یک مقام مسوول در نظام بانکی معتقد است: ریال دیجیتال به ۷ نیاز اقتصادی پاسخ می دهد.
آیتیمن- «مرتضی ترک تبریزی» درباره ابعاد اقتصادی و فنی انتشار پول دیجیتال بانک مرکزی و جایگاه آن در ارزش آفرینی دیجیتالی، گفت: راه اندازی ریال دیجیتال میتواند پاسخی به نیازمندی پرداختهای آتی در اقتصاد دیجیتال، بهبود کارایی ابزارهای پرداخت نوین، افزایش دسترسیپذیری پول بانک مرکزی، مدیریت اثرات کاهش بهکارگیری اسکناس در جامعه، توسعه ابزارهای پرداخت بینالمللی با سایر کشورها، رسیدن به اهداف خاص در حوزه سیاستگذاری پولی و در مواردی مدیریت مخاطرات ناشی از رواج پولهای خصوصی باشد. البته برای پیاده سازی موفق آن لازم است مدلهای کسبوکار جذابی را طراحی و جذابیت کافی برای کیف پول ریال دیجیتال ایجاد کرد.
نایب رییس هیات مدیره بانک تجارت ادامه داد: درعین حال، نسخه دیجیتالی ارز کشور میتواند در کنار فرصتهای اقتصادی، تهدیداتی را نیز در پی داشته باشد. اگر این پروژه به درستی اجرا شود، میتواند به جلوگیری از تورم کمک کند. اگر پول در گردش را با ریال دیجیتال جایگزین کنیم، مشروط بر اینکه ارز ریال دیجیتال نشود، میتواند کمکی در جهت کاهش تورم باشد زیرا از آن میتوان برای تخصیص وام و اعتبار استفاده کرد. البته این کار ممکن است تبعاتی برای قدرت تسهیلات دهی بانکها در پی داشته باشد.
این کارشناس بانکداری الکترونیکی افزود: اگر بنا است، شبکه زیرساختی جدید برای سیستم بانکی کشور بر اساس بلاکچین، به درستی اجرا شود، میتواند فرصتی را برای بانکها و فینتکها ایجاد کند تا به جریانهای درآمدی جدید مبتنی بر کارمزد دسترسی پیدا کنند و به طور بالقوه خدمات محدود فعلی مبتنی بر کارمزد که سالها برای ارایهدهندگان خدمات مالی، مشکل بزرگی محسوب میشد را بازنگری کنند. در نهایت، طیف گستردهای از قراردادهای هوشمند، میتوانند بر روی این پلتفرم مستقر شوند، چیزی که هنوز در اقتصاد ایران کاربرد گستردهای پیدا نکرده است.
ترک تبریزی در پاسخ به این پرسش که اگر نگاهی به زیست بوم بانکداری دیجیتال و ارزش آفرینی در ایران داشته باشیم، جایگاه و نقش بازیگران جدید مانند فناوران مالی، اپراتورها و پلتفرمها را چه طور میبینید و آنها چگونه در این زیست بوم فعالیت میکنند؟، اظهارداشت: قبلا هم گفتهام که اساس بانکداری دیجیتال بر فینتکها و استارتاپها و پلتفرمهای سرویسدهی استوار است که در کنار آنها یک قانونگذاری هوشمند میتواند با تنظیم هوشمندانه قوانین و مقررات برای ایجاد یک فضای برد- برد تلاش کند تا ضمن شکلگیری اکوسیستمهای فعال، امکان مشارکت و ارزش آفرینی آنها در استقرار بانکداری دیجیتال فراهم شود.
وی ادامه داد: به عبارتی قانونگذار باید طوری عمل کند تا با ایجاد ظرفیتهای عملیاتی برای بازیگران مختلف، اکوسیستمها و پلتفرمهای مختلف شکل بگیرد و توسعه مشارکتی معنا یابد. ما در بانکداری دیجیتال بالغ، شاهد یک بانک با کانالهای یکپارچه هستیم که برای ارزشآفرینی مختصِّ هر مشتری، راهکاری را ارایه میدهد. برای دستیابی به این بلوغ لازم است بانکها به بازیگران جدید حوزه فناوری مالی به عنوان شرکا و نه رقبا نگاه کنند تا از این طریق بتوانند نیازهای مالی و حتی غیرمالی مشتری را که ظاهرا خارج از مأموریت سنتی بانکها هست، پوشش دهند.
این مقام مسوول در نظام بانکی افزود: بار دیگر تاکید میکنم حضور بازیگران مکمل نظیر فینتکها، شرکتهای پرداخت، رگولاتورها و ... برای تکمیل پازل نیازمندیهای مشتری در سطوح نظارتی، ارایه خدمات، هوشمندسازی عملکرد و غیره مورد نیاز است. ظهور فناوریهای جدید شتاب زیادی یافته و شخصیت مشتریان، هم مشتریان حقیقی و هم حقوقیها، در حال تغییر است. بنابراین هم در بُعد حاکمیت و هم در بُعد عملیات نیازمند بازتعریف سازوکارهای مشارکت هستیم.
