این روزها با توجه به بالا رفتن قیمتها به ویژه گجتهای الکترونیکی، میزان دزدی و سرقت این دستگاهها افزایش یافته است. در این میان گوشیهای موبایل چون در دست همه مردم وجود دارد، راحتتر به سرقت میروند.
آیتیمن- گوشیهای موبایل یا بهتر بگوییم گوشیهای هوشمند این روزها در دست همه اقشار مردم وجود دارد و در کوچه و خیابان مدام افراد در حال کار کردن با این دستگاهها هستند و همین موضوع کار را برای دزدان سادهتر کرده است؛ تا آنجا که اگربخواهیم تهران را شهری امن برای موبایل قاپان و سارقان معرفی کنیم اغراق نکردهایم.
با بالا رفتن قیمت دلار و گران شدن تلفن همراه، موبایل قاپی هم بیشتر و داغی که بر دل مالباخته گذاشته میشود نیزسنگینتر. در خیابانهای تهران بخواهی گوشی به دست راه بروی یا بخواهی هنگام پیاده روی با موبایلت صحبت کنیدیگر باید فاتحه آن را بخوانی و یا اگر در ماشین نشسته باشی و شیشه ماشین هم پایین باشد، باز هم باید فاتحه موبایلت را بخوانی.
کلا نباید تحت هیچ شرایطی تلفن همراهت را از جیب و یاکیف درآوری چراکه در لحظه یک سارق سر میرسد و جوریموبایلت را میزند که خودت هم متوجه نمیشوی کِی آمد و کِیرفت.
نکته جالب هم اینجاست که وقتی تلفن همراهت به سرقت برود شکایت کردن و یا نکردن آن هیچ فرقی ندارد فقط وقت بیهودهصرف کردی چراکه با مراجعه به پلیس و ثبت شکایت هم کاری از پیش برده نمیشود و هیچ وقت موبایل سرقت شده بازنمیگردد.
البته سوال این است چه طور سارقان آنقدر زیاد و نترس شدهاند که به راحتی در شهر جولان میدهند و در لحظه اراده میکنند که موبایل چه کسی و در کجا و در چه شرایطی به سرقت ببرند و آب از آب نیز تکان نمیخورد؟
دقیقا پلیس که ادعای ایجاد امنیت برای مردم در شهر را دارد، کجای این ماجرا و این سرقتها قرار دارد؟ دوست داریم بدانیمپلیس در تهران بزرگ چه میکند که آنقدر سرقت در تهران زیاد و آسان شده است؟
برگزاری طرح رعد توسط پلیس پیشگیری تهران بزرگ و نمایش گذاشتن آن در ستاد فرماندهی انتظامی تهران بزرگ و وضعیت فعلی سرقت در تهران نشان از این دارد که این طرحها در برخورد با سارقان و موبایل قاپان تاثیرگذار نبوده است.
چه طور میشود در برگزاری طرح رعد که تقریبا به صورت ماهانه نمایش گذاشته میشود از دستگیری 600، 700 سارق، موبایلقاپ، کیف قاپ و ... خبر داده شود اما روزانه هنگام تردد در شهر مقابل چشمانمان سرقت تلفن همراه را ببینیم؟
در همین طرحهای رعد وقتی با سارقان صحبت میکنیم متوجه میشویم چندین بار است که دستگیر و در همین طرحها حضور دارند.
به راستی اگر این تعداد سارق دستگیر و واقعا روانه زندان میشوند این سارقانی که در شهر جولان میدهند از کجا آمدهاند؟ مگر ما چه تعداد سارق حرفهای داریم که بعد از اجرای بیش از 50 مرحله از طرح رعد همچنان در سطح شهر حاضر و فعال هستند؟
موضوع بعدی این است که "هیچ گاه مال به سرقت رفته بازنمیگردد"، این جمله را هنگامی که فردی از سرقت اموال خود خبر میدهد، اطرافیان به او میگویند.
انگار دیگر برای ما مسجل شده که اموال به سرقت رفته ما دیگرپیدا نمیشود. اما مساله اینجاست که فقط کافی است یکسرقتی در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کند و یا از یک سلبریتی سرقت شود، در همان لحظه پلیس وارد صحنه شده و در کمتر از 24 ساعت سارق را پیدا و مالباخته را به اموال سرقت رفته خود میرساند وقتی هم میگوییم پلیس ما برایسلبریتیها و سرقتهای پرحاشیه فقط حضور پر رنگ دارد منکر آن میشوند! حالا بماند که در کلانتریها چه برخوردهایی با مالباختگان میشود، مالباختهای که بعد از سرقت دچار رعب و وحشت شده و به پلیس پناه آورده است.
این روزها تجربه سرقت و موبایل قاپی اگر خودمان نداشته باشیم حداقل در اطرافیان چند نفری پیدا میشود که از سرقت موبایل خود برای ما داستانها تعریف کند، کافی است از آنها بپرسید آیا بعد از سرقت و ثبت شکایت در کلانتری توانستی به تلفن همراه به سرقت رفتهات برسی؟ در 99 درصد موارد قطعا پاسخ "نه" را خواهید شنید و اینجا ثابت میشود که پلیس ما برایبرگداندن تمام سرقتها و موبایل قاپیها اقدام به خصوصیانجام نمیدهد.
اما از آنجا که گوشیهای موبایل در کشورمان رجیستر میشوند این دستگاهها پس از سرقت، دیگر مصرف داخلی ندارند چرا که به سرعت ردیابی شده و امکان استفاده برای سارق را ندارند.
بر این اساس سارقان باید این گوشیها را یا به سرعت به یک ناشناس بفروشند که باز هم در این صورت به محض روشن شدن دستگاه، ردیابی میشود یا آنها را اوراق کرده و قطعات آن را بفروشند که در این صورت هم پولی دستشان را نمیگیرد. اما بهترین راه برای اینکه ردیابی نشوند، فروش این گوشیها به کشورهای همسایه است.
به این ترتیب است که موبایل قاپی در کشور هم به زنجیرهای سازمان یافته تبدیل شده است؛ عدهای مسوول دزدی گوشی هستند، افرادی این گوشیها را به خارج از کشور منتقل و دسته دیگر، کار فروش گوشی را انجام میدهند.