آخرین اخبار
facebook Telegram RSS ارسال به دوستان نسخه چاپی
کد خبر : 698
تاریخ انتشار : 15 مرداد 1390 14:47
تعداد بازدید : 6811

محمد ثروتی ، مدیر اجرایی الکامپ ماضی در گفت و گو با فناوران:

الکامپ هفدهم را من اجرا نمی کنم

نام محمد ثروتي سال هاست كه با نمايشگاه پيوند مستقيم دارد و در طول يك سال گذشته هم، محمد ثروتي تقريبا معادل الكامپ شانزدهم شده است.
عضو هيات مديره سازمان نظام صنفي رايانه اي استان تهران كه تا پيش از الكامپ شانزدهم، با اجراي غرفه ايران در جيتكس، سبيت و يكي دو دوره ITU در شركت اش "پارسان" داشت زندگي اش را مي كرد، با پذيرفتن اجراي الكامپ، ناگهان خود را در معرض انتقادات بي شمار قرار داد. انتقاداتی که گاه عصبانی اش کرده و البته بعضی ها را هم می پذیرد.
همين امروز هم كه هفت ماه از الكامپ شانزدهم گذشته و رفته رفته صنف آماده هفدهمين الكامپ مي شود، اگر به دفتر محمد ثروتي بروي، با تعداد زيادي نامه و مكاتبات مرتبط با الكامپ شانزدهم، يا به قول خود او الكامپ ماضي ، مواجه مي شوي كه نشان مي دهد ثروتي هنوز درگير همان ماضي است.
با محمد ثروتي در مورد آنچه بر "الكامپ ماضي" گذشت و آنچه بر "انتخابات آتي" سازمان نظام صنفي رايانه اي مي گذرد، گفت وگو كرده ايم.

 

ختلافات‌تان با شركت نمايشگاه‌هاي بين‌المللي بر سر الكامپ شانزدهم به كجا رسيد؟

هنوز به نتيجه مشخصي نرسيده‌ايم. در حال مذاكره هستيم. مذاكرات، مكاتبات و تماس‌ها با وزراي بازرگاني و ارتباطات انجام شده و معاونان وزرا نيز در جريان كامل امور هستند. اما هنوز بازخورد مشخصي از اين مذاكرات نداشته‌ايم. فقط قول داده‌اند كه 104 ميليون تومان را در نمايشگاه بعدي جبران كنند.

 

چه كساني قول داده‌اند؟

از سازمان توسعه تجارت و شركت‌ نمايشگاه‌ها چنين به گوش مي‌رسد.

 

در حد حرف بوده؟

بله. شنيده‌ايم كه مي‌گويند جبران مي‌كنيم.

 

به اين وعده‌ها اطمينان مي‌كنيد؟

البته سابقه بدقولي داشته‌اند و به نظر من نمي‌شود اطمينان كرد. همان 104 ميليون توماني كه در قالب چك تضمين برداشت شده هم شفاها با مديرعامل شركت نمايشگاه‌ها توافق شده بود، اما چون مكتوب نبود، برداشت كردند.

اصلا چرا فقط شما اين همه مشكل داريد ، مگر ساير نمايشگاه‌ها هم با قوانين مشابه مواجه نيستند؟

چه كسي گفته بقيه مشكل ندارند؟ اصولا چون شركت نمايشگاه‌ها موقعيت انحصاري دارد، قوانين‌اش هم طوري است كه ناعادلانه و به زيان مشاركت‌كننده خصوصي است.

همين الان هم از نمايشگاه صنعت ساختمان 2 هزار متر مغايرت ارزي گرفته‌اند كه در حدود يك ميليارد و صد ميليون تومان مي‌شود. بقيه نمايشگاه‌ها هم مشكل دارند.

 

پس چرا آنقدر كه در مورد الكامپ حرف و حديث هست، ساير نمايشگاه‌ها سر و صدا راه نمي‌اندازند.

