رئیس کمیسیون تجارت الکترونیکی سازمان نظام صنفی یارانهای استان تهران، با بیان اینکه اینماد به صورت خودسرانه تبدیل به یک نماد اجباری شده است، گفت: متاسفانه دولت در شرایط فعلی و بحران اقتصادی تصمیم گرفته است محدودیت و مشکلات کسبوکارها را زیادتر کند و این یک تصمیم عجیب و غریب و محدود کنندهای برای این کسبوکارها به حساب میآید.
آیتیمن- اینماد یا نماد اعتماد الکترونیکی، نمادی است که طی سالهای اخیر در کشور مطرح شدهاست. به عنوان مثال اگر میخواهید وارد یک پایگاه اینترنتی شوید یا خرید کنید برای اینکه اطمینان پیدا کنید این پایگاه، پایگاه رسمیو مورد رصد و پایش و مورد وثوق است باید در گوشه سایت اینترنتی نماد الکترونیکی باشد. باید گفت که این پایگاه اینترنتی خودبهخود شکل نگرفته بلکه رصد و پایش میشود و برای آن نظارتی نیز وجود دارد.
در همین راستا رادیو گفتوگو گفتوگویی را با عطا خلیقی، رئیس کمیسیون تجارت الکترونیکی سازمان نظام صنفی یارانهای استان تهران انجام داده است که در ادامه میخوانید.
نظر شما درباره اینماد چیست و اینکه آیا مشروط کردن اینماد تصمیم درستی است؟
ما در دنیا شاخصی تحت عنوان شاخص تسهیل در راهاندازی کسبوکار داریم. اگر شاخصهای بینالمللی را مدنظر قرار دهیم ما هماکنون جز کشورهای انتهای لیست هستیم و این رتبه قبل از به وجود آمدن اینماد اجباری بوده است. در واقع اینماد تبدیل به یک مجوز اجباری شده تا هر شخصی که بخواهد هر کسبوکار اینترنتی را در ایران راهاندازی کند اول باید اینماد را دریافت کند و برای آن باید هفت خوان رستم را طی کند.
طبق گفته مسوولان قرار بود یک اینمادی تحت عنوان اینماد خاکستری ایجاد شود تا افراد بتوانند راحتتر این مجوز را دریافت کنند؛ ولی محدودیتهای عجیب و غریبی برای آن لحاظ کردند. مثلا اگر بیش از 50 تراکنش یا گردش مالی بیش از 50 میلیون تومان در ماه داشته باشید، شما مجبور به گرفتن نماد ستارهدار خواهید شد که آن هم معادل گرفتن مجوزهای دیگر در حوزه کاری کسبوکار است.
در واقع یک مجوزی اجباری به صورت خودسرانه ایجاد شده است. یک وزارتخانه با بانک مرکزی تصمیم به این کار گرفتهاند آن هم در دورانی که مشکلات زیادی در راهاندازی کسبوکارها وجود دارد؛ ولی دولت تصمیم گرفته است محدودیت و مشکلات را زیادتر کند. متاسفانه تصمیم عجیب و غریب و محدود کنندهای گرفته شده است.
علت وجودی اینماد چه بود؟
اینماد به این دلیل به وجود آمده بود که یک نمادی برای صیانت از حقوق مصرف کننده باشد. مجوز به این دلیل داده شد که اگر شخصی شکایتی داشته باشد، اینماد آن را بررسی کند. همچنین اینماد روی وظیفهای که به آن سپرده شده بود، تمرکز کند تا همان موقع به شکایات مردمی رسیدگی شود.
مثلا سکه ثامن که بارها بنده مثال زدهام؛ از این مثالها زیاد است که همه را نقرهداغ کرد. کسانی که به این عرصه ورود کردند اتفاقا نماد الکترونیکی نیز بود اما وقتی اتفاق افتاد کسی برای پاسخگویی نبود. به همین خاطر مردم از اینماد هم فاصله گرفتند و معتقد بودند اگر نماد الکترونیکی این است پس چرا این موضوع اتفاق افتاد.
