ظهور شهرهای استارتاپی: تحول در جغرافیای سرمایهگذاریهای خطرپذیر
سجاد فخاریان / مولف
تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۵۹
مقدمه
شهرها و مناطق شهری از دیرباز با نوآوری و خلاقیت مواجه شدهاند. ازاینرو، در دهههای 1970، 1980 و 1990 که دهه نوآوری در حوزههای نیمه رسانا، محاسبات، نرم افزار، روباتیک و زیست فناوری هست میتوان به نقاط حومه شهر مانند دره سیلیکون کالیفرنیا (محل شرکت اینتل، اپل، گوگل و فیسبوک)، مسیر 128 حومه بوستون، دفتر مرکزی مایکروسافت در سیاتل حومه آستین و مثلث تحقیقاتی کارولینای شمالی اشاره کرد.
مراکز شهرها که از گذشته تنها بهعنوان محلی برای خلاقیتهای فرهنگی و هنری بودند، امروزه بهعنوان مرکزی برای راهاندازیها و سرمایهگذاریهای کسب و کارهای نوپا استفاده میگردند. مطالعات بی شماری در خصوص تغییر «بازگشت به شهر» در جمعیت را اثبات میکند که آلن ارنهالت (Alan Ehrenhalt) آن را «وارونگی بزرگ» مینامد. اخیراً شاهد «تغییرات شهری» در راهاندازی مکانهایی مانند نیویورک، لندن و منطقه سانفرانسیسکو هستیم که استارتاپها مناطق شهری متراکمتر را بر حومههای پر رفتوآمد و اتومبیلگرا ترجیح میدهد.
حتی بااینوجود، یک دلیل مهم تری وجود دارد که انتظار داشته باشیم سرمایهگذاری و فعالیتهای استارتاپی در مراکز شهرها انجام شود. در واقع، کل ادبیات مدرن در مورد اقتصاد شهری نقش خوشهبندی، تراکم و تنوع گونهای را که در شهرها بهعنوان محرکهای اصلی نوآوری یافت میشود، برجسته میکند. آلفرد مارشال (Alfred Marshall) چندی پیش خوشهبندی اصلی فعالیتهای اقتصادی را که از آن بهعنوان «جمعآوری» یاد میشود، بهعنوان منبع اصلی نوآوری، کارآفرینی و توسعه اقتصادی شناسایی کرده و در ادامه جین جیکوبز (Jane Jacobs) نقش شهرها را در جذب و استفاده از طیف متنوعی از استعدادهای خلاقانه و برانگیختن بنگاههای نوآورانه جدید بیان کرد. شهرها بیش از اینکه بهعنوان نهادی اجتماعی یا اقتصادی ایفای نقش کنند، محل رشدی برای ایدهها، نوآوریها و کارآفرینیهای جدید هستند.
اقتصاددانان شهری مدتهاست به نقش خوشهها، تراکم و تنوع در بروز نوآوری تاکید میکنند. تحقیقات در مورد خوشههای نوآوری، استارتاپها، صنایع پیشرفته و سرمایهگذاری نشان داده است که این ناحیهها توسط شبکههای متراکم تحقیقاتی، دانشگاه را به مکانی برای فناوری تجاری، فعالیت کارآفرینی و بودجه سرمایهگذاری متصل میکند و همچنین ساختار اجتماعی نوآوری و کارآفرینی بهصورت مشخص در چنین مکانهایی در حال رشد است. به همین دلیل تکرار پیش شرطها برای تکرار نوآوریهای موفق و مناطق کارآفرینی بسیار سخت است.
