دریافت لینک صفحه با کد QR
چرا پذیرش بیتکوین به عنوان پول رایج السالوادور اشتباه بود
6 مهر 1400 ساعت 15:13
السالوادور در ماه جاری تبدیل به نخستین کشوری شد که یک رمزارز (در این مورد، بیتکوین) را به عنوان پول رایج قانونی می پذیرد. میگویم نخستین؛ چون احتمالا کشورهای دیگری نیز از این رویکرد پیروی میکنند. اما این کشورها باید بیشتر در این مورد بیندیشند؛ زیرا این ایده بسیار مشکوک است و احتمالا، به ویژه برای کشورهای در حال توسعه، از نظر اقتصادی خطرناک خواهد بود.
جفری فرانکل
باید بگویم که من اصلا نیاز به رمزارزها را درک نمیکنم. من نیز مانند بسیاری از اقتصاددانان، نمیدانم که این ارزها قرار است کدام مشکل را حل کنند. این پولهای دیجیتال، به نحوی طراحی نشدهاند که کاربردهای کلاسیک پول، مانند ابزار پرداخت، واحد حساب یا ذخیره ارزش، را ایفا کنند؛ چون قیمت آنها بیش از حد ناپایدار است. این ناپایداری البته تعجببرانگیز نیست؛ زیرا رمزارزها نه از سوی بانکهای مرکزی پشتیبانی میشوند و نه به شهرت نهادهای اسم و رسمدار، مانند دولت یا حتی یک بانک خصوصی یا سایر سازمانهای معتمد، متکی هستند.
در واقع، بیتکوین و سایر رمزارزها، زاییده بیاعتمادی اقتدارگریز و آزادیخواهانه به بانکهای مرکزی هستند. درست است که بسیاری از بانکهای مرکزی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، سابقه کاهش عمدی ارزش پول خود را درند. اما استفاده از بیتکوین به عنوان پول رایج برای السالوادور چندان منطقی نیست.
السالوادور در سال 2001، دلار آمریکا را به عنوان پول رایج به کار گرفت تا ثبات پولی در پول ملی خود، کولون، را تضمین کند. این کار جواب داد. تورم سالانه که بین سالهای 1977 تا 1995 از ده درصد گذشته بود، پس از پذیرش دلار به میزان قابل توجهی کاهش یافت و از سال 2012 به این سو، زیر دو درصد و از 2015 به اینسو، نزدیک به صفر بوده که در آمریکای لاتین کم نظیر است.
اما صرفنظر کردن از استقلال پولی، هزینههایی هم دارد؛ از جمله از دست رفتن امکان تنظیم سیاستهای پولی در واکنش به شرایط اقتصاد محلی. السالوادور با پذیرش دلار به عنوان پول رایج، این ریسک را قبول کرده بود. حال، اگر پول پذیرفته شده، به ناپایداری بیتکوین باشد، هزینههای این اقدام بالاتر هم خواهد رفت. اما رییس جمهور نایب بوکله، تصمیه گرفت که بیتکوین و دلار را هم زمان به عنوان پول رایج معرفی کند؛ تصمیمی که منطق پشت آن بسیار غیر معقول مینماید.
بیتکویت در السالوادور مورد استقبال واقع نشد. شهروندان محلی نمیخواهند مجبور به پذیرش آن شوند. بازارهای بینالمللی نیز به این مساله علاقهای نشان نمیدهند. موسسه مودیز رتبه اعتباری السالوادور را در ماه ژوییه کاهش داد و S&P نیز اقدام مشابهی خواهد کرد. از سوی دیگر، فاصله بین نرخ بهرهای که دولت باید بابت بدهیهایش بپردازد، با نرخ بهره خزانهداری آمریکا، از زمان اعلام پذیرش بیتکوین در ماه ژوئن به شدت افزایش یافته است.
رمزارزها، در یک زمینه کارکرد خوبی دارند: تسهیل تراکنشهای غیرقانونی. لازم به ذکر نیست که این مورد استفاده را نباید تشویق کرد. حتی بدتر از آن، استخراج رمزارزهایی مانند بیتکوین – که متکی به فناوری بلاکچین برای تایید تراکنشها هستند- نیازمند صرف میزان بالایی از انرژی هستند که به محیط زیست آسیب میزند.
علاوه بر اینها، حتی اگر نقش یک یا دو رمزارز را بپذیریم، تعداد رمزارزهای ایجاد شده بسیار بالا و بین 6 هزار تا 11 هزار مورد است (یا به بیان دیگر، 70 هزار توکن دیجیتال). کل مفهوم سودمندی پول در این است که مردم به استفاده از پولی بپردازند که با افراد دیگر مشترک است تا هزینه تراکنشها کاهش بیابد. مردم نمیتوانند مدام ارزش اعتباری دهها صادرکننده را ردیابی و ارزیابی کنند. پول نوعی انحصار طبیعی است و به همین دلیل هم هست که دولتها از سالهای دور، مسوولیت نظارت بر آن را به عهده گرفتهاند.
برای مثال، در میانه قرن نوزدهم در آمریکا، بانکهای خصوصی و سایر موسسات، نزدیک به 8 هزار پول خصوصی را صادر کردند. آن گونه که لائل برینارد، رییس بانک مرکزی آمریکا اشاره کرده، آن دوره، پر بود از ناکارآمدی، تقلب و ناپایداری در سیستم پرداخت. و به همین دلیل هم بود که بانکهای مرکزی پدید آمدند.
منطقی که تعداد زیاد پولهای رایج در سطح ملی را نفی میکند، در سطح بینالملل نیز دیده میشود. به همین دلیل هم هست که دلار در سطح بینالملل پذیرفته شدهترین ارز رایج است. جهان برای 11 ارز بینالمللی ظرفیت ندارد؛ چه برسد به 11 هزار ارز.
اگر کسری های مزمن مالی در ایالات متحده منجر به روند نزولی شدید در ارزش دلار در دراز مدت شده بود، میشد تصور کرد که مردم از دلار رویگردان شده و به دنبال جایگزین باشند. اما این اتفاق نیفتاده است، و به ویژه در دورهای که ارزهای رمزپایه افزایش یافتهاند. تورم ایالات متحده هم در این مدت به طور قابل ملاحظهای پایین بودهاست؛ اگرچه اخیراً همزمان با بهبود اقتصادی، شاهد افزایش آن بودهایم.
برخی افراد مانند بوکله، ادعا میکنند که رمزارزها، از طریق ایجاد دسترسی برای افراد بدون حساب بانکی به خدمات مالی، و کاهش هزینه تراکنش برای پرداختهای خرد بینالمللی، موجب شمول بیشتر مالی میشوند. این مورد دوم به ویژه برای السالوادور اهمیت دارد؛ زیرا 20 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور در دو دهه گذشته، ناشی از حوالههای ارزی مهاجران السالوادوری بوده که در کشورهای دیگر مشغول کارند.
اما بیتکوین، راهکار این مشکلات نیست. سایر ابزارهای کاهش هزینه تراکنشها، کارآمدترند. و نگهداری و تبادل چنین داراییهای ناپایداری، به ویژه برای افراد با سطح درآمد پایین، ایده خوبی نیست و این افراد قادر به تحمل کاهش 30 درصدی ارزش داراییهای خود در یک روز نیستند.
یک نقطه ضعف دیگر رمزارزها این است که حتی خورههای دیجیتال هم ممکن است گذرواژه کیف پول خود را فراموش کنند و بیتکوینهایشان را از دست بدهند. لااقل نیمی از جمعیت السالوادور هم دسترسی به اینترنت ندارند و این مشکل دیگری است.
رمزارزها از بسیاری جهات گیجکننده و عجیب هستند؛ اما پذیرش بیتکوین در السالوادور به عنوان پول رایج یکی از عجیبترین و در عین حال نگران کنندهترین آنهاست.
جفری فرانکل، استاد مدرسه جان اف کندی دانشگاه هاروارد است. او در دوره بیل کلینتون عضور شورای مشاوران اقتصادی رییس جمهور بوده است.
کد مطلب: 277256
ITMen
https://www.itmen.ir