
به هر حال تجربه بزرگ چین در استفاده از هوش مصنوعی در آموزش و انتخابهایی که انجام خواهد داد، میتواند آینده آموزش را در کل دنیا تغییر دهد.