این کارشناس بانکداری الکترونیکی در پاسخ به این سوال که مهمترین چالشها یا موانع را در مسیر تکامل زیستبوم ارزشافرینی دیجیتال (اجتماعی، نهادی، فرهنگی، قانونی، فقهی، کسبوکاری...) چه مواردی میدانید و برای حل این چالشها چه راهکارهایی پیش روی رگولاتور و بازیگران است؟ ، افزود: زیستبوم دیجیتال میتواند شامل پلتفرمها و ارتباطات متنوع بین بازیگران گوناگون باشد. این شکل از همکاری نیازمند تعریف نقشها و مسوولیتها به همراه روابط بین بازیگران و ذینفعان مختلف است. این تعاریف هم ابعاد حکمرانی دارد که نیاز به بازنگری برخی قواعد سنتی در سیستم بانکداری و کسبوکاری کشور و سیاستگذاریهای جدید است و هم ابعاد عملیاتی دارد که نیازمند ایجاد ساختارهای فناورانه و یکپارچهساز است. در بُعد حکمرانی باید بین بازیگران، فضای علاقهمندی ایجاد شود. باید به فین تکها و استارتاپها بها داده شود تا آنها هم بتوانند ایدههای خود را عملی کنند.
به گفته ترک تبریزی، یک چالش مهم در همین رابطه، سرعت عمل در بازسازی قواعد و طراحی الگوهای بومی حکمرانی است. برای این موضوع قوانین بالادستی باید امکان به اشتراکگذاری صحیح اطلاعات با حفظ حریم خصوصی را فراهم کند و همچنین با مشارکت متخصصین و تولیدکنندگان امکان ایجاد زیرساختهای لازم ممکن باشد.
وی با بیان اینکه، تحولات دیجیتال پرشتاب است و سازوکارهای قانونی و رگولاتوری نباید از سازوکارهای فناورانه باز بمانند، گفت: با این حال در حال حاضر علیرغم اینکه، ابزارها و تکنولوژی پیشرفته بالایی برای پذیرش ریسکهای بانکداری دیجیتال در اختیار داریم اما بانکها و رگولاتوری امکان پذیرش ریسک را ندارند. طراحی سناریوهای مبتنی بر مدلهای آیندهپژوهی میتواند تصویر روشنتری از آینده به نهادهای تصمیمساز بدهد. همین موضوع کمک میکند که ابعاد غیر فناورانه نظیر هویت، استعداد و فرهنگ دیجیتال و سایر مؤلفههای ناشی از حکمرانی در مسیر تکامل زیستبوم ارزشآفرینی دیجیتال بهموقع عمل کنند و غافلگیری یا تصمیمهای نامتوازن رخ ندهند.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که از نظر شما زیرساختهای کلان ملی تا چه اندازه آماده ارزش آفرینی دیجیتالی هستند؟ در چه حوزههایی نیازمند سرمایهگذاری و در چه حوزههای نیازمند تقویت بسترها و در چه حوزههای دیگری پیشرو هستیم؟ ، اظهار داشت: دنیای امروز، به سرعت به سمت اقتصاد بر پایه نوآوری در حال حرکت است. کشورهایی که ارزش آفرینی دیجیتالی دارند آنهایی هستند که در تمام سطوح فعالیتهای اقتصادی نوآورانه بیشتر و پایدارتری دارند. اما در کشور ما، موانع متعددی بر سر راه عملیاتی شدن این پتانسیلها وجود داشته و دارد.
ترک تبریزی افزود: به صورت کلی میتوان بیان کرد در حوزه قانونگذاری تاکنون به اندازه کافی بسترسازی کاملا مناسبی برای حضور کسبوکار و به خصوص فینتکها صورت نگرفته است که باید توجه ویژهای به آن شده و شتاب بیشتری پیگیری شود. شما نگاه کنید همین فینتکها چه اپلیکیشنهای خوبی را ایجاد کردهاند و انواع خدمات بانکی را با آن ارایه میدهند اما ما در کشور متولی برای حوزه فینتکها نداریم. به ویژه در بانک مرکزی لازم است که یک متولی برای این مساله دیده شود. عدم وجود متولی باعث شده که بانکها هم به حوزه فینتکها نگاه خوبی نداشته باشند.
