قطع اینترنت نباید عادی شود!
سعید رسولاف / مولف
تاریخ انتشار
جمعه ۸ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۱
آیتیمن- این روزها مباحث مختلفی درباره مشکلات ناشی از قطع اینترنت و پیامدهای آن مطرح میشود. اواخر هفته گذشته جلسات متعددی میان مدیران ارشد دولتی در حوزههای مرتبط، با فعالان بخش خصوصی برگزار شد و ایشان ضمن عذرخواهی بابت این شرایط، فهرست اقداماتی را که به منظور کمک به مردم و کسب و کارها در این بازه زمانی انجام شده بود، ارایه کردند. فارغ از موضوع علت قطع اینترنت و اینکه این تصمیم در مجموع از نظر داخلی و بین المللی برای کشور چه منافع و هزینههایی در بر داشت؛ میخواهم به چند نکته اشاره کنم.
نکته اول: اکثر دستگاههای دولتی مرتبط در این مدت تلاش کردند وظایف و مسوولیتهای خود را علی رغم شرایط پیچیده و دشوار حاکم، به نحو مطلوب به انجام برسانند و پاسخگو و پیگیر باشند که این موضوع جای تقدیر و تشکر دارد. از سوی دیگر همین اقدامات خوب، نگرانیهایی ایجاد میکند. نگرانی اینکه مبادا عملکرد این سازمانها و تعامل با کسب و کارهای ایرانی در بستر شبکه ملی اطلاعات که منجر به کاهش اختلال سرویسهای بومیدر این دوره شد؛ منجر به برداشت اشتباه مسوولان ارشد کشور نسبت به بی هزینه بودن و یا کم هزینه بودن این تصمیم (قطع اینترنت) شود. به عبارت دیگر قطع اینترنت و یا اپلیکیشنها و وب سایتها نباید عادی شود!
نکته دوم: ارایه فهرست کامل مشکلات ناشی از این تصمیم و محاسبه دقیق هزینههای مستقیم و غیرمستقیم مادی و معنوی آن بر پیکره مردم و کشور نیازمند بررسیهای جدی کارشناسی است. امیدوارم نخبگان دانشگاهی نیز در این زمینه مشارکت کنند و با همکاری اصحاب رسانه، فعالان بخش خصوصی و مدیران ارشد دستگاههای ذیربط؛ گزارش جامع و بی طرفی در این خصوص تهیه و منتشر شود.
نکته سوم: این روزها گروههای مختلفی در مجموعه حاکمیت، دولت و بخش خصوصی؛ خبر از تهیه طرحها و لوایح مختلف به منظور ساماندهی و جلوگیری از قطع اینترنت میدهند. اینکه قطع اینترنت به دستور و یا تایید مجلس باشد و یا دولت و یا فلان کارگروه و شورا؛ اصولا چه تفاوتی دارد؟ به گمان من قانونی کردن قطع اینترنت، در حالی که همه در ظاهر با اصل این اقدام مخالفند؛ حرکتی بر علیه مردم و همه کسب و کارهاست. همچنین مسدود کردن دسترسی به اپلیکیشنها و وب سایتهایی که از نظر محتوایی، امنیتی و سایر شاخصهای عمومیو تخصصی مشکلی ندارند، امری اشتباه است. قطع اینترنت یعنی قطع ارتباط با دنیا در همه بخشهای مختلف اقتصادی، علمی، اجتماعی، فرهنگی، گردشگری و غیره؛ و این امر حتما به زیان کشور است.
نکته چهارم: باور کنیم که رشد و بالندگی کسب و کارهای ایرانی، در حالی که نمونههای خارجی آنها به عنوان رقیب حضور دارند حاصل میشود و این مسیر میتواند منجر به صادرات و توسعه بازارهای بین المللی شود. در غیر این صورت، شاهد کسب و کارهای کپی شدهای خواهیم بود که فاقد کارایی و اقبال واقعی مردم هستند و هر لحظه با برداشتن محدودیتها و یا تغییر سیاستها؛ کاربران خود را از دست خواهند داد. کافی است به عنوان مثال نگاهی به تجربه محدودیتهای چهار دهه اخیر در صنعت خودروسازی کشور و نتایج آن داشته باشیم.