ببينيد از مجموعه 52 نمايشگاهي كه در سايت شركت نمايشگاه‌هاي تهران برپا مي‌شود، 7-8 تاي آن را نهادهاي صنفي برگزار مي‌كنند و بقيه در دست شركت‌هاي خصوصي است. اين شركت‌ها هم حيات و ممات‌شان وابسته به شركت نمايشگاه‌هاست. آنها كارشان صرفا اجراي نمايشگاه است و در تهران هم سايت نمايشگاهي ديگري نداريم. آنها چكار مي‌توانند بكنند؟ مجبورند اعتراض نكنند كه البته فشارش به مشاركت كننده وارد مي‌شود.

 

يعني آنها هم با محاسبه ارزي غرفه‌ها مخالفند؟

بعضي موافق نيستند. اما بگذاريد يك محاسبه ساده بكنيم. سهم درآمد مجري از بخش ريالي غرفه فروشي، هر متر 20 هزار تومان است كه تقريبا 19 هزار تومان آن، هزينه تمام شده است. اما در ارزي 45 يورو (حدود 70 هزار تومان) سهم درآمدي مجري است. پس حاشيه سود مجري در محاسبه ارزي است، پس مجري خصوصي شايد بدش هم نيايد از تداوم محاسبه ارزي غرفه‌ها.

 

آن 7-8 نهاد صنفي كه گفتيد چه؟

يكي سازمان نظام صنفي است كه چون نهاد انتفاعي نيست با جديت اين مساله را پيگيري كرده است. عقيده دارم همين نهادهاي صنفي و اتحاديه‌ها بايد بيايند و در كنار هم اين تبعيض آشكار را پيگيري كنند. شما ببينيد! شركت نمايشگاه‌هاي بين‌المللي تهران تنها جايي در ايران و جهان است كه دو نرخه رفتار مي‌كند كه اين دو نرخ هم دچار تغيير مي‌شود.

يعني نمايشگاه‌ها در شهرهاي ديگر ارزي  ريالي نيست؟

نه، هيچ جاي ديگري به جز تهران، ارزي-ريالي نداريم.

 

البته برخي عقيده دارند مشكلاتي كه پيش آمد، ناشي از كمبود تجربه مجري بود.

اگر منظور اين است كه شخص من تجربه نداشتم، بايد بگويم كه نمايشگاه‌هاي متعددي را ديده‌ام و غرفه برپا كرده‌ام. از سوي ديگر قبل از الكامپ هم اطلاعات زيادي جمع‌آوري و با مجريان نمايشگاه‌هاي متعدد ارتباط برقرار كردم. ضمنا دوستاني كه در برگزاري نمايشگاه الكامپ دهم نقش اصلي ايفا كرده بودند، همه كنار من آمدند و به اجرا كمك كردند.

البته همه نمايشگاه‌ها اشكالات ريز و درشت دارند كه الكامپ شانزدهم هم يكي از آنها بود. اما دوست دارم اشكالاتي را كه مي‌گوييد به مجري وارد است، يكي يكي بشنوم.

 

اشكال‌هاي ريز فراوان بود. مثلا مشكل در ورود غذا به نمايشگاه.

اين مشكل به ما بر نمي‌گردد. ما قوانين مرتبط را به تك تك غرفه‌داران به صورت مكتوب ارايه كرديم كه در آن مشخصا موضوع خريد غذا از داخل نمايشگاه مطرح شده بود.

جالب است بدانيد ما در نمايشگاه با مقوله "قاچاق غذا" مواجه‌ايم. چون غذا هم در شركت نمايشگاه‌هاي تهران انحصاري است و بعضي كيترينگ‌ها مي‌آورند و بعضي ديگر نمي‌توانند و بايد براي 10 تا غذا كه از بيرون مي‌خواهي بياوري و بخوري، مجوز بگيري. اين را ما اعلام كرده بوديم. CD فروشي هم اعلام كرده بوديم نبايد بشود. اما وقتي بعضي CD مي‌فروشند كاري از دست مجري

 برنمي‌آيد.

