معضلِ مالهکشان اجتماعی
علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
شنبه ۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۴۲
در این میان گذشته از تبدیل شدن این شبکهها به پاتوقی برای بازاریابان، استفاده گسترده از رباتها، تلاش برخی دولتها از طریق ایجاد اکانتهای گسترده به منظور مهندسی افکار عمومی و دخالت در مسایل دیگر کشورها از طریق اخبار جعلی، نیز به یک معضل لاینحل برای قانونگذاران، مدیران پلتفرمها و کاربران تبدیل شده است.
اگرچه برخی کشورها به کرات در حال بهروزرسانی و وضع مقرراتی نظیر، حذف و برچسبگذاری مطالب و اخبار جعلی، حذف مستمر اکانتهای فیک در کمپینهای عمدتا دولتی، ممنوعیت اظهارنظرهای سفارشی پای محصولات، لزوم نشانهگذاری تبلیغاتِ پنهان و پولی و حتی ممنوعیت یا اعلام استفاده از فیلترهای روتوش عکس در شبکههای اجتماعی هستند.
طبعا در ایران اثری از این رویهها نیست و در کنار این مسایل، ما با پدیده دیگری نیز مواجه هستیم که شاید بتوان نام آن را «مالهکشان اجتماعی» گذاشت.
برای مثال استفاده از مالهکشان اجتماعی در مواردی است که یک شرکت، فرد یا پروژهای با فساد، افشاگری یا بحرانی مواجه شده است و این افراد با دریافت مبالغی، اقدام به اجرای سفارش کارفرما از طریق توجیه، تخریب منتقدان، لوث کردن موضوع، ایجاد حواشی جدید و غیره کرده و اصطلاحا وارد کار سفیدشویی یا مالهکشی میشوند.
اگرچه اعلام نظرات موافق یا مخالف درباره هر موضوعی بخشی از طبیعت و ذات پیامرسانها و شبکههای اجتماعی است، اما با این وجود، تشخیص مالهکشان اجتماعی کار چندان پیچیدهای نیست.
در این میان خطرات رشد مالهکشان اجتماعی جدی است. چراکه اقدامات آنها به اخلال در آگاهی، پوشاندن حقایق، جلوگیری از قدرت شبکههای اجتماعی در پرسشگری، مطالبهگری و ایجاد شفافیت، ممانعت از گسترش رویههای سالم و کمک به رشد و بقای معضلات منجر میشود.
نکته عجیبتر آنکه در این میان برخی فعالان به اصطلاح رسانهای که علی القاعده باید وظیفه روشنگری را به عهده داشته باشند، ظاهرا آپشن مالهکشی را نیز به عنوان بخشی از خدمات خود به کارفرمایان و آگهیدهندگان ارایه میدهند و حتی در برابر تصمیمات و مقرراتِ سالمسازی فضای کسب و کار نیز ایستادگی میکنند.
مخلص کلام اینکه در سایه بیتوجهیها، احتمالا بعد از مالهکشان اجتماعی، چه بسا با دادزنها و شرخرهای مجازی و ... نیز مواجه شویم.
مولف : علی شمیرانی