بانیان ناامیدی و شایعه
علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۲۰
علی شمیرانی
رسانههای داخلی کشور مدتی طولانی پیگیر سرنوشت یک مشکل، پرونده، قانون یا طرح بلاتکلیف، میشوند. از سمت مقابل یعنی نهادی که باید پاسخگو باشد، اما هیچ پاسخی ارایه نمیشود. با این توجیه و امید که رسانهها با توجه به موضوعات جدید، در نهایت از پیگیری خسته شده و موضوع به شکل خودکار از یادها میرود.
این استراتژی یعنی «کرختی در برابر انتقادات و به هیچ انگاشتن آنها»، اما قطعا سیاست اشتباهی است، چون مشکلات با بیتفاوتی نهادهای مخاطب، نه تنها حل نمیشوند، بلکه دو معضل جدید تولید میکنند: نخست؛ بیاعتبارسازی و انداختن رسانههای رسمی از چشم مردم و دوم؛ ایجاد ناامیدی در اذهان عمومی و هدایت تودههای خشمگین به سمت شبکههای اجتماعی و رسانههای خارجی.
در فاز دوم از این چرخه معیوب، اتفاق بدتری رخ میدهد. هر رسانه خارجی و حتی هر فرد بیهویتی در فضای مجازی، به تنهایی تبدیل به یک مرجع خبری میشود. از این جا به بعد نیز به راحتی میتوان، هر شایعهای را به خورد جامعه داد. وقتی از مخاطبی عصبانی که توییت غیرواقعی از سوی یک اکانت بیهویت را همه جا دست به دست میکند، سوال میکنی که چرا فکر میکنی چیزی که خواندهای حقیقت دارد؟ پاسخ سادهای میدهد.
میگوید: رسانههای داخلی که کسی جوابشان را نمیدهد و اصلا جرات نوشتن خیلی از مسایل را ندارند. پس اخبار و اطلاعات واقعی را باید از همین افرادی گرفت که اتفاقا ناچارند بینام و نشان باشند!
در این مواقع کمی سخت است افرادی را که هیچ آشنایی با اصول و روشهای تشخیص اخبار جعلی ندارند، ملامت کرد.
در این میان اما برخی نهادهای دولتی و حتی کسبوکارهای اینترنتی، راه حل فرار از مشکلات و انتقادات لاینحل را، در دادن انبوهی از رپورتاژ آگهی به رسانهها و خبرگزاریها میبینند تا هم برای خود دستاوردسازی کنند و هم به اصطلاح سابقه مشکلات را از حافظه گوگل پاک کنند! روشی که قطعا شکستخورده است. چون به مثابه رنگ نو زدن مکرر به دیواری پوسیده و دچار نشتی است تا حداقل برای مدتی مشکلات را پنهان کنند. به همین جهتاست که این تبلیغات دیگر خریداری ندارد، آن هم به یک دلیل ساده: اخبار مذکور، باور نشده و لذا دست به دست نمیشود، اما کافیست تا شایعهای منفی در شبکههای اجتماعی و رسانههای خارجی تولید شود تا شاهد سونامی فراگیری آن بود.
مولف : علی شمیرانی