آیا کارکنان ابرآروان، عوامل محدودسازی اینترنت هستند؟
گریه کن ای ابرک من!
تاریخ انتشار
شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۹
آرین درخشان
سازمان فناوری اطلاعات هدف از اجرای این پروژه را تمرکززدایی محتوا و خدمات از تهران و توزیع بار ترافیکی و افزایش پایداری زیرساختهای مورد نیاز کسب و کارهای فضای مجازی و استفاده از منابع موجود خود در مراكز داده استانی اعلام کرد.
اما از همان زمان، هجمهای بی سابقه، علی یکی از اعضای یکی از کنسرسیومهای برنده این مزایده شکل گرفت؛ یعنی ابرآروان.
فضای شبکههای اجتماعی پر شد از نگرانیها از این قرارداد و نقشی که میتواند در پروژه قطع دسترسی ایرانیان به اینترنت بازی کند.
اما این تمام ماجرا نبود. منتقدان، به بندی از قرارداد اشاره داشتند که بر اساس آن، ابرآروان ملزم میشد که اطلاعات و امکان دسترسی به ارتباطات را با حکم قضایی در اختیار دستگاههای مربوطه قرار دهد. موارد دیگری مانند رانت چندهزار میلیاردی ابرآروان نیز در آن زمان؛ یعنی دیماه سال 99 مطرح شد که همه، در بیانیهای از سوی این شرکت پاسخ داده شد.
مسوولانی از جمله امیر ناظمی، رییس سازمان فناوری اطلاعات نیز با انتشار توییتها و انجام مصاحبههایی، اساسا ارتباط پروژه ابرآروان با قطع اینترنت را انکار کردند.
ناظمی در آن زمان گفته بود که نمیتوان با ترس از سوءاستفادهی گروههای تمامیتطلب حرکت کرد؛ چراکه در این صورت، امکان هیچ توسعهای وجود ندارد.
با پاسخی که ابرآروان به انتقادها داد، از میزان حملات کاسته شد؛ اما هرگز موضوع را نمیشد پایان یافته تلقی کرد؛ بلکه آتش زیرخاکستری بود که هر لحظه ممکن بود دوباره شعلهور شود.
شرارههای بعدی این آتش زیرخاکستر، در روزهای پایانی سال 99 با حمله به زیرساختهای ابرآروان، دوباره پدیدار شد.
ابرآروان، به دلایلی که میتوان ضعف فنی را مهمترین آنها دانست، این بار هدف هکرهایی قرار گرفت که هنوز انگیزه آنها از حمله گسترده مذکور مشخص، یا اعلام، نشده است.
این حمله نزدیک به 20 روز، خواب را بر آروانیها حرام کرد، خسارت سنگینی به آوازه این شرکت وارد کرد و موجب شد بخشی از اطلاعات مشتریاناش نیز برای همیشه نابود شود.
این اتفاق موجب شد که بار دیگر نام ابرآروان روی زبانها بیفتد و حملات سنگین از همه سو به این شرکت دانشبنیان روانه شود.
و حالا موج سوم حملات، و این بار ناجوانمردانهتر، آغاز شده است.
در روزهای اخیر، تصاویری از کارکنان و مدیران ابرآروان در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که، به ویژه افرادی از خارج از مرزها، آنان را عوامل فیلترینگ یا عامل اجرای سیاستهای تمامیت طلبانه اینترنتی اعلام میکنند.
نیروهایی که عمدتا خود را برانداز خطاب میکنند، ابرآروان را خائن میدانند و آن را در کنار شرکتهایی قرار میدهند که سازوکارهای فیلترینگ را دراختیار حاکمیت قرار میدهد.
ابرآروان در واکنش به اتفاقات و اتهامات اخیر بار دیگر وادار به واکنش و انتشار بیانیهای در جهت شفاف سازی شد.