بخش عمدهای از ادبیات در مورد شهرنشینی استارتآپهای با تکنولوژی بالا، از لحاظ محتوایی حکایتی و توصیفی بوده و اغلب در شهر یا کلانشهرها متمرکز شده است. در این مقاله درصدد هستیم تا با ارائه یک بررسی تجربی از جغرافیای سرمایهگذاریهای خطرپذیر، خلا موجود را پر کنیم. در این مقاله ما در دو مقیاس کلانشهرها و مراکز شهری و پیرامونی ایالت متحده آمریکا بهعنوان کشور پیشرو در سرمایهگذاریهای خطرپذیر را مورد بررسی قرار میدهیم. برای این کار از دادههای انجمن ملی سرمایهگذاریهای خطرپذیر (National Venture Capital Association) استفاده کردیم.
نقشه سرمایهگذاری خطرپذیر و فعالیتهای استارتاپی در سراسر ایالاتمتحده امریکا
شکل (1) نمودار جغرافیایی سرمایهگذاری خطرپذیر را در کلانشهرهای ایالاتمتحده را با استفاده از دادههای ارائهشده توسط انجمن ملی سرمایهگذاریهای خطرپذیر برای سال 2012 نشان میدهد.
شکل (1): سرمایهگذاری خطرپذیر در کلانشهرها
چندین الگوی تحلیلی مشخص است. مورد اول حجم عظیم سرمایهگذاریها در خلیج سان فرانسیکو قابل توجه است. حجم این سرمایهگذاری بیش از 11 میلیارد دلار در سال 2011 که این میزان بیش از 0.4 کل سرمایهگذاریهای آن سال است. همچنین حاکی از تغییر در حرکت حجم سرمایهگذاریها به سمت مناطق شهری تر است. سانفرانسیسکو به تنهایی در واقع در صدر سرمایهگذاریهای خطرپذیر تقریباً 7 میلیارد دلار سرمایه جذب کرده است که این میزان یک چهارم کل کشور است که در مقایسه با دره سیلیکون با جذب 4 میلیارد دلار سرمایه رقم قابلتوجهی از سرمایهگذاریها را به خود اختصاص داده است. شکل (2)
شکل (2): میزان سرمایهگذاری خطرپذیر در مناطق شهری
سرمایهگذاری خطرپذیر نیز در امتداد کریدور بوستون-نیویورک واشنگتن در ساحل شرقی قرار دارد که بهعنوان دومین مرکز مهم برای این مدل سرمایهگذاریها است. منطقه شهری بزرگ بوستون در اینجا بهعنوان مرکز برتر برای سرمایهگذاریهای خطرپذیر است و بیش از 3 میلیارد دلار سرمایه جذب کرده است، اما نیویورک بهعنوان یک مرکزی مهم اقتصادی در آمریکا در این حوزه نیز بهعنوان مرکزی مهم برای جذب سرمایه ظاهر شده است و بیش از 2 میلیارد دلار ازاین دست سرمایهگذاریها را جذب کرده است. این روند کاملاً بر خلاف دهه 1980 است، هنگامی که مطالعات سرمایهگذاری کم خطرپذیر در نیویورک را نشان میدهد و آن را بهعنوان صادرکننده سرمایه برای دره سیلیکون و مرکز فناوری واقع در حاشیه بوستون معرفی میکند. منطقه واشنگتن دی سی، دهمین مقصد بزرگ سرمایهگذاری با جذب تقریباً 500 میلیون دلار است. فیلادلفیا با تقریباً 350 میلیون دلار سرمایهگذاری در رده یازدهم این رتبهبندی قرار دارد. در مجموع، این مسیر با جذب 6.2 میلیارد دلار سرمایهگذاری خطرپذیر، 23٪ از حجم سرمایهگذاری کل کشور را تشکیل میدهد.
منطقه گستردهای از کالیفرنیای جنوبی، از لسآنجلس تا سن دیگو در بین سومین مرکز کلانشهر برای سرمایهگذاری خطرپذیر است. لسآنجلس با 1.7 میلیارد دلار در رده پنجم سرمایهگذاری خطرپذیر قرار دارد. سن دیگو با 1.1 میلیارد دلار در رده ششم قرار دارد، درحالیکه سانتا باربارا در این منطقه با تقریباً 250 میلیون دلار در رده شانزدهم است. در مجموع، کالیفرنیای جنوبی با جذب 3 میلیارد دلار سرمایهگذاری خطرپذیر، تقریباً 11 درصد از کل از سرمایهگذاریهای خطرپذیر کشور را به خود اختصاص داده است.
