حالا و بعد از عادت کردن چشمها و گوشهایمان به دیدن و شنیدن اخبار هرروزه درباره هوش مصنوعی، این سوال مطرح است که اگر تا اینجا به صورت اشتباه به هوش مصنوعی فکر کرده باشیم چه؟
آیتیمن- به هر حال، هوش مصنوعی اغلب به عنوان چیزی که میتواند هوش انسانی را تکرار کند و جایگزین کار انسان شود، مورد بحث قرار میگیرد. اما آینده دیگری وجود دارد: آیندهای که در آن هوش مصنوعی «باعث مفید بودن ماشینها» برای کارگران انسانی میشود، مشاغل را افزایش میدهد اما غصب نمیکند و به تهدیدی برای انسان تبدیل نمیشود و به ایجاد دستاوردهای مختلف و گسترش رفاه کمک میکند.
دارون عجم اوغلو (Daron Acemoglu)، اقتصاددان دانشگاه امآیتی اخیرا در یک سخنرانی به این نکته اشاره کرده است که جامعه شروع به حرکت در مسیر متفاوتی کرده است، مسیری که در آن هوش مصنوعی جایگزین مشاغل میشود، نظارت اجتماعی را افزایش میدهد و در این فرآیند، نابرابری اقتصادی را تقویت و در عین حال قدرت سیاسی را بیشتر در دست افراد فوق ثروتمند متمرکز میکند.
این پروفسور دانشگاه امآیتی که سالها را صرف مطالعه تاثیر اتوماسیون بر مشاغل و جامعه کرده است، هشدار داد: انتخابهای متحول کننده و بسیار مهمی پیش روی ما هستند.
فناوری به طور کلی به جامعه کمک میکند تا بهره وری را افزایش دهد. سوال این است که این منافع اقتصادی چقدر محدود یا گسترده است. وقتی صحبت از هوش مصنوعی به میان میآید، این سؤالها به شدت مهم هستند زیرا جهتهای مختلفی وجود دارد که میتوان این فناوریها را در آنها توسعه داد. کاملاً ممکن است که آنها بتوانند مزایای گستردهای به همراه داشته باشند - یا در واقع ممکن است افراد بسیار محدودی را توانمند کنند. درواقع، هدف از گسترش فناوریهای مختلف مثل هوش مصنوعی فقط این نیست که ماشینها به خودی خود هوشمند شوند، بلکه بیشتر و بیشتر باید برای انسان مفید باشند.
البته عجم اوغلو اضافه کرد که پیشرفت فناوری و تاثیرات آن در زندگی ما زمانبر هستند و برای مثال حداقل ۱۰۰ سال پس از شروع انقلاب صنعتی در قرن هجدهم طول کشید تا دستاوردهای بهرهوری صنعتی شدن به طور گسترده برای همه قابل لمس شود. در ابتدا، درآمد واقعی افزایش پیدا نکرد، ساعات کار ۲۰ درصد افزایش یافت و شرایط کار تا حدی بدتر شد و خیلی از کارگران که تا قبل از این به صورت مستقل کار میکردند، حالا مجبور بودند در کارخانهها و به عنوان زیردست کار کنند و استقلال خود را به عنوان افراد مستقل از دست دادند.
این زمان بسیار شبیه به آنچه در گذشته بوده، است. همیشه این تنش در مورد اینکه چه کسی فناوری را کنترل میکند و اینکه آیا دستاوردهای فناوری به طور گسترده تقسیم میشود، وجود داشته است.
وی در نهایت گفت: آنچه جامعه باید به آن برسد، همان چیزی است که من در کتاب خود به آن «باند بهرهوری» میگویم. این شرایطی است که در آن نوآوریهای تکنولوژیکی برای کمک به کارگران، نه جایگزینی آنها و گسترش بیشتر رشد اقتصادی، سازگار میشود. به این ترتیب، رشد بهرهوری با رفاه مشترک همراه خواهد بود.
به طور کلی میتوان گفت که با پیشرفت روزافزون تکنولوژی در حوزههای مختلف، زندگی روزمره همه مردم دنیا به زودی تحت تاثیر شدید این پیشرفتها قرار میگیرند. آن چیزی که اهمیت دارد، بهبود زندگی مردم و بالا رفتن رفاه به واسطه این فناوریها و نوآوریهاست. هوش مصنوعی در حال رشد کردن و گسترش یافتن است. اگر هوش مصنوعی نتواند به خدمت انسانها بیاید و سطح زندگی مردم را بالا نبرد، جز برای عدهای سرمایهدارِ قدرتمند، چه سودی به حال باقی مردم متوسط و سطح پایین دنیا خواهد داشت؟ کارگرانی که حالا شغل و درآمد خود را در حال نابودی میبینند و با نگرانی به آینده چشم دوختهاند، چه سهمیاز این پیشرفتهای سریع و گسترده در آینده خواهند داشت؟
کارگروه دانشگاه امآیتی طبق تحقیقاتی که انجام داده نتیجه گیری میکند که احتمال اینکه روباتها، اتوماسیون و هوش مصنوعی (AI) بخشهای عظیمیاز نیروی کار را در آینده نزدیک از بین ببرند، اغراق آمیز است اما همچنان دلایلی برای نگرانی در مورد تأثیر فناوری جدید بر بازار کار وجود دارد. در دهههای اخیر، فناوری به طور نامتناسبی به متخصصان با مهارت بالا کمک کرده و در عین حال فرصتها را برای بسیاری از کارگران دیگر کاهش داده است و فناوریهای جدید میتوانند این روند را تشدید کنند.