 

حالا مشكلات بزرگ‌تر. كاهش تعداد روزهاي نمايشگاه از پنج به چهار روز و مرغوب نبودن سالن‌هاي 18 و 19 هم از مواردي است كه مي‌گويند شما ضعف چانه‌زني داشته‌ايد.

اصولا پنج روزه شدن الكامپ پيشنهاد ما بود كه عملي نشد. حتي ما خواستيم ساعات نمايشگاه را افزايش دهيم كه گفتند مخالف مصوبه شوراي عالي ترافيك است. ما پيشنهاد كرديم پنج روز بشود كه قبول كردند اما شرط گذاشتند كه يك روز اضافه از 5/3 روز فرصت غرفه‌آرايي شركت‌ها كم بشود. با غرفه‌سازان و شركت‌ها مشورت كرديم و ديديم كار غرفه‌سازي به مشكل بر مي‌خورد. 5/2 روز فرصت ساخت‌وساز براي نمايشگاهي مثل الكامپ با حجم 60 – 70 درصدي غرفه‌سازي بسيار كم است. آن هم در شرايطي كه فرصت غرفه‌سازي در هر روز هم از 9 صبح تا 10 شب است.

اصولا Setup نمايشگاهي در سايت نمايشگاه‌هاي تهران چهار روزه است و اگر بخواهي پنج روزه برگزار كني، بايد هزينه اضافه بپردازي و نقصان‌ها را هم بپذيري. مثلا نمايشگاه نفت اين كار را كرد و به شدت پشيمان شد.

 

خوب اين كاهش تعداد روزها به شركت‌ها ضرر نزد؟

ما همان روز ثبت‌نام اعلام كرديم كه نمايشگاه چهار روزه است. يعني از كسي پول پنج روز نگرفتيم كه بعد چهار روزه برگزار كنيم. همه با علم به چهار روزه بودن الكامپ در آن ثبت‌نام كردند.

نمايشگاه مي‌گفت بياييد روز اول را افتتاح آزمايشي بگذاريم كه ما ديديم معني ندارد و اصلا عطاي پنج روزه برگزار كردن را به لقايش

 بخشيديم.

مشكل ديگر سالن‌هاي نامرغوب بود.

از روز اول به ما گفتند غرب نمايشگاه در اختيار الكامپ است. سالن‌هاي يك و دو را هم پيشنهاد كردند كه چون در حال رنگ‌آميزي بود، ما نپذيرفتيم. مشكلي كه در نمايشگاه وجود داشت بر سر سالن‌هاي 18 و 19 بود. سالن 18 كه الكامپ پانزدهم هم زير بار بود. پس فقط 19 مي‌ماند كه براي آن هم هزينه زيادي كرديم كه تردد ايجاد كنيم. چاره‌اي نداشتيم. سالن ديگري هم وجود نداشت كه در غرب نمايشگاه در اختيار بگيريم. بنابراين اين ايرادها پايه و اساس ندارد و در اختيار مجري

 نيست.

ما پيشنهاد مكتوب داديم كه چون 18 و 19 مرغوبيت ندارد اجازه بدهند ارزان‌تر بفروشيم كه با آن هم مخالفت شد.

 

موضوع اختلاف ارزي - ريالي و وصول چك تضمين‌ سازمان هم از مواردي است كه مي‌گويند ضعف شما در مذاكرات به وجود آورده است.

اين تنها مشكل ما نيست. چك تضمين نمايشگاه صنعت ساختمان را هم برداشت كرده‌اند. اصلا يكي بيايد و ادعا كند مساله ارزي را حل كرده است.

