ایده اینکه گاهی باید در آینه درون مان نگاهی به خودمان بندازیم و لیستی از عذرخواهی های جامانده و مسوولیت های پذیرفته نشده مان را درست کنیم، از ماجرایی که هفته پیش در یکی از گروه های تلگرامی شاهدش بودم، آمد.
در آن ماجرا، یکی از اعضا، لینک کمک به یک خیریه را که برای تعمیر سقف خانه های صدمه دیده در سیل سیستان و بلوچستان، 20 میلیون تومان پول جمع می کرد، در آن گروه منتشر کرد. اعضای محترم نه تنها استقبالی از این کار خیر نکردند؛ بلکه یکی از اعضای گروه در واکنش به این مطلب نوشت که «20 میلیون تومان پول توالت هم نیست».
نفر بعدی هم نوشت که خیلی از این خیریه ها کلاه بردار هستند و بهتر است به آنها کمک نکنید و نفر سوم هم اعلام کرد این کارها وظیفه حکومت است و اگر دولت کارش را درست انجام می داد، خیریه ها لازم نبود کاسه گدایی دست بگیرند.
در ادامه، بحث بر سر اینکه خیریه ها در نقاط دیگر دنیا در چنین موقعیت هایی کمک های مردمی جمع می کنند، حسابی بالا گرفت و از آنجا که بحث در فضایی دوستانه هیجان انگیز نیست، درگیری لفظی بین فرد پیشنهاد کننده کمک به خیریه و فرد مطلع از قیمت توالت شدت گرفت.
سرانجام فردی که موضوع خیریه را پیشنهاد داده بود، احتمالا تحت تاثیر شبکه های اجتماعی خارجی و معاند، بالاخره کوتاه آمد و بابت تندی حرف هایش از طرف مقابل عذرخواهی کرد. اما فرد مطلع از قیمت توالت که هنوز فرهنگ بیگانه ژاپنی در وی نفوذ نکرده است، پیروزمندانه به پرونده سیاه طرف مقابل در زدن حرف های نادرست در یکی دو سال گذشته پرداخت و حاضر به عذرخواهی نشد.
البته در پایان کار یکی از اعضای گروه بالاخره تصمیم به مداخله گرفت و در تحلیلی جالب توجه، اعلام کرد که دعوای بین شما دو نفر زیر سر دولت است و آنها نمی خواهند مردم با هم متحد بمانند. در واقع منظور دوست ما این بود که دلیل توهین دو طرف به هم و رعایت نکردن ادب، نه تنها ریشه در تربیت خانوادگی و ادب اجتماعی دو طرف ندارد و نیازی نیست مسوولیت این کارشان را بپذیرند، بلکه قصه توطئه دایی جان ناپلئونی است و از جای دیگری آب می خورد.
خلاصه اینکه تا وقتی آینه ماشین مان فقط برای دیدن ماشین خطاکار پشتی کاربرد دارد و خودمان را نشان نمی دهد، چرا باید دیگران مسوولیت کارهای شان را بپذیرند و عذرخواهی کنند؟ اینجا همه چیز، فقط تقصیر دولت است!