یک قاضی و یک بازپرس تخصصی فضای مجازی علل کاهش چشمگیر شکواییههای جرایم اخلاقی در این فضا و دلایل این کاهش نسبت به سالهای قبل را تشریح کردند.
آیتیمن- به منظور آگاهی بیشتر کاربران فضای مجازی دو مقوله جرم و جنایت را با دو قاضی که سالها در دادسرای جرایم رایانهای و کیفری فعالیت داشتند و از نزدیک شاهد علل این جرایم بودند، بررسی کردیم. به همین منظور از امیر عشقی قاضی دادگاه کیفری و استاد دانشگاه و علی عظیمیبازپرس شعبه ویژه جرایم رایانهای دعوت کردیم تا به سوالات موجود در این حوزه پاسخ دهند.
پرسش نخست این است که اغلب فکر میکنند افرادی که فریب کلاهبرداران اینترنتی را میخورند یا سواد بالایی ندارند و یا فضای مجازی را نمیشناسند، این موضوع را شما تأیید میکنید؟
میرعشقی: خیر، لزوماً این چنین نیست، مورد داشتیم که رییس بانک است اما از طریق کلاهبرداری تلفنی حسابش را خالی کردند.
عظیمی: به هیچ عنوان، افرادی داریم کارمند بانک هستند، افراد متشخص جامعه وکلا، دکترها، قضات و هر فرد دیگری امکان به دام افتادنشان وجود دارد. ما پروندهای داریم که به مدیر گروه و عضو هیأت علمییکی از دانشگاهها گفته شده شما برنده اپراتور ایرانسل شدهاید. وقتی از او شماره ایرانسلش را پرسیدیم او گفت من اصلاً شماره ایرانسل ندارم!
ببینید آنقدر روی فکر و ذهن این آقا کار کردند که توانستند وارد اقدامات مجرمانه شان شوند و تمام حسابهایش را خالی کنند و جالب است این آقا فقط شماره یک حسابش را داده اما آن شخصی که دارد کار میکند بقیه حسابهای او را هم سریعاً به دست آورده است و توانسته آنها را هم خالی کند. این نشان دهنده ضعف در سیستمهای بانکی و اپلیکیشنهای ماست.
ما چه جرمهایی را در فضای مجازی داریم؟
میرعشقی: جرایم مجازی دو دسته بندی بزرگ دارد. دسته اول جرایم مالی و اقتصادی است. دسته دوم جرایم اخلاقی است. حسب تجربه من در این چند سال اخیر که با این سیستم کار کردم و شبانه روز درگیر این پروندهها بودم و برایم جالب بود جرایم اخلاقی تعداد شکواییههایشان سال به سال کمتر میشود.
در صورتی که ما به عنوان افراد عادی انتظارمان این است که بیشتر شده باشد.
میرعشقی: زمانی که کارم را به عنوان قاضی جرایم رایانهای شروع کردم ۸۰ درصد پروندهها اخلاقی و ۲۰ درصد اقتصادی بود به مرور به این سمت پیش رفتیم که الان ۲۰ درصد اخلاقی و ۸۰ درصد اقتصادی است و این سوال از لحاظ جرم شناسی مطرح میشود که آیا مردم امیدشان را برای شناسایی متهم از دست دادهاند و طرح شکایت نمیکنند یا این مساله حسب تهاجم فرهنگی آنقدر بین مردم عادی شده که فرد برای انتشار تصاویر خودش دیگر پیگیری نمیکند و اهمیتی برایش قائل نیست یا خانوادههایمان به سمتی پیش رفتند که ارزش و اعتباری برای این حوزهها قائل نیستند که بخواهند پیگیری کنند یا امیدی به پیگیری آن نیست.
بر همین اساس جرایم اخلاقی خیلی کمرنگتر شده که جای شکر آن باقی است اما جرایم اقتصادی پررنگ شده است. اوایل همه متخصصین این امر تصور میکردند که با وجود رمزنگاری پویا ۹۹ درصد مشکل کلاهبرداری اینترنتی رفع میشود. در عمل مقاومت بانکها را دیدیم که اصلاً زیر بار نمیرفتند.
