در نکوهش کپیکاریهای نمایشی
علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۱
ما از سالهای گذشته با نوعی از کلیشههای مدیریتی در کشور مواجه هستیم که عمدتا با کاربردهایی نظیر شرکت در یک انتخابات، جذب دنبالکنندگان، پوشاندن ناتوانیهای مدیریتی، پیشگیری و انحراف افکار عمومی از فسادها و غیره انجام میشود.
اما مساله اینجاست که از مدیران میانی و اجرایی، (البته با فرض اینکه قصد بلندپروازی و شرکت در انتخابات یا فساد و امثالهم را ندارند)، چنین رفتارهایی قابل قبول نیست. بلکه تنها انتظار، ارایه خروجی ملموس از عملکرد ایشان است، آن هم نه در رسانهها، شبکههای اجتماعی و همایشها، که در کف جامعه. واقعیت آن است خدمت و عملکردی که مردم طعم آن را بچشند با انبوهی از تخریب رسانهای هم مخدوش نمیشود.
با این وجود اما همچنان شاهد بکارگیری برخی کلیشههای تکراری و ضعیف مدیریتی نظیر مردمی بودن، تهدید به افشاگری، شوخطبعیهای جوانپسند، اهل فناوری بودن و انبوهی دیگر از این موارد هستیم.
برای مثال اگر در گذشته مدیری به واسطه ناتوانیها و مشکلاتش، رو به طنز و لودگی در شبکههای اجتماعی آورد تا چند کودک و نوجوان را چند صباحی بخنداند و با خود همراه کند، دلیلی بر نبوغ یا ابداع یک روش مدیریتیِ نوین و مدرن برای فرد بعدی نمیشود تا او هم ناچارا پا در همان مسیر بگذارد تا مبادا به قول نوجوانها به فان و کول نبودن یا ضدیت با فناوری و فسیل بودن متهم شود.
تقلید ناشیانه از رفتار عمدتا طراحی شده برخی دولتمردان خارجی آن هم در فضایی کاملا متفاوت با شرایط و فرهنگ کشور ما، کار را به جایی رساند که بعضا در گذشته برخی مدیران رو به حرکاتی آوردند که در رسانههای دنیا هم به طنز کشیده شد. اتفاقی که شاید باید منتظر تکرار آن باشیم.
از قضا در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، شاهد شمههایی از بروز این قبیل رفتارهای نمایشی و معیوب هستیم. علتش ایجاد فشارهای هدایت شده رسانهای و غیر رسانهای، نداشتن تیم حرفهای، ناتوانی یا هر توجیه دیگری که باشد، تفاوتی در خروجی ندارد. پیام و خروجیاش یعنی تداوم آنچه بود، آن هم با چاشنیِ ناامیدیِ مضاعف برای اصلاح و بهبود امور.
ختم کلام اینکه؛ آنکه میتواند، انجام میدهد و آنکه نمیتواند رو به حرافی و کارهای نمایشی میآورد.
مولف : علی شمیرانی