اینستاگرام عمدتا محیطی خانوادگی یا سرگرمی داشته است. اما اخیرا توجه سیاست مداران به این پلتفرم جلب شده است. اگرچه اینستاگرام همچنان برخلاف توییتر محیطی است که جنگ و دعواهای سیاسی در آن فراگیر نشده است؛ اما آیا این وضعیت تغییر خواهد کرد؟
گبی هینسلیف، ستون نویس گاردین این وضعیت را بررسی کرده است.
تام واتسون (نایب رییس حزب کارگر و وزیر فرهنگ در سایه انگلستان) با وسیلهای که از یک سوپرمارکت خریده،
کدوها را حلقه حلقه میکند؛ کارولین فلینت (عضو پارلمان انگلیس از حزب کارگر) با
ترامپولین کوچکی که برای کریسمس هدیه گرفته سرگرم است؛ لیز تراس (دبیرکل خزانه داری و نماینده پارلمان) لری،
گربه معروف خیابان دانینگ را روی زانویش نشانده و عکس میگیرد و گاوین ویلیامسون (وزیر دفاع) میخواهد بدانید که
گاهی به ساخت وسایل خانه میپردازد.
به دنیای سرگرمکننده و آرام سیاستمداران در اینستاگرام خوش آمدید. اینجا خبری از مباحث عمیق درباره برگزیت نیست. اما در هفتهای که اقدام دو عضو حزب محافظهکار در لایک کردن تصویری کاریکاتوری از گردن زدن صادق خان (شهردار لندن) در فیسبوک لو میرود و آنجلا راینر به دلیل توییت کردن متنی مودبانه درباره تونی بلر
به مرگ تهدید میشود، نگاه کردن به تصویر امیلی تورنبری در حال
نوازش کردن یک پنگوئن در باغ وحش لندن، آرامشبخش است. اگر توییتر به نوعی بازتاب دهنده کار و تلاش سیاستمداران است؛ اینستاگرام هنوز جایی است که نمایندگان پارلمان و اهالی سیاست به خودشان اجازه و فرصت میدهند که کمی بازیگوشی و تفریح کنند.
نادین دوریس، عضو محافظهکار پارلمان انگلیس که همین هفته در توییتر تصویری از
دکمه موقعیتهای اضطراری در اتاق خوابش را منتشر کرده بود ولی در اینستاگرام
تصویری بامزه از سگش را به اشتراک گذاشت، میگوید: اینستاگرام یک دنیای کاملا متفاوت است. دخترهایم اینجا هستند، دوستانم هستند و من دوست دارم در اینستاگرام چیزهایی مثل کار آشپزخانه را به اشتراک بگذارم. توییتر بیشتر مربوط به مسایل سیاسی است و اینستاگرام متعلق به مردمی است که دوستشان دارم و چیزهایی که دوست دارم ببینم.
اینستاگرام همچنین تبدیل به محیطی امن برای سیاستمداران زن و اقلیت تبدیل شده که در محیطهای دیگر تحت فشارند. دوریس که خود از کاربران قدیمی شبکههای اجتماعی است و در سال 2014 فاش کرد که به مدت 7 سال از دست یک مزاحم اینترنتی خواب و خوراک نداشته، این روزها دیگر روی فیسبوک حضور ندارد و توییت کردنش هم گاه به گاه است. او معتقد است که توییتر از سوی تندروهای چپ و راست اشغال شده است.
با رشد اینستاگرام، سیاستمداران نیز روز به روز بیشتر به این شبکه اجتماعی روی میآورند. رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده از هم اکنون روی اینستاگرام آغاز شده و امکان پخش آنلاین ویدیو روی این پلتفرم در خدمت رقابتهای انتخاباتی است.
از سوی دیگر نسل جدیدی از فعالان جوان با استفاده از اینستاگرام، کارزارهای خود را در باره مسایلی همچون کنترل اسلحه در آمریکا یا «فقر در زمان پریود» (عدم دسترسی به لوازم بهداشتی در دوره پریود زنان به دلیل مشکلات مالی) به صورت بصری به اجرا میگذارند. نیمکو علی، فعال ضد ختنه زنان که از توییتر و اینستاگرام هم زمان استفاده میکند، میگوید: اگر ماهیت برندینگ را بشناسید، که کمپین کردن و راهاندازی کارزار نیز در همین جهت است، اینستاگرام محل مناسبی برای این کار است و اگر میخواهید پیامتان نفوذ و رسوخ بیشتری داشته باشد، باید از توییتر استفاده کنید.
در عین حال، اینستاگرام سیاسی یک وجه تاریکتر هم دارد. در این فضا، فعالان مخالف واکسیناسیون، درباره مسایل غیرعلمی و اثبات نشده، همچون نقش واکسن سرخک در ابتلا به اوتیسم به داستانسرایی میپردازند، ترولهای روس مشغول اشاعه تبلیغات دولتی کرملین هستند.