در خارج از این سه منطقه، تعداد نسبتاً کمی از کلانشهرها در مراکز سرمایهگذاریهای خطرپذیر قرار دارد. این موارد شامل سیاتل، با 886 میلیون دلار است. آستین با 626 میلیون دلار؛ شیکاگو با 547 میلیون دلار؛ دنور و منطقه شهری نزدیک بولدر با بازه سرمایهگذاری 264 میلیون و 256 میلیون دلار، به ترتیب؛ آتلانتا (262 میلیون دلار)؛ پال (256 میلیون دلار)؛ و فینکس (214 میلیون دلار) که علاوه بر این، 11 شهر با بیش از 100 میلیون دلار سرمایهگذاری در زمینه سرمایهگذاری وجود دارد.
سرانه سرمایهگذاری خطرپذیر و فعالیتهای استارتاپی
پرواضح است، شهرهای بزرگتر بهاحتمال زیاد با توجه به وسعتشان میتوانند سطوح بیشتری از سرمایهگذاری را دارا باشند.
برای کنترل جمعیت، سرمایهگذاری خطرپذیر را بر اساس سرانه (به ازای هر 100000 نفر) بررسی میکنیم. شکل (3)
منطقه گستردهای از کالیفرنیای جنوبی، از لسآنجلس تا سن دیگو در بین سومین مرکز کلانشهر برای سرمایهگذاری خطرپذیر است. لسآنجلس با 1.7 میلیارد دلار در رده پنجم سرمایهگذاری خطرپذیر قرار دارد. سن دیگو با 1.1 میلیارد دلار در رده ششم قرار دارد، درحالیکه سانتا باربارا در این منطقه با تقریباً 250 میلیون دلار در رده شانزدهم است. در مجموع، کالیفرنیای جنوبی با جذب 3 میلیارد دلار سرمایهگذاری خطرپذیر، تقریباً 11 درصد از کل از سرمایهگذاریهای خطرپذیر کشور را به خود اختصاص داده است.
در خارج از این سه منطقه، تعداد نسبتاً کمی از کلانشهرها در مراکز سرمایهگذاریهای خطرپذیر قرار دارد. این موارد شامل سیاتل، با 886 میلیون دلار است. آستین با 626 میلیون دلار؛ شیکاگو با 547 میلیون دلار؛ دنور و منطقه شهری نزدیک بولدر با بازه سرمایهگذاری 264 میلیون و 256 میلیون دلار، به ترتیب؛ آتلانتا (262 میلیون دلار)؛ پال (256 میلیون دلار)؛ و فینکس (214 میلیون دلار) که علاوه بر این، 11 شهر با بیش از 100 میلیون دلار سرمایهگذاری در زمینه سرمایهگذاری وجود دارد.
سرانه سرمایهگذاری خطرپذیر و فعالیتهای استارتاپی
پرواضح است، شهرهای بزرگتر بهاحتمال زیاد با توجه به وسعتشان میتوانند سطوح بیشتری از سرمایهگذاری را دارا باشند.
برای کنترل جمعیت، سرمایهگذاری خطرپذیر را بر اساس سرانه (به ازای هر 100000 نفر) بررسی میکنیم. شکل (3)
شکل (3): سرانه جمعیتی سرمایهگذاری خطرپذیر در کلانشهرها
با توجه به شکل (3) مشاهده میشود که سانفرانسیسکو و سن خوزه در صدر لیست قرار دارند. شهرهای بزرگتری همچون بوستون، سیاتل، سن دیگو و حتی نیویورک نیز در بین 20 منطقه برتر در سرمایهگذاری خطرپذیر قرار دارند. بااینحال، مکانهای کوچکتر، به ویژه شهرهای دانشگاهی، در شکل (3) قرار دارند. در واقع، قابل توجه تر ین یافتههای تحلیل سرانه جمعیت از سرمایهگذاری خطرپذیر، عملکرد شهرهای دانشگاهی است. این موضوع در شهرهای بزرگتر مانند آستین یا رالی کری در مثلث تحقیقاتی کارولینای شمالی مشهود است. شهرهای کوچکتر دانشگاهی مانند بولدر؛ آن آربور؛ و لارنس، کانزاس، وقتی سرمایهگذاری خطرپذیر را بر اساس سرانه جمعیت بررسی میکنیم، عملکرد بسیار خوبی دارند.
عوامل موثر بر سرمایهگذاری خطرپذیر
عواملی که با سرمایهگذاری خطرپذیر در کلانشهرها مرتبط است را مورد بررسی قرار میدهیم. تحلیل همبستگی اساسی از عوامل اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی که با سرمایهگذاری خطرپذیر در کلانشهرها در ارتباط هستند صورت گرفته است. این تجزیهوتحلیل بر روی 130 کلانشهر که سرمایهگذاری خطرپذیر دریافت کردهاند انجام شده است؛ که بهصورت خلاصه در جدول (1) آورده شده است.
عوامل موثر بر سرمایهگذاری خطرپذیر
عواملی که با سرمایهگذاری خطرپذیر در کلانشهرها مرتبط است را مورد بررسی قرار میدهیم. تحلیل همبستگی اساسی از عوامل اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی که با سرمایهگذاری خطرپذیر در کلانشهرها در ارتباط هستند صورت گرفته است. این تجزیهوتحلیل بر روی 130 کلانشهر که سرمایهگذاری خطرپذیر دریافت کردهاند انجام شده است؛ که بهصورت خلاصه در جدول (1) آورده شده است.
همبستگی | متغیر |
0.43 | نوآوری |
0.70 | صنعت فناوریهای پیشرفته |
0.60 | سرانه درآمد |
0.50 | مدرک دانشگاهی |
0.50 | کلاس خلاق |
0.44 | اشتغال علم و فناوری |
0.52 | تجارت و مدیریت |
0.47 | اشتغال هنر، فرهنگ و رسانه |
0.13- | اشتغال پزشکی |
0.46 | متولد خارج از کشور |
0.55 | تراکم وزن جمعیتی |
0.38 | تراکم |
0.19 | با دوچرخه سر کار رفتن |
0.45- | تنهایی رانندگی به سر کار رفتن |
0.54 | هزینه مسکن |
0.15 | ضریب جینی |
0.55 | نابرابری درآمد |
جدول (1) : تحلیل همبستگی اساسی از عوامل اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی
1- نوآوری و صنعت پیشرفته
یک جمله قدیمی در بین سرمایهداران وجود دارد که نشان میدهد سرمایهگذاری از کیفیت معاملات پیروی میکند. ازاینرو جای تعجب ندارد که بدانیم سرمایهگذاری خطرپذیر با دو شاخص اصلی فعالیتهای فناوری پیشرفته در ارتباط است: نوآوری بهعنوان سرانه ثبت اختراع و حتی بیشتر با دستهبندی شرکتهای پیشرفته و صنعت اندازهگیری میشود.
2- دستمزدها و درآمد
به نظر میرسد که سرمایهگذاری خطرپذیر در کلانشهرها با ثروت بیشتری همراه است و با درآمد و سرانه درآمد متوسط ارتباط نزدیکی دارد. این رابطه به هر دو روش ممکن است پیش برود و همچنین نشاندهنده تمرکز بیشتر سرمایهگذاری صنعت فناوری در شهرهای متراکم است.
3- استعداد
سرمایهگذاری خطرپذیر همچنین به مناطقی با سطح بالاتری از سرمایه انسانی سرازیر میشود که جغرافیای وسیع تری از استعدادها را دنبال میکند. این ارتباط با درصد افرادی که دارای مدرک دانشگاهی هستند و همچنین با درصد کارگرانی که مشاغل کاردانش در کلاس خلاق دارند (آن دسته از علوم و فنون، مدیریت، حرفهها و هنرها، رسانهها و سرگرمیها را شامل میشود)، مرتبط است. این نقشهها و دادههای توصیفی نشان میدهد سرمایهگذاری به مجموعهای زیاد از استعدادی که در شهرهای بزرگ دانش و شهرهای دانشگاهی که محل دانشگاههای برتر تحقیقاتی موجود است، کشیده شده است.
4- آزادی و تفاوت و گوناگونی
سرمایهگذاری خطرپذیر نیز با تنوع نسبی و آزادی شهرها همراه است. این مطابق با مطالعاتی است که سهم زیادی از مهندسین متولد خارج از کشور را در زمینههای فناوری پیشرفته و بهعنوان بنیانگذاران استارت آپهای فناوری پیشرفته مستند کرده است. تجزیهوتحلیل نشان میدهد که سرمایهگذاری با سهم بزرگسالانی که متولد خارج از کشور هستند، رابطه مثبت دارد.
5- تراکم در مقابل پخش
افرادی که در شهرستانها زندگی میکنند استدلال میکنند که مناطق متراکم شهری موجب تماس چهره به چهره و برخوردهای اساسی میشود که موجب نوآوری و شکلگیری شرکتهای تجاری جدید و ایده استارتاپی میشود. ارتباط مثبت بین سرمایهگذاری و تراکم جمعیت (اندازهگیری شده توسط افراد در هر مایل مربع) و ارتباط نزدیک تری بین آن و تراکم وزن جمعیت وجود دارد که دقیقاً منعکسکننده چگالی درون و اطراف هسته شهری است.
سرمایهگذاری خطرپذیر نیز به تفاوت در نحوه رفتوآمد مردم به سمت کار بستگی دارد. این رابطه منفی با سهم افرادی که به تنهایی سر کار میروند، نشاندهنده در پراکندگی حومه است. برعکس، این امر با سهم مسافرانی که با دوچرخه به سر کار میروند، مثبت است نمایندهای برای تراکم نوعهایی که در شهرهای بزرگ، حومههای قابل پیمایش و شهرهای دانشگاهی یافت میشوند، است.
6- هزینههای مسکن و نابرابری
با بررسی ارتباط بین سرمایهگذاری خطرپذیر و هزینههای مسکن و نابرابری به این نتیجه میرسیم که سرمایهگذاری خطرپذیر با هزینههای مسكن ارتباط نزديك دارد. به این صورت که در مناطقی که دارای سطح بالاتری از صنعتهای پیشرفته میباشند، هزینه مسکن گرانتر است، زیرا این مناطق تولیدی بالاتری دارند و بهاینترتیب دستمزد و درآمد بالاتر قیمت مسکن را بیشتر و نابرابری را بیشتر میکند.
نتیجهگیری
در این مقاله تجزیهوتحلیل جغرافیای سرمایهگذاری خطرپذیر و فعالیتهای استارتاپی در سراسر ایالاتمتحده مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسیها شواهدی از تغییر و تحول شهری در سرمایهگذاری خطرپذیر و فعالیتهای استارتاپی را ارائه میدهد. سانفرانسیسکو از سیلیکون ولی بهعنوان مرکز پیشرو در جهان برای سرمایهگذاریهای خطرپذیر پیشی گرفته است. سرمایهگذاری خطرپذیر در نیویورک از حدود 2 میلیارد دلار در دهه 1980 افزایش نیافته است و عمد تا در محلات شهری پایین منهتن متمرکز شده است.
تجزیهوتحلیل همبستگی نشان میدهد رابطه مثبتی نزدیک بین تراکم شهرها و سرمایهگذاری خطرپذیر ازیکطرف و ارتباط منفی بین سرمایهگذاری و سهم مسافرینی که به تنهایی کار به سر کار میروند و اندازهگیری در حومههای شهری و پراکنده از سوی دیگر، نقشههای تقسیمبندی سرمایهگذاری خطرپذیر در مراکز شهری را نشان میدهد. نشان داده شد که سرمایهگذاری خطرپذیر در شهرهاي مركزي و حومههای قابل پيشرفت نسبت به حومههای معمولي دارای مسیر اتومبیل بسيار متمركز است. به نظر میرسد ظهور شهرنشینی مبتنی بر شهر استارتاپی نتیجه چندین روند گسترده است.
مهمترین و اصلیترین موضوع، دسترسی به استعداد است. سرمایهگذاران، کارآفرینان و کارگرانی که در تکنولوژیهای پیشرفته کار میکنند، به طور فزایندهای تصمیم میگیرند که در مناطق شهری متراکم تر، سرسبزتر و کمتر وابسته به اتومبیل زندگی کنند.
دوم، تراکم کارآمد است، بهخصوص برای راهاندازی تکنولوژیهای پیشرفته. شرکتهای بزرگ فناوری مانند اپل، گوگل و فیسبوک به دانشگاههای بزرگ نیاز دارند و میتوانند هزینههای لازم برای ساختن آن را مهیا کنند. در نتیجه اسکان در مناطق حومهای برای آنها آسانتر است.
ساختمانهای قدیمی در مکانهای شهری برای راهاندازیهای استارتاپها و کسب و کارهای نوپا بسیار مقرون به صرفهتر هستند. کسب و کارهای نوپا باید از ساختمانهای قدیمی استفاده کنند. این امر به دلیل انعطافپذیری و مقرونبهصرفه بودن فضاهای قدیمی، کیفیت تعاملی مراکز شهری و نقش تراکم در نوآوری دارد، اشاره مستقیم میکند.
ماهیت تغییر فناوری نقش دیگری دارد. صنعتهای پیشرفتهتر روی سختافزار متمرکز شدهاند که به این دلیل به فضای بزرگتر کارخانهای نیاز دارند برای راهاندازی استارتاپها، از راهاندازیهای فناوری نیاز به توسعه برنامههای بازاریابی یا رسانههای اجتماعی هستند که میبایست با چندرسانهایها از جمله اخبار و سرگرمی، بازیها، موسیقی و زمینههای مرتبط کار کنند. استعدادی که برای ایجاد این نوع محتوا لازم است – نویسندگان، طراحان، آهنگسازان، بازاریابان و مواردی ازایندست - بهاحتمال زیاد به مراکز شهری جلب و بیشتر در این مناطق یافت میشوند.
شاید به توان گفت حرکت گسترده صنعت و مردم به حومه شهرها در اواسط قرن انحراف تاریخی بوده است و نباید بهصورت پارادایم دائمی و اصلی به آن توجه نمود زیرا امروزه جایگاه نوآوری و کارآفرینی کاتالیزوری برای بازگشت به مراکز شهرهای بزرگ هستند که تحلیلهای آماری و توصیفی از آن حکایت میکند و گواه این ادعاست.
مراجع
به نظر میرسد که سرمایهگذاری خطرپذیر در کلانشهرها با ثروت بیشتری همراه است و با درآمد و سرانه درآمد متوسط ارتباط نزدیکی دارد. این رابطه به هر دو روش ممکن است پیش برود و همچنین نشاندهنده تمرکز بیشتر سرمایهگذاری صنعت فناوری در شهرهای متراکم است.