توجه كنيد كه ما با جزيره‌اي مواجه‌ايم به نام شركت نمايشگاه‌ها كه قواعد خودش را دارد. به هر حال يك شركت دولتي است كه بايد افزايش درآمد داشته باشد و قوانين‌اش ناعادلانه است. اما كسي دل نمي‌سوزاند. اينجا يك مرد مي‌خواهد كه بيايد و بگويد «اين پادشاه لخت است». كسي جرات نمي‌كند يا دل نمي‌سوزاند. شركت‌هاي خصوصي كه گفتم اگر دربيفتند حيات‌شان به خطر مي‌افتد. ولي ما كه صنف هستيم بايد بگوييم. به ما مي‌گويند شما تنها مجري هستيد كه «بله قربان» نمي‌گوييد. ما به وظيفه صنفي خود عمل كرديم و ترسي هم نداريم كه از دست بدهيم نمايشگاه را. سازمان هم كه شروط خود را براي برگزاري الكامپ هفدهم رسما اعلام كرد كه يكي حل معضل ارزي-ريالي بود.

شما ببينيد. در كجاي دنيا اصل نمايشگاه به حاشيه مي‌رود و مسايل حاشيه‌اي مثل قيمت غرفه اصل مي‌شود. كجا مي‌آيند و براي اجاره غرفه از مشاركت‌كننده اساسنامه مي‌خواهند؟ اينها منطقي ندارد و من درآوردي است. اما كسي نمي‌آيد اين مسايل را حل كند.

 

اما به هر حال شما سر حل مشكل ارزي قول گرفتيد كه نتوانستيد عملي‌اش كنيد.

به ما مي‌گويند بايد موضوع را مكتوب مي‌كرديد. شما خودتان را بگذاريد جاي ما. مديرعامل شركت نمايشگاه‌ها در حضور معاونان و مدير حراست نمايشگاه چهار ساعت مانده به پايان الكامپ، يعني ساعت 2 بعد از ظهر گفت شما مبلغ را بپردازيد ما بقيه‌اش را بخشيديم. ما هم با همين وعده رفتيم و مبلغ مورد توافق را پرداختيم. مي‌گوييد همان‌جا وسط محوطه مي‌رفتيم امضاي كتبي مي‌گرفتيم؟ ما اعتماد كرديم. شما هم در كسب‌وكار خودتان به حرف مديران اعتماد مي‌كنيد. چاره‌اي هم نداشتيم. حالا هم رسما نمي‌گويند پس نمي‌دهيم. اما فعلا دارند سر مي‌دوانند.

 

اصلا به نظر خود محمد ثروتي، اشكالات اجرايي الكامپ چه بود؟ يعني اگر دوباره الكامپ شانزدهم را برگزار مي‌كرديد، چه روال‌هايي را تغيير مي‌داديد؟

مطمئنا در مورد روال ثبت‌نام تامل بيشتري مي‌كردم. چون زمان كم داشتيم، متقاضي هم زياد بود. از جهت ديگر، ثبت‌نام دوره قبل هم اصلا شفاف نبود، شايد بعضي‌ها با پول بيشتر غرفه مرغوب‌تري گرفته بودند يا با ارتباطات خاص. ولي ما صنف بوديم و بايد عدالت برقرار مي‌كرديم. محدوديت‌هاي شركت نمايشگاه‌ها را هم داشتيم. حالا اين وسط برق هم قطع شد و UPSمان جواب نداد. شركت‌هاي ISP هم با "بافرينگ" موجب اختلالي در سيستم شدند. به هر حال ثبت‌نام موردي بود كه بايد بيشتر توجه مي‌كرديم.

البته در ثبت‌نام وقتي مي‌خواهي فرصت برابر ايجاد كني، بالاخره بايد يك مسابقه باشد و يكي از پارامترهاي زمان يا متراژ يا مواد ديگر را بايد به عنوان عامل پيروزي در مسابقه تعيين كرد.

 

البته شما هر دو پارامتر را لحاظ كرديد. در غرفه‌هاي بالاي 200 متر متراژ مطرح بود و زير 200 متر زمان ثبت‌نام و پرداخت وجه. در مورد سيمرغ هم كه گويا عامل ديگري باعث پيروزي شد.