از برخی جهات، اینستاگرام در زمینه نفرت پراکنی، نسبت به رقبایش وضعیت بهتری دارد. ترولها و نفرت پراکنان ترجیح میدهند در پلتفرمی مانند توییتر به تخریب چهره افراد سرشناس بپردازند؛ چون توییتر جایی است که روزنامهنگاران در آن فعالند، بنابراین این رفتارها بیشتر جلب توجه میکند و قابلیت رسانهای شدن بیشتری دارد. تحریک و همراه کردن افراد نیز در یوتیوب بهتر جواب میدهد؛ چون ویدیوها در یوتیوب برای مدت طولانیتری در مرکز توجه مردم قرار میگیرد و الگوریتمهای یوتیوب، مدام افراد را به ویدیوها و محتواهای مشابه هدایت میکند. افراطگرایان هم ترجیح میدهند که عملیات خود را در گروههای فیسبوکی مدیریت و راهبری کنند. این گروهها به آنها امکان میدهد که در محیطی خصوصی، پیامهای مسمومشان را تبادل کنند.
لوسی پاول، نماینده حزب کارگران در پارلمان انگلیس میگوید: گروههای فیسبوکی واقعا مشکل آفرین هستند. او که خواهان اعمال مقررات شفافتر برای عضویت در گروههای بزرگ فیسبوکی و مسوولیتپذیری بیشتر مدیران گروههایی است که اطلاعات دروغین منتشر میکنند، میافزاید: مدیران گروهها میتوانند هر که را با نظرشان موافق نباشد، از گروه بیرون کنند و با طبیعی جلوه دادن عقاید بی ارزش، مردم را تحت تاثیر قرار دهند. اما در اینستاگرام، فقط میتوان نظر (کامنت) خود را در صفحه افراد منتشر کرد و نویسنده هر نظر هم کاملا مشخص است.
از سوی دیگر در توییتر، توییتها از طریق ریتوییت، بین افرادی بیش از مخاطبان هر فرد امکان دیده شدن دارد و دنبال کنندههای مزاحمان، میتوانند به یک نفر حمله یا او را تحقیر کنند. اما اینستاگرام گزینه ری-گرام (بازنشر) ندارد و اگرچه کاربران میتوانند از نوشتهها یا تصاویر کسی اسکرینشات بگیرند و آن را بازنشر دهند، کاربران عمدتا محتوای افرادی را میبینند که تصمیم گرفتهاند او را دنبال یا پسند کنند. این موضوع، مزاحمت و آزارهای احتمالی را کاهش میدهد.
یکی از دلایلی که اینستاگرام سیاستمداران همچنان محیطی دوستانه مانده، این است که اصولا در آن چندان درباره سیاست صحبت نمیشود و اهل سیاست، از این فضا برای اوقات فراغتشان استفاده میکنند. اما احتمالا بیش از توییتر، در این فضا کاربران مونث و جوان از گروههای اقلیت قومیتی به ویژه آنهایی که علاقه کمتری به سیاست دارند از این فضا استفاده بیشتری میبرند. مثلا افرادی که بیشتر به مد علاقهمندند به طور معمول جذب دعواهای داغ سیاسی نمیشوند.
علاوه بر این فضای شبکههای اجتماعی روی کاربران اثرگذار است. یک بررسی روی کاربران فیسبوک نشان داد که وقتی فیدهای صفحههر فرد به نوعی تغییر داده شود که بیشتر حاوی پستهای مثبت یا منفی باشد، رفتار کاربر هم م متناسب با این محتوا تغییر میکند؛ افرادی که محتواهای منفی بیشتری میدیدند، خودشان هم بیشتر به انتشار پستهای منفی میپرداختند و برعکس. اینستاگرام عمدتا جوی خانوادگی یا تفریحی دارد و به همین طریق کاربرانش هم از این فضا تبعیت میکنند. توییتر هم یک دهه پیش وضعیتی مشابه داشت، اما وقتی که یک پلتفرم توسعه مییابد و پراکنش جغرافیایی کاربرانش تغییر میکند، جو عمومی آن هم دستخوش تغییر میشود. این وضعیت میتواند در مورد اینستاگرام هم اتفاق بیفتد. مثلا در حالی که اکثر 195 هزار دنبال کننده جرمی کوربین (رهبر حزب کارگر انگلیس) پستهای او درباره مواردی همچون خوردن غذای گیاهی یا نطقهایش را دنبال میخوانند، او مطالبی هم حاوی نظرات تند درباره برگزیت، روابط عاشقانه قدیمیاش یا مطالب سیاسی دیگر که ذاتی غیر اینستاگرامی دارند، منتشر میکند و تعدادی از مخالفان نیز در زیر این پستها کامنتهای حاوی نفرت میگذارند.
فعلا البته میزان مزاحمتها و نظرات نفرت انگیز در اینستاگرام نسبت به سایر پلتفرمها کم است. اما بسیاری از این نگرانند که امکان کنترل نظرات کاربران زیر پستهای افراد مختلف فراهم نیست. زیرا این پستها و نظرات در سرتاسر پلتفرم پراکندهاند و در صفحه اینستاگرام هر شخص، یکجا قابل مشاهده نیستند. همچنین طبیعت بدون تمرکز اینستاگرام ممکن است تشخیص تهدیدات را برای افراد سخت کند یا اینکه به نرمالسازی محتواهای افراطگرایانه منجر شود.
اینستاگرام هنوز در میانه توفانهای سیاست، به ساحلی آفتابی میماند. اما شاید این وضعیت برای اینستاگرامرها همیشگی نباشد.