مشتریان دروغ
علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۳۰
علی شمیرانی
این آرزو فی نفسه عیبی ندارد، مثل هر کودکی که دوست دارد روزی دکتر شود و در خانه لباس دکترها را هم میپوشد. اتفاقا انتشار آن در شبکههای اجتماعی هم اشکالی ندارد. اشکال از جایی شروع میشود که میلیونها نفر در شبکههای اجتماعی و رسانهها سرگرم این بازی و رویای کودکانه شدهاند و هر روز منتظر یک خبر جدید از او هستند و صدها هزار لایک و هزاران نظر رد و بدل میشود و بخش قابل ملاحظهای از وقت، توجه، دارایی و پهنای باند اینترنت صرف این بازی میشود.
پدیده «مشتریان دروغ»، نه تنها موضوع قابل انکاری نیست، بلکه سالهاست رسانهها و سیاستمداران بیشتری در ایران و دنیا از آن استفاده میکنند. کمااینکه افرادی نظیر ترامپ و زلنسکی نیز از همین مسیر رشد کردند.
واقعیت آن است که کم نیستند افرادی که اصولا هیچگاه دنبال حقیقت نیستند، بلکه تنها دنبال چیزی هستند که دوست دارند و با افکار و باورهایشان جور در میآید.
اتفاقا این پدیده نیز به راحتی از سوی هر کسی اعم از یک نویسنده، رسانه، سلبریتی، کاندید، اقتصاددان، سیاستمدار و اصولا هر فردی که دنبال شهرت، انتخاب شدن یا کسب درآمد است، شناسایی شده، مورد استفاده قرار میگیرد و از قضا موفق هم میشوند.
به همین دلیل است که اگر کسی زیر خورشید بایستد و بگوید اکنون شب است، در میان بهت و حیرت یک عده، انبوهی دیگر به تایید او میپردازند. اگرچه که برخی طرفداران، بدانند که او دروغ میگوید، اما چون مثلا ژست مخالفخوانی در پیش گرفته، پس حمایت میکنند.
مقصود متن حاضر اما نقد این پدیده یا فرد خاصی نیست. بلکه برجسته کردن یک واقعیت است که با گسترش رسانهها و شبکههای اجتماعی، شاهد رشد و به منصب رسیدن افراد بیشتری خواهیم بود که از همین الگوی ساده بهره میبرند که: «باید دید مخاطب چه میخواهد نه اینکه واقعیت چیست.» (موضوعی که گاه از سوی طرفداران دو آتشه تیمهای ورزشی دیده میشود که حتی اگر رسانه حامی تیمشان گاه حقیقت را بگوید، با موجی از تخریب مواجه خواهد شد و در صورت ادامه این رویه از بین خواهد رفت و یک دروغگو و شارلاتان به راحتی جای آن را خواهد گرفت.)
آری! بسیاری از ما گاه چیزی را میپذیریم که باب میل و حرص و منافعمان باشد نه لزوما حقیقت. (و قاعدتا انتظار تغییر این رویه را نیز نباید داشت.)
مولف : علی شمیرانی