موضع شخصي من اين است كه شكل‌گيري سيمرغ به دليل مسايل عرفي حساسيت ايجاد كرد و شايد بهتر مي‌بود جور ديگري عمل شود. اما به اين لحاظ كه كار تيمي انجام دادند به نظر من مشكلي نبود. به هر حال اينها شركت‌هاي بزرگ بودند و هر نمايشگاهي به شركت‌هاي بزرگ‌اش بها مي‌دهد. اينها مي‌خواستند هر كدام 300 متر غرفه بگيرند كه در اين صورت كل سالن 38 را مي‌توانستند بگيرند. اينكه راضي شدند در كنار هم باشند و كمتر فضا بگيرند كه به نفع شركت‌هاي ديگر شد. اما به هر حال حساسيت رقبا وجود دارد.

اما گفتم كه همه نمايشگاه‌هاي دنيا به شركت‌هاي بزرگ اهميت مي‌دهند. شما فكر مي‌كنيد مايكروسافت اگر از جيتكس غرفه مرغوب بخواهد، جيتكس نمي‌دهد؟ سبيت نمي‌دهد؟ مايكروسافت اعتبار جيتكس است پس جيتكس هم به آن بها مي‌دهد و غرفه مرغوب در اختيارش مي‌گذارد.

 

برگرديم به اشكالات الكامپ از ديد محمد ثروتي.

موضوع ارزي-ريالي را هم فكر مي‌كنم بايد بهتر براي شركت‌ها تبيين مي‌كرديم. بعضي‌ها فكر مي‌كنند كه چون صنف مجري شده، مشكل حل شده است. در صورتي كه اصلا تعرفه‌ ارزي-ريالي در اختيار ما نبود. مشكلات اجرايي هم وجود داشت، چون زمان كم داشتيم، نتوانستيم تيم اجرايي خيلي خوبي جمع كنيم. همين موضوع باعث شد كه بار عمده روي دوش خود من باشد.

 

اين موارد را در الكامپ هفدهم لحاظ مي‌كنيد؟

من اصلا مجري الكامپ هفدهم نيستم.

 

چرا؟

در الكامپ ماضي 6-5 ماه وقت گذاشتم، اعصاب گذاشتم و خسته شدم. وظيفه‌ام بود و براي صنف انجام دادم، منتي هم ندارم. اما كار خيلي سخت است و از كار شركت خودم مي‌مانم. هيچ پولي هم كه تا حالا نگرفته‌ام. شركت پارسان هم نه صوري و نه غير صوري حتي يك ريال از الكامپ سود نبرد و قراردادي نداشت. ضمن اينكه رويكرد اين است كه امسال يك شركت خصوصي كار را به دست بگيرد.

 

اشكالات اجرايي همين‌ها بود؟

اگر بخواهم به موارد ريزتر بپردازم، پنج مورد ديگر را هم اشاره مي‌كنم:

1- روي تبليغات سازماندهي بهتري مي‌كردم.

2- روي رعايت موضوع‌بندي سالن‌ها تاكيد بيشتري مي‌كردم.

3- به CD فروش‌ها غرفه نمي‌دادم.

4- روي زمان‌‌بندي كار بيشتر وقت مي‌گذاشتم كه به شركت‌ها بر سر غرفه‌سازي فشار

وارد نشود.

5-از نظر دبيرخانه‌اي با شركت‌ها تعامل بهتري مي‌كردم. به هر حال بخشي از دبيرخانه الكامپ را من تعيين نكرده‌ بودم و نمي‌توانستم كنترل تام روي آنها داشته باشم.

 

از الكامپ ماضي بگذريم و به انتخابات آتي بپردازيم. در انتخابات نظام صنفي رايانه‌اي استان تهران به عنوان كانديداي هيات مديره شركت مي‌كنيد؟

فعلا تصميم قطعي نگرفته‌ام. اما احتمال شركت نكردنم زياد است.

 

با توجه به اينكه خودتان عضو هيات مديره دوم استان تهران بوده‌ايد، به عملكرد آن چه نمره‌اي مي‌دهيم؟

فكر مي‌كنم 14 از 20 نمره سازمان باشد.

