آی‌تی‌من- از بروز جعبه‌های جادویی کوچک حاوی گوشی‌های تلفن همراه سال‌های زیادی می‌گذرد اما از ظهور افرادی با نام‌های اینفلوئنسر، بیوتی، بلاگر، خانوم و آقای فلان و سوئیت هوم نه!

این روزها تقریباً هرکس که از زندگی روزمره خسته شده است یا به واسطه کرونا کسب و کار همسرش با مشکل روبه رو گشته یک صفحه در فضای مجازی درست کرده است و روزمرگی‌های بدون هیجان و معمولی خود و زندگی مشترکش را در آن ریخته است و اقدام به جذب فالوئر می‌کند؛ افرادی که از تک تک اعضای خانواده خود حتی فرزندان برای ماندن در این فضا استفاده می‌کنند، بارداری‌های تعیین شده‌ای را برای خودشان برنامه‌ریزی می‌کنند، به بهانه‌های مختلف جشن و سالگردهای لاکچری برگزار می‌کنند تنها برای اینکه در این فضا بمانند و دستشان پیش مخاطب رو نشود، آنها زندگی خود را به نمایش می‌گذارند و مدام نشان می‌دهند که زنی به تمام معنا و مادری دغدغه‌مندند.

در گزارش‌هایی با عنوان «وقتی که لاکچری‌ها پا به دنیای معمولی می‌گذارند» و «بازی کودکان اینفلوئنسری به کارگردانی مادران / کودکان کار مجازی» تنها به بخش‌های کوچکی از پشت پرده زندگی این افراد پرداخته‌ایم؛ اینکه می‌گویم کوچک به این دلیل است که بلاگرها مانند یک شبکه پیچیده‌اند و اگر بخواهید واقعاً سر از کارشان در بیاورید باید مانند آنها شده باشید!

اما در این گزارش قصد داریم بازهم گوشه‌ای از زندگی پر از فریب این افراد را بازگو کنیم قسمتی که متأسفانه رشد بسیار زیادی داشته است؛ آن هم ظهور کمپین‌های دروغین و جایزه‌های ساختگی است، اگر شما هم تنها چند دقیقه از وقت روزمره خود را صرف فضای مجازی کرده باشید شاهد صفحاتی با نام بیوتی هستید که در آن بلاگر مورد نظر اقدام به تبلیغ لوازم آرایشی و بهداشتی با یک ویدئو می‌کند، در نگاه اول شما شاهد یادگیری یک میکاپ جدید هستید، اما در پشت پرده بلاگر شما قصد دارد از طریق یک ویدئو مخاطب جذب کند و لوازم آرایشی را تبلیغ کند، فرقی هم برایش نمی‌کند که مارک معتبر باشد یا نه؛ پارابن و الکل داشته باشد یا نه و در نهایت اینکه هیچ گاه از زبان بیوتی‌ها نمی‌شنوید که بگویند برای استفاده از این مارک بسته به نوع پوست و موی خود با پزشک مشورت کنید.

آنها تنها با اطمینان خاطر صددرصدی خیالتان را راحت می‌کنند که فلان محصول برای پوست چرب، خشک و فلان شامپو برای موی فر یا لخت مناسب است؛ این مخاطب است که پس از مدت زمان کوتاهی با اعتماد به بلاگرش پشیمان از استفاده محصول است و تازه به فکر تحقیق درباره آن می‌افتد و متوجه می‌شود که محصول مورد نظر پر از ترکیبات مضر است.

اینکه چرا یک فرد کاملاً عادی که بر اساس تجربیات و هزینه شخصی لوازم آرایشی و بهداشتی متفاوتی را تست کرده است و البته در بعضی از موارد کلاس‌ها و دوره‌های آرایشگری را گذرانده است به خود اجازه تجویز و نسخه پیچی برای مخاطب می‌دهد جای تعجب ندارد؛ طبیعی است که او به دنبال مخاطب است و عطش دیده شدن دارد اما از اینکه چرا مخاطب به او اعتماد می‌کند باید تعجب کرد! البته مخاطب از همه جا بی خبر از کجا بداند که محبوبیت او ساختگی است، متأسفانه در همین مدت کوتاه سر و صدای جایزه ویژه جشنواره کن به صدف بیوتی سر و صدا به پا کرد جایزه‌ای که میلیون‌ها مخاطب را روانه صفحه این فرد کرد غافل از اینکه این جایزه پولی است و این جشنواره ساختگی!

همه ساله مراسمی ‌تحت عنوان ویبا طی برگزاری فستیوال کن برگزار می‌شود که هیچ ارتباطی به فستیوال کن ندارد و بلاگرهای بالای صدهزار فالوئر می‌توانند در سایت این کمپانی ثبت نام، هزینه‌ای را پرداخت کرده و در ایونت مذکور شرکت کنند و تندیسی را به عنوان یادگار دریافت کنند؛ اما جلوی دوربین و در صفحه فرد مورد نظر اظهار بی خبری کرده بود و ذوق زده از انتخاب و جایزه خود خوشحالی‌اش را با مخاطب تقسیم کرد و فالوئرهای زیادی جذب کرد غافل از اینکه این جایزه صرفاً فقط یک یادگاری است؛ حال مخاطب سه میلیون و نیمی‌مانده است با دنیای پر زرق و برق خیالی!

اگر حداقل یکی، دو نفر از بلاگرها را تا به امروز دنبال کرده باشید حتماً یکبار شاهد مسابقه در صفحه بلاگر مورد نظرتان بوده‌اید؛ مسابقات مجازی به صورت‌های مختلف برگزار می‌شوند؛ از پیج‌های مخصوص مسابقه گرفته تا پیج انواع بلاگرها و افرادی که برای خود کاسبی به راه انداخته‌اند، مسابقاتی که در اکثرشان هیچ گاه زمان مشخص قرعه‌کشی و طریقه آن را متوجه نمی‌شوید و شانس برنده شدنتان هم بسیار کم است باور نمی‌کنید؟ این گوی و این میدان!

بسیاری از بلاگرها با عبارت مشهور «لایک کنید، کامنت بگذارید تا برنده شوید» استفاده می‌کنند که برای مخاطب هم بسیار خوشایند است که بدون هیچ زحمتی برنده جایزه‌ای شود این کار برای اسپانسر و صاحبان برند اصلی مسابقه سبب می‌شود تا مخاطبان واقعی خود را شناسایی کنند و بدانند چند مرده حلاج‌اند.

دسته دیگری از مسابقات هم کمی‌خلاقانه‌تر و خاص تر هستند و از شما می‌خواهند تا علاوه بر کامنت و کپشن زیر پست مسابقه دوستانتان را هم منشن کرده تا برنده شوید، عمده جوایز این مسابقات کتاب و لوازم آرایش است که چندان قیمتی هم ندارند.

دسته دیگری از مسابقات اینستاگرامی‌به این شکل است که بلاگر مورد نظر برای مسابقه از شما می‌خواهد که صفحاتی را که دنبال می‌کند و معلوم نیست به چه شکل و از کجا آمده‌اند را دنبال کنید تا چند گوشی آیفون یا چند میلیون تومان پول جایزه ببرید؛ اما در پشت پرده این مسابقات اوضاع از این قرار است که هر اسپانسر باید برای ورود و عضویت در تیم اسپانسری مبلغ ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومان را پرداخت کرده و در کنار آن یک تا یک و نیم میلیون هم برای خرید جایزه باید بپردازند و اگر شما به عنوان اسپانسر بپرسید که تبلیغ در صفحه تمامی‌بلاگرها منتشر می‌شود در پاسخ می‌شنوید که «اگر می‌خواهید هر بلاگر برای شما تبلیغی جداگانه قرار دهد باید مبلغ ۶ تا ۷ میلیون تومان را پرداخت کنید» خب حالا شما حساب کنید که این بلاگرها چه مبالغی را برای جایزه‌های داده نشده دریافت می‌کنند و چه کاسبی می‌کنند آن هم بدون پرداخت یک ریال مالیات!

نحوه دریافت جایزه هم برای خودش هزاران علامت سوال به وجود می‌آورد حتماً شما هم مشاهده کرده‌اید که بسیاری از صفحاتی که قرار بر برگزاری مسابقه داشته‌اند پس از اتمام زمان مسابقه خبری از دریافت جایزه نیست و بعد از چند وقت یک صفحه منشن می‌شود و یک پیام توسط بلاگر مورد نظر منتشر می‌شود که نشان از اهدای جایزه دارد اما عموم این برندگان پیج‌های پرمخاطبی ندارند و اصطلاحاً فیک و قلابی‌اند.

سوال مهم این است که تبادل مالی و خدماتی که این پیج‌ها به اسپانسرهایشان می‌دهند چطور است؟ نقش مخاطبان و شرکت کنندگان این مسابقات چیست؛ شرکت کنندگانی که به شوق گوشی‌های آیفون و مبالغ بالا حجم زیادی از اینترنت خود را هدر داده و قربانی پیج‌های درآمدزا می‌شوند، پیج‌هایی که وعده چند هزار فالوئر را به اسپانسرهایشان می‌دهند در حالی که برای مخاطب خود هیچ ارزشی قائل نیستند هرچند که آنها را با کلمات محبت آمیز خطاب کنند.

در انتهای گزارش اگر بخواهید بدانید که در قسمت سوم گزارش وقتی که لاکچری‌ها پا به دنیای معمولی می‌گذارند چرا دست روی این پیج‌ها و مبالغ عجیب و غریبی را که در حساب صاحبان این پیج‌ها جابه‌جا می‌شوند گذاشتیم باید بگوییم چون این پیج‌ها عامل گسترش دروغ و فریب کاری اند و وعده باطل می‌دهند، درآمدهای نجومی‌کسب می‌کنند و هیچکس نیست که از آنها مالیات بگیرد.

یک دو دوتا چهارتا کافی است تا ببینید پیجی که در هرماه حداقل چهار مسابقه برگزار می‌کند، ۱۰۰ اسپانسر جذب می‌کند و از هر کدام حداقل یک میلیون تومان بابت فالوئر و هزینه خرید جایزه (اگر واقعاً جایزه‌ای در کار باشد) دریافت می‌کند چه مبلغی را به دست می‌آورد؟ شما بگویید چقدر می‌شود؟
 
 

ITMen