هدف اول، ارتباط مستقیم با کاربران
این هدف عمومیترین هدف کسب و کارها از عضویت در شبکههای اجتماعی است. کسب و کارها برای ارتباط بیشتر با مشتریان و جذب مشتریان بیشتر در شبکههای اجتماعی شروع به فعالیت میکنند. با توجه به اینکه مشتریان هدف ما چه کسانی هستند و علاقهمند به فعالیت در چه نوع شبکههای اجتماعی هستند، باید صفحات مجازی خود را ایجاد کنیم. اکثر کسب و کارها با هدف اول، شروع به فعالیت در تمام شبکهها میکنند.
هدف دوم، تاثیر در بهینه سازی
این هدف یک هدف تخصصی است، یکی از عوامل تاثیرگذار در بهینهسازی سایت برای موتورهای جستجو، لینک کاربر از شبکههای اجتماعی به سایت است. معمولا شبکههای اجتماعی خاصی مانند فیس بوک، گوگل پلاس، توییتر و... برای این هدف استفاده میشوند.
برای هر کسب و کاری که داریم یا برای هر کسب و کاری که می خواهیم در شبکههای اجتماعی فعالش کنیم، باید در مرحله اول بدانیم هدفمان از این فعالیت چیست؟
اگر هدفمان برای حضور در شبکههای اجتماعی هدف اول است، لطفا اول یک سری به بیزینس مدل خودمان بزنیم، ببینیم مشتریان ما چه کسانی هستند، بعضیها الان اعتراض میکنند که ما بیزینس مدل نداریم، خوب وقت بگذار و بنویس، حتی شده در حد ابتدایی ولی یک بیزینس مدل برای کسب و کارت داشته باش. اگر کمی در اینترنت جستجو کنید، می بینید که هر شبکه اجتماعی یک ویژگی دارد و کسانی که در آن شبکه عضو هستند خصوصیات اخلاقی و شخصیتی نزدیک به هم دارد، پس سعی کنیم شبکههای اجتماعی را انتخاب کنیم که احساس میکنیم کاربران آن شبکه بیشترین شباهت را به مشتریان ما دارند.
اگر هدفمان از این فعالیت هدف دوم است، پس سعی کنیم با یک متخصص سئو مشورت کنیم که کدام شبکههای اجتماعی اعتبار بیشتری برای بهبود سئو سایتمان دارد یا کدام شبکه اجتماعی میتواند باعث ورودی های بیشتر به سایتمان شود. یک نکته، چیزی که این روز ها باب شده، متولد شدن شبکههای اجتماعی بیاعتبار است. الان هر کسی که وقت آزاد دارد یک شبکه اجتماعی برای خودش راهاندازی کرده و دیگران را تشویق به عضویت در آن میکند، از شبکه اجتماعی متخصصان آبیاری گیاهان دریایی گرفته تا شبکه اجتماعی حامیان سوسک ایرانی.
اصلا در مورد اینکه از این شبکههای اجتماعی میتوانید برای لینکسازی استفاده کنید یا افرادی در حوزه خاص ارتباط بگیرید، نمیخواهم صحبت کنم. صحبت من سر کسب و کار شما و پیج های کسب و کار شما در شبکههای اجتماعی است. حتی اگر نسبت به اینکه نمیدانید کدام شبکه اجتماعی برای کسب و کار شما مناسب است، حداقل در حالت آماتور، باز هم سراغ شبکههای اجتماعی معروف دنیا بروید و سراغ این شبکههای اجتماعی سطح پایین نیایید، تا اگر انتخاب شما هم نامناسب بود، حداقل به خاطر فعالیت و لینک سازی در آن، کمترین توجهی از گوگل را به سمت خود جلب نمایید.
شاید خیلی از شماها در دلتان بگویید، خوب چه نیازی است به این همه بررسی و آنالیز که کدام شبکه اجتماعی برای کسب و کار مناسب است، خیلی راحت در این چند شبکه اجتماعی معروف پیج بسازیم و شروع به فعالیت کنیم، ولی اگر کمی نسبت به کسب و کارتان آینده نگر باشید، این کار را نمی کنید. حال می پرسید چرا؟
یک استارتآپ یا هر کسب و کار نوپای دیگری برای موفق شدن باید عوامل زیادی را مدیریت کند، سه مورد از این عوامل، نیروی انسانی، هزینه و اعتماد کاربران است. وقتی شما تصمیم می گیرید که در شبکههای اجتماعی مختلفی فعالیت داشته باشید شاید در ابتدا برایتان زیاد سخت نباشد ولی به مرور زمان با نیروی انسانی محدودی که دارید مدیریت این شبکهها سخت می شود، زیرا وقتی کسب و کارتان کمی رشد کند باید در فضای مجازی هم حرفه ای تر رفتار کنید و محتوای با کیفیت تر بسازید، درنتیجه با نیروی انسانی محدود نمی توانید به مدیریت همه این شبکههای اجتماعی بپردازید. حال دو اتفاق رخ می دهد: وقتی در شبکه اجتماعی صفحه داشته باشید و پستی در آن درج نکنید یک بی اعتمادی در مخاطبانی که شما را در آن شبکه اجتماعی می بینند، به وجود می آورید، اگر هم پستی در آن شبکه اجتماعی درج کنید ولی نیروی انسانی کافی نداشته باشید که نظرات و پیام های ارسالی به شما در آن شبکهها را مدیریت کنند، باز بی اعتمادی و نارضایتی دیگری بین کاربران به وجود می آید.
نکته بعدی هزینه است، شما وقتی شبکه اجتماعی کسب و کارتان را به درستی انتخاب نکنید، هزینه های تبلیغاتی که برای جذب مخاطب در آن شبکههای اجتماعی میکنید، بیشترش سوخت خواهد شد چرا که شاید مخاطبان هدف شما در آن شبکه اجتماعی فعال نباشند و شما برای کسانی تبلیغ و هزینه کنید که اصلا مشتری و مخاطب کسب و کار شما نیستند.