توضیحات ابر آروان
ابرآروان در این بیانیه چنین نوشته است:
«در روزهای گذشته به ابر آروان اتهاماتی وارد شده است؛ اما این اتهامات، بدترین اتفاق این روزهای آروان نیست؛ با پیشآمد تلخی مواجه شدهایم و آن، انتشار تصاویر کارکنان ابر آروان به همراه پیامهای تهدیدآمیز علنی و غیرعلنی به همکارانمان در شبکههای اجتماعی است. این اتفاق غیراخلاقی تبدیل به یک سایبربولی گسترده به همکاران آروان و هر کسی از اکوسیستم فناوری ایران که نسبت به این تهدیدها معترض بوده، شده است.
ما در آروان با تمام توان از همکارانمان حمایت و هرگونه نفرتپراکنی در فضای عمومی را محکوم میکنیم.
تجربه تلخ قطع ارتباط با دنیا در آبان ۹۸ و سال ۸۸ را هرگز نمیتوانیم فراموش کنیم و همین تجربیات باعث گسترش بستر بیاعتمادی جمعی شده است. همه ما از اتفاقات خارج از پیشبینی این حوزه نگرانیم. در چنین موقعیتی، بهجای مطالبهگری از نهادهای حاکمیتی و قانونگذاری، انگشت اشاره و اتهامزنی بهسمت یک کسبوکار خصوصی آمده است که از نظر فنی امکان ایفای هیچ نقشی در این رابطه ندارد.
اینترنت در ایران بهشکل انحصاری توسط شرکت ارتباطات زیرساخت از چند نقطه وارد کشور میشود. این اینترنت فقط و فقط در اختیار اپراتورهای ثابت و همراه قرار میگیرد. این اپراتورها به مردم، کسبوکارها، دیتاسنترها و شرکتهای ابری، اینترنت ارایه میدهند. همچنین فرآیند فیلترینگ و محدودسازی نیز در بستر همان اپراتورهای اینترنتی و در اختیار نهادهای امنیتی کشور است.
در شرایطی که تمامی سایتهای دولتی و سامانههای حساس، همچنین اکثریت کسبوکارهای بزرگ خصوصی سالهاست که با الزام شورای عالی فضای مجازی –بهطور مشخص پیش از متولد شدن آروان- در دیتاسنترهای داخلی میزبانی میشوند، نه تنها ابر آروان بلکه هیچکدام از دهها کسبوکار ابری دیگر نمیتوانند نقشی مستقیم یا حتی غیرمستقیم در فرآیندهای تصمیمگیری یا اجرای محدودیتهای اینترنت داشته باشند.
ابر آروان در راستای شفافیت بیشتر، از زمستان ۹۸ سامانه رادار را برای عموم مردم راهاندازی کرده است تا بتوانند درلحظه، اختلالات اینترنت در ایران را رصد کنند و در آخرین ماههای سال ۹۹ نیز صفحهی گزارش شفافیت را برای اولینبار در ایران منتشر کرده است که در آن، میزان درخواستها، دستورها و شکایتهای ارسال شده از سوی سازمانهای دولتی، مراجع قضایی و نهادهای نافذ اینترنت داخلی و بینالمللی را گزارش میدهد.
در برابر نگرانیهای پروژهی ابر ایران نیز صفحهی پرسش به پاسخهای متداول ایجاد شده است. در این صفحه توضیح داده شده که هیچ نرمافزار یا تجهیزاتی وابسته به مراجع امنیتی یا قضایی، با هدف ذخیرهسازی یا شنود اطلاعات بهشکل کلی یا جزیی در هیچ نقطهای از شبکه ابر آروان وجود نداشته و ندارد.
آروان یک استارتآپ شفاف است که برای امید و توانمندسازی تلاش میکند. ما همچنان به این «شفافیت» وفادار میمانیم. میتوانید هر اطلاعاتی در مورد ابر آروان را از وبسایت ما دریافت کنید.»
سواری گرفتن از شر
هانا آرنت، اندیشهورز و فیلسوف برجسته آلمانی، زمانی که در جلسه محاکمه آدولف آیشمن حاضر بود، با این موضوع روبهرو شد که این عامل جنایات نازیها، خود را بیگناه میدانست و میگفت که فقط از دستورات پیشوا (هیتلر) اطاعت کرده است.
آرنت پس از آن، اصطلاح ابتذال شر را ابداع کرد که معنی آن، پذیرفتن استدلالهای حکومتها از سوی افراد عادی جامعه و قرار گرفتنشان در خدمت اهدافی مانند کشتار یا سرکوب است.
آنچه امروز، برخی به ابرآروان نسبت میدهند نیز همین معناست.
البته توضیح درباره مسایل فنی، شبکه ملی اطلاعات، فیلترینگ و نسبت آن به شرکتهای ارایه کننده خدمات ابری را مسوولان و مدیران شرکتها انجام میدهند. از سوی دیگر، شبکه ملی اطلاعات، با همه انتقادهایی که به آن وارد است؛ پروژهای حاکمیتی و دارای وجوه مثبت و منفی مختلفی است که آن هم موضوع این نوشتار نیست.
اما نگاه این نوشته به سویه دیگر ماجراست.
به نظر میرسد که این حملات گسترده به ابر آروانر و کارکنانش، از یک رقابت پنهان سرچشمه گرفته باشد. کافی است به این واقعیات توجه کنیم:
- ابرآروان فقط یکی از اعضای یکی از دو کنسرسیوم برنده مزایده پروژه «ابرایران» است.
- شرکتهایی به صورت مستقیم در پروژههای فنی و اجرای فیلترینگ در ایران نقش داشتهاند که اتفاقا نام ابرآروان در میان آنها نیست
- در حمله به زیرساختهای ابرآروان، هیچ درخواستی مبنی بر باجگیری صورت نگرفته و هیچ گروه هکری مسوولیت حملات را به عهده نگرفته است (یا اطلاع رسانی نشده است).
- شرکتهایی بزرگتر در لایههای مختلف شبکه ملی اطلاعات به توسعه خدمات و زیرساختهای فنی آن مشغولند.
حالا چرا هیچ وقت، حملهای یا انتقادی به هیچ یک از این عوامل تاثیرگذار انجام نشده، جای سوال است.
از سوی دیگر، مفهوم ابتذال شر، اگر فرض را بر پذیرش استدلال منتقدان و براندازان بگذاریم، حاکی از این است که شخص، میداند و خود را در خدمت اهداف خاص حکومت قرار میدهد. پدیده ابرآروان، حتی اگر آن را با شبکه ملی اطلاعات همراستا بدانیم، حداکثر ارتباطی غیرمستقیم با موضوع برقرار میکند که آن هم، کارکنانش را شامل نمیشود.
در نهایت باید گفت که ایران، کشوری زنده، با میلیونها انسانی است که در آن زندگی میکنند. این میلیونها انسان، نیازهایی دارند که به طور طبیعی، حاکمیت، دولت، بخش خصوصی و عمومی و از این قبیل باید آنها را تامین کنند.
همه ما نیازمند پیشرفت و دسترسی به فناوریهای نو هستیم تا زندگی راحتتری داشته باشیم و این فناوریها را همین شرکتها در اختیار ما میگذارند.
اینکه هر دستاورد فناورانه را به موضوعی ضد فناوری مرتبط بدانیم، جوابگوی خواست ایرانیان نیست. وگرنه که هر موبایل فروشی میتواند در خدمت شنود باشد و هر ارایه کننده اینترنتی عامل هک.
یادمان باشد که آگاهیها و سهولت زندگی امروز ما مردم، مدیون تلاشهایی است که دو دو دهه گذشته، بخش خصوصی و برخی مدیران دلسوز، با خون دل برایمان فراهم کردهاند؛ وگرنه، میشد –و برخی افراطیون میخواستند- که دسترسی ما به دنیای مجازی، در حد کره شمالی بماند.
پیداست که گروهی، با مقاصدی پیچیدهتر از مبارزه و به اصطلاح براندازی، روی موج احساسات مردم سوار شده و ابرآروان را هدف گرفتهاند؛ حالا این بازی –شاید اقتصادی- رویه کثیفتر خود را نمایان کرده و جوانان پرامید این مرز و بوم را هدف گرفتهاست؛ جوانانی که در شرکتی دانشبنیان، سعی دارند، خود اگر موفق شوند یا نه، خدمتی در ابعاد جهانی برای ما بسازند؛ جوانانی که در این شرکت ابری، حالا خودشان چون ابری غمگین، آماده باریدناند.