 

هيات مديره دوم سازمان چه ضعف‌هايي داشت؟

يكي از مهم‌ترين ضعف‌ها اين است كه اعضاي هيات مديره درگير امور سازمان نمي‌شدند. دبير را هم دير انتخاب كرديم كه اگر زودتر مي‌آمد مي‌توانست كمك حال سازمان باشد.

به هر حال دبيرخانه را نتوانستيم تقويت بكنيم و ارتباط سازمان با رسانه‌ها ضعيف بوده و همچنان ضعيف است. اعضاي هيات مديره به‌ رغم تعهدات‌شان وقت كافي نمي‌گذاشتند و اصولا در زمان ركود IT هم بوديم كه مشكلات را دو چندان مي‌كرد.

 اينها ايراد است. به نظر من براي هيات مديره سوم هم اگر كسي نمي‌تواند وقت بگذارد نبايد

 نامزد شود.

چه كساني بايد نامزد شوند؟

به نظر من افرادي بايد بيايند كه براي كميسيون‌هاي مختلف موضوعيت و برنامه خاص داشته باشند. كساني كه جايگاه ارزشمند سازمان را درك بكنند و توجيه باشند رييس سازمان در بسياري از تصميم‌گيري‌هاي فناوري اطلاعات كشور حضور جدي دارد. در اين دوره، سازمان نيازمند افراد قدر است. به نظر من بزرگان صنف بايد بيايند و براي رياست سازمان پيش‌قدم شوند. فكر مي‌كنم جايگاه سازمان و رييس‌اش آنچنان كه بايد تبيين نشده است.

 

مدام مي‌گوييد اين مسايل تبيين نشده و ارتباط با رسانه‌ها هم خوب نيست. مگر مشاور ارتباطات سازمان انتخاب نشده است؟

اين يكي از ايرادات است كه من به طور جد در هيات مديره مطرح كرده‌ام. مي‌گويم اگر بابت مشاور ارتباطات پول پرداخت مي‌شود، بايد نتيجه كارش در اين مدت مشخص شده باشد. مشكل ارتباطات سازمان جدي است و به نظر مي‌رسد مشاور ارتباطات هم هيچ كمكي نكرده است. اگر مشكل از شخص مشاور، نحوه قرارداد يا هر جاي ديگري است، بايد مشكل حل شود.

 

به نظر مي‌رسد دو ماه مانده به انتخابات، موضع‌گيري‌هاي شديداللحن شروع شده و گاهي اين موضع‌گيري‌ها حالت تخريب پيدا مي‌كند.

مواضع تند را قبول ندارم. اين افراد متخلق به اخلاق نيستند. من هرگز وارد اين بازي‌ها نشده‌ام و نمي‌شوم. اگر هم براي انتخابات بيايم، ترجيح مي‌دهم اصلا نباشم. به هر حال رييس سازمان هم بايد اين رفتارها را تعديل كند، اما متاسفانه سازمان ايراد ساختاري دارد و آنقدر عريض و طويل است و مسووليت‌هاي رييس‌اش زياد است كه خيلي كارها روي زمين مي‌ماند.

 

الان كه دو دبير استاني و دبيركل داريم. باز هم كارها روي زمين مي‌ماند؟

من اصولا با دو دبير مخالفم. به نظر من يك دبير قوي كفايت مي‌كند.

 

در پايان براي كانديداهاي انتخابات صنف حرف گفتني چه داريد؟

گفتم كه به نظر من بزرگان IT بايد بيايند و آنهايي كه هم اكنون هم در كميسيون‌ها حضور مي‌يابند و سعي مي‌كنند ارتباطات‌شان را با كمترين هزينه حفظ كنند و اطلاعات بگيرند، بايد آستين بالا بزنند و وارد گود هيات مديره بشوند. رييس هم بايد يك شخص بزرگ و وجيه‌المله باشد تا بتواند در مقابل دولتي‌ها از جايگاه صنف دفاع بكند كه به نظر من آقاي رحمتي اين كار را خوب انجام داد.


نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :