در عصری که تنها معدودی از شرکتها کنترل بی سابقه ای بر دادهها، ارتباطات و سیستم مواد غذایی دارند، کشاورزی دیجیتال به طرقی تحول پیدا خواهد کرد که قدرت و سود آنها را تقویت کند، مگر آنکه برای ممانعت فعالانه از عملی شدن این شکل از کشاورزی خود را سازماندهی کنیم.
آیتیمن- چند سال پیش شرکت فناوری ژاپنی فوجیتسو یک مزرعه عمودی نمونه را در قطعه زمینی بیرون از شهرهانوی راهاندازی کرد. این مزرعه برخوردار از فناوری پیشرفته که بیشتر به یک کارخانه شباهت دارد، کاهو را روی قفسههای عمودی در گلخانهای کاملا محصور و مجهز به فناوریهای پیشرفته که با رایانههای مرکزی در ژاپن مدیریت میشود تولید میکند. این رایانهها به یک پلتفرم محاسبات ابری مرتبط هستند که فوجیتسو در مشارکت با یکی از بزرگ ترین خرده فروشان مواد غذایی در ژاپن یعنی «ایون» آن را اداره میکند. این مزرعه فوری تعجب انسان را برمیانگیزد؛ چنین حجم بالایی از منابع و انرژی صرف تولید چند سینی کاهوی ارزان قیمت میشود.
مسائل اقتصادی احتمالی کشاورزی عمودی، جذابیت خود را در سیلیکون ولی از دست نداده است. از سال 2014 استارت آپهای مزارع عمودی یک میلیارد و 800 میلیون دلار از سرمایه گذاران عرصه فناوری نظیر جف بزوس موسس آمازون و سافت بانک ژاپن را به سمت خود جذب کردهاند. این میزان سرمایه از کل جریانهای سرمایه گذاری مستقیمیکه سالانه به سمت کشاورزی سرازیر میشود بیشتر است. اما با وجود جریانهای سرمایه عظیم به سمت این بخش، مزارع مجهز به فناوری پیشرفته که این شرکتها احداث کردهاند تنها معادل 30 هکتار ناقابل از اراضی کشاورزی را در سراسر جهان به اشغال خود درآوردهاند. به سختی میتوان تصور کرد که این عرصه یک عامل جدی تغییر دهنده بازی در تولید مواد غذایی جهانی باشد.
درست در حاشیه راهی که از مزرعه عمودی این شرکت در حومههانوی میگذرد، فوجیتسو مزرعه دیگری را به شکل نمونه احداث کرده که دیدگاهی متفاوت و واقع گرایانه را از این واقعیت به دست میدهد که چگونه شرکتهای فناوری در حال حرکت به سمت عرصه کشاورزی هستند. این مزرعه در یک زمین معمولی رو باز قرار دارد و نمیتوان آن را با مزارع اطراف خود تمیز داد. تنها تفاوت مهم آنها این است که تمام کارگرانی که در مزرعه فوجیتسو کار میکنند، گوشیهای همراهی دارند که شرکت در اختیار آنها قرار داده و تمام حرکات آنها را زیر نظر دارند. ساعات کار آنها، بهره وری و نهادههایی که به کار میگیرند، به دقت در پلتفرم ابری شرکت در ژاپن لاگ و ثبت میشود. فوجیتسو در حال به کار گیری جدیدترین فناوری دیجیتال برای به حداکثر رساندن بهره برداری از نیروی کار این شرکت است که عمری به قدمت خود شرکت دارد.
آنچه اهمیت دارد این است که فراتر از هیاهوهای رسانه ای را بنگریم. بله، فناوریهای دیجیتال را میتوان برای کشاورزان، مصرف کنندگان، کارگران مزارع و محیط زیست ساخت. اما فناوری در یک حباب تکامل پیدا نمیکند بلکه با پول و قدرت است که شکل میگیرد که هر دو به غایت در بخش فناوری متمرکز شدهاند. در عصری که تنها معدودی از شرکتها کنترل بی سابقه ای بر دادهها، ارتباطات و سیستم مواد غذایی دارند، کشاورزی دیجیتال به طرقی تحول پیدا خواهد کرد که قدرت و سود آنها را تقویت کند، مگر آنکه برای ممانعت فعالانه از عملی شدن این شکل از کشاورزی خود را سازماندهی کنیم.
دروی دادهها
در جهان فناوری دیجیتال، قدرت مبتنی بر دادههاست؛ ظرفیت گردآوری و پردازش مقادیر عظیمیاز دادهها. پس درست مثل سایر بخشهای اقتصاد، شرکتهای بزرگ- چه شرکتهای فناوری، تامین کنندگان ارتباطات، زنجیرههای خرده فروشی، شرکتهای غذایی، کسب و کارهای کشاورزی باشند چه بانکها- این شرکتها نیز برای گردآوری دادههایی هرچه بیشتر از تمام گلوگاههای سیستم غذایی و یافتن راههایی برای سود بردن از این دادهها در حال مسابقه با هم هستند. این تلاشها هرچه میگذرد بیشتر همگرا و مرتبط با هم میشوند، از طریق مشارکتهای شرکتی، ادغامها و تصاحبها که احتمال قبضه عمیقتر و کاملتر شرکتها بر سیستم غذایی را تقویت میکند.
تاکنون بزرگ ترین بازیکنان در این ترکیب شرکتهای فناوری جهانی موسوم به بیگ تک بودهاند. آنها در عرصه کشاورزی تازه وارد محسوب میشوند، اما در حال انجام سرمایه گذاریهای سنگینی در این عرصه هستند، به خصوص در پلتفرمهای اطلاعات دیجیتال مرتبط با خدمات ابری آنها.
برای مثال مایکروسافت در حال ایجاد یک پلتفرم کشاورزی دیجیتال به نام آروز فارم بیتز است که از طریق فناوری ابری جهانی عظیم این شرکت یعنی آزور کار میکند. این پلتفرم برای تامین دادهها و تجزیه و تحلیلهای زمان واقعی در مورد وضعیت خاک و آب، رشد محصولات، وضعیت آفات و بیماریها و تغییرات آب و هوایی و اقلیمیکه ممکن است با آن مواجه شوند برای کشاورزان طراحی شده است. به همین دلیل است که مایکروسافت در حال مشارکت در شرکتهای پیشتاز برای ساخت پهبادها و تجهیزات حسگر کشاورزی است، همانطور که این فناوریهای درحال ساخت این شرکتها میتوانند اطلاعاتی را که از فارم بیتز، تراکتورهای دارای فناوری پیشرفته، پهبادهای اسپری آفت کش و سایر ماشینهایی که به ابر آزور متصل میشوند دریافت و بر اساس آنها عمل کنند.
شرکتهای کسب و کارهای کشاورزی به خصوص آنها که در کار فروش بذر، آفت کش و کود هستند از همان ابتدا از مزیت بیگ تک برخوردارند. بزرگ ترین بازیگران کسب و کارهای کشاورزی همگی اپهایی دارند که اکنون میلیونها هکتار از مزارع را پوشش میدهند و دادههایی را در تبادل مشاوره و تخفیفهایی را در به کارگیری محصولاتشان به آنها میدهند.
بایر مثل دیگر شرکتهای کسب و کار کشاورزی مجبور است زیرساختهای دیجیتالی را که برای راهاندازی اپ خود نیاز دارد، از یک شرکت بیگ تک که خدمات ابری جهان را در کنترل دارد اجاره کند. در این مورد این شرکت «خدمات وب آمازون» بزرگ ترین پلتفرم خدمات ابری جهان است که پیشتر از مایکروسافت، گوگل و علی بابا قرار میگیرد. آمازون مثل فیس بوک در حال ساخت پلتفرم کشاورزی دیجیتال خود است که به طور بالقوه میتواند دادههای گردآوری شده از سوی بایر و چندین شرکت دیگر را که از خدمات آن استفاده میکند به کار بگیرد. در نتیجه این شرکت نه تنها از نظر حجم دادههایی که میتواند به آنها دسترسی پیدا کند بلکه از نظر ظرفیت تجزیه و تحلیل این دادهها و در نهایت سود بردن از آنها، مزیت بزرگی بر این شرکتها دارد. پس منطق به ما میگوید که پیشاپیش بازی آغاز شده و اکنون به سمت همگرایی بین شرکتهایی که محصولات را برای کشاورزان تامین میکنند (آفت کشها، تراکتورها، پهبادها و غیره) و شرکتهایی که جریان دادهها را در کنترل خود دارند حرکت میکند.
شکاف دیجیتال
تمام این حرفها ممکن است با واقعیتها و نیازمندیهای 500 میلیون خانوار کشاورزی کوچک یا بیشتر در جهان که بخش عمده ای از مواد غذایی جهان را تولید میکنند کاملا بی ارتباط به نظر برسد. کاملا روشن است که ابزارهای فناوری پیشرفته نظیر تراکتورهای بی راننده و پهبادهای آفت پاش برای آنها در حال ساخت نیست. مهم تر اینکه کیفیت اطلاعاتی که پلتفرمهای دیجیتال برای کشاورزان تامین میکنند تنها به خوبی دادههای گردآوری شده است. پس آنها در مزارعی واقع شدهاند که حجم زیادی از گردآوری دادهها وجود دارد (تستهای منظم خاک، مطالعات اراضی، اندازه گیریهای تولید محصول و غیره) و شرکتهای فناوری میتوانند از مزارعی که توانایی مالی خرید فناوریهای جدیدی را دارند که این دادهها را گردآوری میکنند (مثل تراکتورهای جدید، پهبادها و حسگرهای میدانی)، مقادیر بسیار زیادی از دادههای با کیفیت بالا و در زمان واقعی را گردآوری کنند. آنها الگوریتمهایی را برای پردازش و تجزیه و تحلیل دادهها تهیه کردهاند و ادعا میکنند که میتوانند توصیههای لازم را در مورد به کار گیری کود، آفت کش و زمان برداشت محصول در اختیار کشاورزان قرار دهند که تقریبا مختص مزارع آنها و سودمند است. با این حال اگر مزارع در مناطقی قرار داشته باشند که کشت تک محصولی دارند این مسئله تفاوت بزرگی نیز ایجاد میکند، چون این امر گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها و نیز ارائه توصیههای لازم را بسیار ساده تر میکند.
اما با این حال مزارع کوچک معمولا در مناطقی وجود دارند که گسترش این خدمات معمولا شامل حال آنها نمیشود و هرگونه گردآوری دادههای میدانی متمرکز در آنها کار دشواری است. این خدمات به دلیل چندین دهه تنظیمات ساختاری معمولا از «جنوب جهانی» دریغ شده است. همچنین مزارع کوچک توانایی مالی تهیه فناوریهای گردآوری دادهها را که معمولا گران قیمت هستند و مزارع بزرگ تر با استفاده از آنها میتوانند اطلاعات خود را به پلتفرمهای ابری بفرستند ندارند. در نتیجه دادههایی که شرکتهای فناوری در مورد مزارع کوچک گردآوری میکنند به ناگزیر کیفیت بسیار پایینی خواهد داشت.
ابری در افق
در طول دو دهه گذشته بیل گیتز مالک مایکروسافت بخش بزرگی از ثروت خود را در تلاش برای فراهم کردن زمینههای سازگاری مزارع کوچک در جنوب جهانی با چیزی کرده که ادعا میکند «پیشرفته ترین بذرها، آفت کشها و کودها» است که بزرگ ترین شرکتهای کسب و کارهای کشاورزی جهانی آنها را تولید میکنند و میفروشند. با وجود سرمایه گذاری اگر نگوییم میلیاردها، میلیونها دلاری که مراکز تحقیقات بین المللی این فناوریها و برنامهها نظیر «آلیانس برای یک انقلاب سبز در آفریقا» را ترویج میکنند، تلاشهای بیل گیتز تاثیر اندکی داشته و نرخ سازگاری آنها با این فناوریها همچنان پایین است.
مایکروسافت و شرکایش در تهیه دادههای دیجیتال و پلتفرمهای ارتباطاتی که بعدا بتوانند آنها را به شرکتهای تولید آفت کشها و سایر بازیگرانی که میخواهند بر گزینههای کشاورزان نفوذ داشته باشند بفروشند، تنها نبودهاند.
با توجه به آنچه که گفته شد، باید در همه جا در برابر تصرف کشاورزی دیجیتال از سوی شرکتها مقاومت کرد. برای شکل گیری چنین مقاومتی تولید کنندگان مواد غذایی (کشاورزان، ماهیگیران، خرده فروشان جزء، فروشندگان خیابانی مواد خوراکی، کارگران مزارع و سایرین) باید برای در هم شکستن قدرت بیگ تک و میلیاردرهای آنها در کنار دیگران قرار گیرند و برای دورنمایی متفاوت مبارزه کنند؛ دورنمایی مبتنی بر یک مشارکت دمکراتیک و متنوع در تولید و به اشتراک گذاری دانش و اطلاعات.
منبع: وبسایت گرین (GRAIN)