شرایط کاملا طبیعی است
علی شمیرانی / مولف
تاریخ انتشار
شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۸
از قضا در حالت بسیار نادر و خوشبینانه، اگر هم در گوشهای صدایی در بیاید که پس قانون چه شد؟ آنقدر کار رسیدگی و پیگیری کند پیش میرود که دوران مسوولیت آن مدیر به پایان برسد و بعد از آن هم معمولا اتفاقی نمیافتد. به همین دلیل است که در کشور ما انتظار هر گونه تغییر و تحول نه از دل تدوین قوانین، مقررات و سیاستهای جدید، بلکه عمدتا و بیشتر از طریق جابجایی مدیران محتملتر است.
لذا در چنین وضعیتی که مسیر آینده حوزه فاوا، از ذهن و دهان و پوشههای زیر بغلِ مدیران جدید در میآید و از سوی دیگر نظارتی هم در کار نیست؛ اینکه بخش قابل توجهی از مدیران این حوزه، کمافیالسابق سر جایشان هستند، برخی مدیران جدید فاقد سابقه روشن بوده و برخی هم در سوابقشان به جز مشتی وعده و شعار و طرحهای بلاتکلیف، چیزی پیدا نمیشود، میتوان حدس زد به کدام سو رهسپاریم.
به همین جهت بود که به دوست جوانی که حرص میخورد که وقتی فلان مدیر جدید میداند ریشه برخی مشکلات قدیمی چیست و چرا سریعتر نسبت به رفع آنها اقدام نمیکند؟، گفتم، به همان دلیل که از یک بیل نمیتوانی انتظار کار یک لودر را داشته باشی. از گربه نمیتوان انتظار ترساندن گرگها را داشت و گاه هم حکایت ضربالمثل «افسار شتر بر دم خر بستن»، است.
در این میان قاعدتا با یک یا دو گل هم نمیتوان انتظار بهار داشت.
به هر حال شرایط کاملا طبیعی است و البته طبیعی قاعدتا به معنای مطلوب نیست. مقصود این است که وقتی دیده میشود برخی از رویکردها، سیاستها و برنامههای بعضا معیوب قبلی، عینا و بیکم و کاست در حال کپی و اجراست و برخی از مدیران و طراحان سابق هم سر جایشان هستند، نقد شرایط موجود، عقلانی نیست. چون شنوندگان و مخاطبان آن انتقادات، یا همانها هستند که رویینتن شده و چشم و گوششان پر است، یا آنهایی هستند که توان ندارند، یا آنهایی هستند که تصور میکنند، دارند کاری کارستان میکنند.
مولف : علی شمیرانی