این کارشناس بانکداری الکترونیکی، با بیان اینکه، در حوزه زیرساختی هم نیاز به تغییرات بنیادی و اساسی داریم و باید امکان حضور متخصصین و مشاورین خارجی را در کشور فراهم کنیم، گفت: در حال حاضر در حوزه زیرساختهای لازم برای امنیت، سرعت بالای ارتباطات و پایداری سرویسها ضعف داریم و این موارد به سختی در حال اجرا هستند همچنین در حوزه فرهنگی نیاز به سرمایهگذاری بیشتری جهت ایجاد فرهنگ دیجیتال در نسلهای قبلی هستیم البته سازمانها به خصوص پرسنل قدیمیتر آنها نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیاز به توجه ویژهای دارند و باید توانمندیهای متناسب با عصر دیجیتال در آنها ایجاد شود. در نسلهای جدید هم با وجود اینکه جوانان آماده به کار و با دانشی داریم اما متاسفانه بدلیل عدم وجود بسترهای مناسب برای فعالیت یا آنها انگیزه لازم برای کار کردن را ندارند و یا رو به مهاجرت آوردهاند.
این مقام مسوول در نظام بانکی در پاسخ به پرسشی درباره ارزیابی نقاط قوت و ضعف سند راهبردی جمهوری اسلامی در فضای مجازی و نقش آن در ارزشآفرینی دیجیتال، خاطر نشان کرد: یکی از ارزشهای اشاره شده در سند راهبردی فضای مجازی، نوآوری در ارایه خدمات به شهروندان است که ظرفیتهای نوظهور در عصر دیجیتال میتواند بستری برای خلق این ارزش باشند. این موضوع در چشمانداز نیز به صراحت اشاره شده است و بر ارایه خدمات نو در حوزههای تجارت، حملونقل، انرژی و غیره نیز تاکید شده است که ارزشآفرینی دیجیتال را به صورت کاملا بینبخشی مورد تاکید قرار میدهد.
به گفته وی، یکی از ارکان چنین تحولی، بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی است که بهخوبی در اقدامات این سند ذکر شده است؛ «طراحی نظام اقتصاد دیجیتال» یکی از اقدامات کلان این سند است که با حضور کارگروه اقتصاد دیجیتال شامل دستگاههای مختلف از جمله وزارت اقتصاد و بانک مرکزی اجرایی میشود. در همین راستا، دو اقدام مهم دیگر نیز در سند ذکر شده است که شامل بهکارگیری فناوریهای نوین پولی و مالی و طراحی نظام رمزارز ملی است. این دو اقدام نیز بهنوعی ابزارهای اقتصاد دیجیتال هستند که پازل ارزشآفرینی را تکمیل خواهند کرد. برشمردن چنین راهکارهایی میتواند نقطه مثبتی در تدوین سند راهبردی فضای مجازی باشد زیرا به محققشدن اهداف آن کمک خواهد کرد.
وی در پاسخ به این پرسش که صحبت بسیاری درباره تجربه مشتری در بانکداری دیجیتال و خلق ارزش مشترک با مشتری بیان میشود. از نظر شما برای پیشرفت در این مسیر، بانکها و سایر بازیگران چه راهکارهایی دارند و چگونه میتوانند از تجربه دنیا برخوردار شوند؟ ، گفت: اولین موضوعی که درباره تجربه باید به آن توجه کنیم این است که مشتری باید در کانون توجه بانک باشد و همه بخشها و واحدهای بانک متوجه باشند که ایجاد و حضور آنها برای خدمت به مشتری است این مساله هم شامل شعب بانک و هم شامل قسمتهای پشتیبانی بانک می شود. یعنی باید انتظارات مشتریان ایرانی از خدمات الکترونیکی بانکی را درک کنیم و توجه به این انتظارات را در اولویت استراتژیهای سطح کلان و خرد سازمان قرار دهیم.
به گفته ترک تبریزی، دومین نکته مهم این است که باید پروژهای از بهینهیابی تجربیات موفق سایر کشورها تعریف کنیم، اپلیکیشنهای بانکهای دنیا و نحوه سرویسدهی آنها را ببینیم و از درس آموختههای موفق آنها استفاده کنیم. بعد از انجام این دو مرحله باید نقشه فعلی تجربه مشتریان را ترسیم کنیم و با متد آسیبشناسی، نقاط قابل بهبود این نقشه را شناسایی کرده و در جهت ارتقای آنها کنیم. در این مرحله باید حواسمان به این موضوع هم باشد که برای شروع از مسائل کوچک شروع کنیم، مثلا مشتری برای افتتاح حساب به شعبه مراجعه نکند و آن را بر روی اپلیکیشن موبایلی خود و بدون حضور در شعبه انجام دهد. در مرحله آخر بهتر است که واحدی در بانک به منظور تحقیق و توسعه بهبود تجربه مشتری یا لابراتور تجربه مشتریان ایجاد کنیم.