3- استعداد
سرمایهگذاری خطرپذیر همچنین به مناطقی با سطح بالاتری از سرمایه انسانی سرازیر میشود که جغرافیای وسیع تری از استعدادها را دنبال میکند. این ارتباط با درصد افرادی که دارای مدرک دانشگاهی هستند و همچنین با درصد کارگرانی که مشاغل کاردانش در کلاس خلاق دارند (آن دسته از علوم و فنون، مدیریت، حرفهها و هنرها، رسانهها و سرگرمیها را شامل میشود)، مرتبط است. این نقشهها و دادههای توصیفی نشان میدهد سرمایهگذاری به مجموعهای زیاد از استعدادی که در شهرهای بزرگ دانش و شهرهای دانشگاهی که محل دانشگاههای برتر تحقیقاتی موجود است، کشیده شده است.
4- آزادی و تفاوت و گوناگونی
سرمایهگذاری خطرپذیر نیز با تنوع نسبی و آزادی شهرها همراه است. این مطابق با مطالعاتی است که سهم زیادی از مهندسین متولد خارج از کشور را در زمینههای فناوری پیشرفته و بهعنوان بنیانگذاران استارت آپهای فناوری پیشرفته مستند کرده است. تجزیهوتحلیل نشان میدهد که سرمایهگذاری با سهم بزرگسالانی که متولد خارج از کشور هستند، رابطه مثبت دارد.
5- تراکم در مقابل پخش
افرادی که در شهرستانها زندگی میکنند استدلال میکنند که مناطق متراکم شهری موجب تماس چهره به چهره و برخوردهای اساسی میشود که موجب نوآوری و شکلگیری شرکتهای تجاری جدید و ایده استارتاپی میشود. ارتباط مثبت بین سرمایهگذاری و تراکم جمعیت (اندازهگیری شده توسط افراد در هر مایل مربع) و ارتباط نزدیک تری بین آن و تراکم وزن جمعیت وجود دارد که دقیقاً منعکسکننده چگالی درون و اطراف هسته شهری است.
سرمایهگذاری خطرپذیر نیز به تفاوت در نحوه رفتوآمد مردم به سمت کار بستگی دارد. این رابطه منفی با سهم افرادی که به تنهایی سر کار میروند، نشاندهنده در پراکندگی حومه است. برعکس، این امر با سهم مسافرانی که با دوچرخه به سر کار میروند، مثبت است نمایندهای برای تراکم نوعهایی که در شهرهای بزرگ، حومههای قابل پیمایش و شهرهای دانشگاهی یافت میشوند، است.
6- هزینههای مسکن و نابرابری
با بررسی ارتباط بین سرمایهگذاری خطرپذیر و هزینههای مسکن و نابرابری به این نتیجه میرسیم که سرمایهگذاری خطرپذیر با هزینههای مسكن ارتباط نزديك دارد. به این صورت که در مناطقی که دارای سطح بالاتری از صنعتهای پیشرفته میباشند، هزینه مسکن گرانتر است، زیرا این مناطق تولیدی بالاتری دارند و بهاینترتیب دستمزد و درآمد بالاتر قیمت مسکن را بیشتر و نابرابری را بیشتر میکند.
نتیجهگیری
در این مقاله تجزیهوتحلیل جغرافیای سرمایهگذاری خطرپذیر و فعالیتهای استارتاپی در سراسر ایالاتمتحده مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسیها شواهدی از تغییر و تحول شهری در سرمایهگذاری خطرپذیر و فعالیتهای استارتاپی را ارائه میدهد. سانفرانسیسکو از سیلیکون ولی بهعنوان مرکز پیشرو در جهان برای سرمایهگذاریهای خطرپذیر پیشی گرفته است. سرمایهگذاری خطرپذیر در نیویورک از حدود 2 میلیارد دلار در دهه 1980 افزایش نیافته است و عمد تا در محلات شهری پایین منهتن متمرکز شده است.