دادستانی علیه شان اعلام جرم میکرد باز قبول نمیکردند تا اینکه همت جمعی حاصل شد و روش رمزنگاری پویا پیاده شد و تقریباً حسب اطلاعاتی که من دارم ۶۰ درصد مسایل کلاهبرداری رایانهای با این موضوع انصافاً و خداوکیلی جمع شد ولی باز هم مجرمین آنقدر در این فضا باهوش و عملکرد دقیق و هوشمندانه ای دارند که در همان یک دقیقهای که برای شما رمز ارسال میشود باز هم کارت تان را خالی میکنند یعنی به صفر نرسیده است.
عظیمی: آقای دکتر خوب فرمودند درباره مباحث اخلاقی و مالی. مباحث اخلاقی معمولاً بیشتر بین جوانان و نوجوانان مطرح است، مثل انتشار تصاویر و فیلمهای خصوصی یا تحریف تصاویر یا هر سه این مسایل. این بیشتر بین جوانان و نوجوانان اتفاق میافتاد. الان هم رفته رفته کمرنگتر شده است، علت اصلی این مسایل را فقط بعد فرهنگی میبینم تا بعد دست نیافتن به متهم یا به نتیجه نرسیدن، من احساس میکنم خیلی از جوانان خودشان بعضی از تصاویری که حالا خیلی خصوصی است به عمد در فضای مجازی منتشر میکنند.
فیلمهای تولد و عروسیشان را کانالی میسازند و پخش میکنند. بعد تهاجم فرهنگی نسبت به این مساله بیشتر شده و این را عادی میدانند و قبحی برایش در نظر نمیگیرند.متأسفانه فضای مجازی در این زمینه اینقدر مسموم شده و آنقدر این بی اخلاقیها زیاد شده که یک مورد طبیعی قلمداد شده است.
اغلب متهمان جرایم فضای مجازی فریب خوردهاند یا دانسته مرتکب این جرم شدهاند؟
میرعشقی: بله مواردی بوده است که از غفلت فرد سوء استفاده میکنند، طمع او را بر میانگیزند میگویند که فرضا ماهی دو میلیون تومان به تو میدهیم دیتاسرور به نام شما ثبت شود، دامین سایت به نام شما ثبت شود و فرد هم خیلی راحت به خاطر پول و ناآگاهی قبول میکند و گرفتار میشود.
عظیمی: البته نوع دیگر جرم هم هست که یک نفر کارتش را اجاره میدهد، به او میگوییم چرا کارت خود را اجاره دادهاید؟ میگوید من بی پول بودم، کارتم را اجاره دادم تا ماهی دو میلیون تومان درآمد داشته باشم. یا میپرسید چرا سیمکارت خود را به این فرد دادید؟ میگوید بی پول بودم، دادم از کارتم استفاده کنند، یا اصلاً دوستم بود، دادم استفاده شود. وقتی شرایط اقتصادی خیلی بد شود میتوان گفت هر فردی میتواند مرتکب جرمهایی این چنینی حالا یا دانسته و یا ندانسته شود.
میرعشقی: برای پایان این بحث یک مثال بزنم، ببینید عمق فاجعه کجاست، ماه گذشته پروندهای داشتم و شخص گفت دیابت دارم باید انسولین بزنم، اگر انسولین نزنم به کما میروم، این متهم از فروشگاه رفاه دو عدد تُن ماهی دزدیده بود که بیرون بفروشد و یک دوز انسولین بخرد. یا یک مورد دیگر داریم عین همین مورد که خیلی جالب است، فرد بچهدار شده، همسرش داخل بیمارستان است، پول ترخیص نداشته است، میگوید در اتاقها گشتم و دیدم تنها کاری که میتوانم انجام دهم این است که موبایل همراه بیماران که خوابشان برده است را بردارم. میگوید موبایل را برداشتم و من را دستگیر کردند، بیمارستان بچه را به بهزیستی فرستاده، مادر را بدون پول ترخیص کردند، ولی بچه را به بهزیستی فرستادند و گفتند هر زمان هزینه درمان را پرداخت کردید، نامه مینویسیم و فرزندت را از بهزیستی تحویل بگیر!