آیا مجوز اجباری اینماد میتواند اعتباربخشی کند؟
مگر این این بخش تقویت شده یا سازوکاری برای آن تعیین کردند؟ یا قوانین جدیدی نوشته شده است. نه، هیچ اتفاقی نیفتاده است.
برای اعتمادسازی چه کار باید کرد؟
در دنیا نمادهای اعتماد توسط شرکتهای خصوصی ارائه میشود نه دولت. کسبوکارها برای اینکه اعتماد مردم را جلب کنند نمادهایی را در حوزههای مختلف و مرتبط کاری خود دریافت میکنند. مثلا اگر شرکتی در حوزه اطلاعات مردم باشد اعتماد را در حوزه امنیت میگیرند.
اگر قرار بر این است که در حوزه دادهها یک استاندارد یا الِمان باشد و در حوزه دیگر یک الِمان یا استاندارد؛ تا این موضوع را در بین مردم جا بیندازیم خیلی زمان میبرد و فرهنگ جامعه را به یک سمتی هدایت میکند.
مگر الان خرید اینترنتی را دولت در بین مردم جا انداخته است. الان کسب وکارهای اینترنتی که در کشور راهاندازی شدند با خدماتی که به ملت ارائه دادند از این طریق اعتمادشان را جذب کردند.
این تصمیم که گرفتن درگاه پرداخت منوط به اینماد باشد شاید احجاف و ظلم باشد. استارتاپهای ما ممکن است از ایران مهاجرت کنند این موضوع خیلی نگران کننده است. به نظر شما چه باید کرد؟
اگر بخواهیم درباره بحث مهاجرت صحبت کنیم داستان عجیب و غریبی است. بخاطر اینکه ما در شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات و استارتاپها هم که جزیی از آنها هستند به شدت به نیروی متخصص وابسته هستیم. یعنی تمام کار ما از طریق نیروی متخصص انجام میشود. از طریق نرمافزارهایی که نوشته میشود از طریق نگهداری شبکه که انجام میشود، تمام این سیستمها وابسته به نیروی متخصص است.
ما الان در وضعیت بسیار بحرانی به سر میبریم. هرچقدر درباره این موضوع به مسئولان گوشزد کردیم متاسفانه گوش شنوایی وجود نداشته است. الان نیرویهای متخصص به چند دسته تقسیم میشوند. یا افراد تازه کاری هستند که در شرکتها کار میکنند، برای اینکه کار یاد بگیرند و به خارج بروند و هدفشان همین است یا آنهایی که تجربه کاری پیدا کردند؛ دوحالت دارند یا در ایران برای شرکتهای خارجی کار میکنند و حقوقهای دلاری و یورویی دریافت میکنند یا اینکه اکثرشان از ایران رفتند.
عده محدودی هم داریم که در شرکتهای بزرگ که توانایی پرداخت حقوقهای دلاری دارند کار میکنند. الان وضعیت نیروی متخصص بدین شکل است. حالا موضوع طرح اینماد اجباری یا طرح تنظیمگری فضای مجازی یا همان طرح صیانت که در کشور مطرح است باعث شده بخش کارآفرین نیز که قرار است کسبوکار راهاندازی کند هم تقریبا ناامید شود و ما در دو سال اخیر به شدت شاهد مهاجرت کارآفرینان هم بودیم. با اتفاقاتی که میافتد فکر کنم طی دو سال آینده تقریبا کشور از نیروهای متخصص خالی شود.
به نظر شما مسوولان چه تصمیمی باید بگیرند؟
ما در بخش خصوصی با پوست و خون این موضوع را احساس میکنیم. ما منکر این نیستم که دغدغههایی وجود دارد و اصلا این بحث مطرح نیست که ما نمیخواهیم آن دغدغهها را برطرف کنیم؛ بلکه مشکل در روشهای برطرف کردن آنها است. بنابراین اینماد باید از نماد اجباری کنار گذاشته شود اصلا نباید اجباری باشد. ما در کشور اصناف داریم و مردم میتوانند به آنها شکایت کنند.