تجزیهوتحلیل همبستگی نشان میدهد رابطه مثبتی نزدیک بین تراکم شهرها و سرمایهگذاری خطرپذیر ازیکطرف و ارتباط منفی بین سرمایهگذاری و سهم مسافرینی که به تنهایی کار به سر کار میروند و اندازهگیری در حومههای شهری و پراکنده از سوی دیگر، نقشههای تقسیمبندی سرمایهگذاری خطرپذیر در مراکز شهری را نشان میدهد. نشان داده شد که سرمایهگذاری خطرپذیر در شهرهاي مركزي و حومههای قابل پيشرفت نسبت به حومههای معمولي دارای مسیر اتومبیل بسيار متمركز است. به نظر میرسد ظهور شهرنشینی مبتنی بر شهر استارتاپی نتیجه چندین روند گسترده است.
مهمترین و اصلیترین موضوع، دسترسی به استعداد است. سرمایهگذاران، کارآفرینان و کارگرانی که در تکنولوژیهای پیشرفته کار میکنند، به طور فزایندهای تصمیم میگیرند که در مناطق شهری متراکم تر، سرسبزتر و کمتر وابسته به اتومبیل زندگی کنند.
دوم، تراکم کارآمد است، بهخصوص برای راهاندازی تکنولوژیهای پیشرفته. شرکتهای بزرگ فناوری مانند اپل، گوگل و فیسبوک به دانشگاههای بزرگ نیاز دارند و میتوانند هزینههای لازم برای ساختن آن را مهیا کنند. در نتیجه اسکان در مناطق حومهای برای آنها آسانتر است.
ساختمانهای قدیمی در مکانهای شهری برای راهاندازیهای استارتاپها و کسب و کارهای نوپا بسیار مقرون به صرفهتر هستند. کسب و کارهای نوپا باید از ساختمانهای قدیمی استفاده کنند. این امر به دلیل انعطافپذیری و مقرونبهصرفه بودن فضاهای قدیمی، کیفیت تعاملی مراکز شهری و نقش تراکم در نوآوری دارد، اشاره مستقیم میکند.
ماهیت تغییر فناوری نقش دیگری دارد. صنعتهای پیشرفتهتر روی سختافزار متمرکز شدهاند که به این دلیل به فضای بزرگتر کارخانهای نیاز دارند برای راهاندازی استارتاپها، از راهاندازیهای فناوری نیاز به توسعه برنامههای بازاریابی یا رسانههای اجتماعی هستند که میبایست با چندرسانهایها از جمله اخبار و سرگرمی، بازیها، موسیقی و زمینههای مرتبط کار کنند. استعدادی که برای ایجاد این نوع محتوا لازم است – نویسندگان، طراحان، آهنگسازان، بازاریابان و مواردی ازایندست - بهاحتمال زیاد به مراکز شهری جلب و بیشتر در این مناطق یافت میشوند.
شاید به توان گفت حرکت گسترده صنعت و مردم به حومه شهرها در اواسط قرن انحراف تاریخی بوده است و نباید بهصورت پارادایم دائمی و اصلی به آن توجه نمود زیرا امروزه جایگاه نوآوری و کارآفرینی کاتالیزوری برای بازگشت به مراکز شهرهای بزرگ هستند که تحلیلهای آماری و توصیفی از آن حکایت میکند و گواه این ادعاست.
مراجع
Dow Jones, Venture Source, 2013, solutions.dowjones.com/privateequityventurecapital/venturesource.asp?link=djc-topnav
National Venture Capital Association, 2013, http://www.nvca.org
Paul Graham, “How to Be Silicon Valley”, PaulGraham.com, May 2006, http://www.paulgraham.com/siliconvalley.html
Fred Wilson, “Cause and Effect” AVC: Musings of a VC in NYC, July 7, 2012
www.avc.com/a_vc/2012/07/cause-effect.html
National Venture Capital Association, 2013, http://www.nvca.org
Paul Graham, “How to Be Silicon Valley”, PaulGraham.com, May 2006, http://www.paulgraham.com/siliconvalley.html
Fred Wilson, “Cause and Effect” AVC: Musings of a VC in NYC, July 7, 2012
www.avc.com/a_vc/2012/07/cause-effect.html
مولف : سجاد فخاریان
مرجع : آی تی من (ITMEN)