نکته پنجم: کشور ما این روزها بیش از پیش نیازمند امید و اعتماد است. پرهیز از تصمیمات و اقدامات شتابزده، ایجاد فضای گفتگو و دعوت به مشارکت فعالین بخش خصوصی، استفاده از ظرفیت اتاقهای بازرگانی و تشکلهای تخصصی آن برای تصمیم سازیها و تصمیم گیریها، و صراحت در گفتار و صداقت در عمل مسوولان میتواند به افزایش اعتماد عمومیو بالطبع ایجاد چشم انداز امید به آینده برای مردم و کشور کمک کند.
رسولاف، رئیس انجمن تولیدکنندگان نرم افزار تلفن همراه ایران است
نکته اول: اکثر دستگاههای دولتی مرتبط در این مدت تلاش کردند وظایف و مسوولیتهای خود را علی رغم شرایط پیچیده و دشوار حاکم، به نحو مطلوب به انجام برسانند و پاسخگو و پیگیر باشند که این موضوع جای تقدیر و تشکر دارد. از سوی دیگر همین اقدامات خوب، نگرانیهایی ایجاد میکند. نگرانی اینکه مبادا عملکرد این سازمانها و تعامل با کسب و کارهای ایرانی در بستر شبکه ملی اطلاعات که منجر به کاهش اختلال سرویسهای بومیدر این دوره شد؛ منجر به برداشت اشتباه مسوولان ارشد کشور نسبت به بی هزینه بودن و یا کم هزینه بودن این تصمیم (قطع اینترنت) شود. به عبارت دیگر قطع اینترنت و یا اپلیکیشنها و وب سایتها نباید عادی شود!
نکته دوم: ارایه فهرست کامل مشکلات ناشی از این تصمیم و محاسبه دقیق هزینههای مستقیم و غیرمستقیم مادی و معنوی آن بر پیکره مردم و کشور نیازمند بررسیهای جدی کارشناسی است. امیدوارم نخبگان دانشگاهی نیز در این زمینه مشارکت کنند و با همکاری اصحاب رسانه، فعالان بخش خصوصی و مدیران ارشد دستگاههای ذیربط؛ گزارش جامع و بی طرفی در این خصوص تهیه و منتشر شود.
نکته سوم: این روزها گروههای مختلفی در مجموعه حاکمیت، دولت و بخش خصوصی؛ خبر از تهیه طرحها و لوایح مختلف به منظور ساماندهی و جلوگیری از قطع اینترنت میدهند. اینکه قطع اینترنت به دستور و یا تایید مجلس باشد و یا دولت و یا فلان کارگروه و شورا؛ اصولا چه تفاوتی دارد؟ به گمان من قانونی کردن قطع اینترنت، در حالی که همه در ظاهر با اصل این اقدام مخالفند؛ حرکتی بر علیه مردم و همه کسب و کارهاست. همچنین مسدود کردن دسترسی به اپلیکیشنها و وب سایتهایی که از نظر محتوایی، امنیتی و سایر شاخصهای عمومیو تخصصی مشکلی ندارند، امری اشتباه است. قطع اینترنت یعنی قطع ارتباط با دنیا در همه بخشهای مختلف اقتصادی، علمی، اجتماعی، فرهنگی، گردشگری و غیره؛ و این امر حتما به زیان کشور است.
نکته چهارم: باور کنیم که رشد و بالندگی کسب و کارهای ایرانی، در حالی که نمونههای خارجی آنها به عنوان رقیب حضور دارند حاصل میشود و این مسیر میتواند منجر به صادرات و توسعه بازارهای بین المللی شود. در غیر این صورت، شاهد کسب و کارهای کپی شدهای خواهیم بود که فاقد کارایی و اقبال واقعی مردم هستند و هر لحظه با برداشتن محدودیتها و یا تغییر سیاستها؛ کاربران خود را از دست خواهند داد. کافی است به عنوان مثال نگاهی به تجربه محدودیتهای چهار دهه اخیر در صنعت خودروسازی کشور و نتایج آن داشته باشیم.
نکته پنجم: کشور ما این روزها بیش از پیش نیازمند امید و اعتماد است. پرهیز از تصمیمات و اقدامات شتابزده، ایجاد فضای گفتگو و دعوت به مشارکت فعالین بخش خصوصی، استفاده از ظرفیت اتاقهای بازرگانی و تشکلهای تخصصی آن برای تصمیم سازیها و تصمیم گیریها، و صراحت در گفتار و صداقت در عمل مسوولان میتواند به افزایش اعتماد عمومیو بالطبع ایجاد چشم انداز امید به آینده برای مردم و کشور کمک کند.
رسولاف، رئیس انجمن تولیدکنندگان نرم افزار تلفن همراه ایران است
مولف : سعید رسولاف