fanavaran
آخرین اخبار
سرویس های خبری
پربیننده ترین خبرهای سرویس
یادداشت سرویس
اخبار برگزیده سرویس
گفت و گوی سرویس
گزارش سرویس
{#foreach $T.table as record}{#/for}
کد خبر : 9143
تاریخ انتشار : 27 خرداد 1391 3:9

من گاومش حسنم

آن زمان از روزگارم که دوست داشتنی ترین و عزیزترین های زندگی ام را به واسطه ناامیدی یا مرگ از دست می دهم، یکی از احوالاتی که با آن همذات پنداری می کنم، حال ِ مش حسن است.

ادبیات :

شبنم کهن چی

 آنجا که غمگین و ساکت و درمانده نشسته بالای سر چاهی که گاوش در آن مرده و صدایش در گوشم زمزمه می‌کند که « من مش حسن نیستم. من گاو مش حسنم”. بعد دوست دارم بروم گوشه‌ای همانطور بنشینم و خودم نباشم، بگویم من فلانی نیستم. من عزیز ِ فلانی‌ام. و بعد فرو بروم در همان نقش و بشوم همان عزیزی که دیگر نیست و نخواهد بود. یا دست کم فرو بروم در نقش قدیمی‌ام که هنوز با همان عزیز بودم و بود. اینطوری است که این‌جور وقت‌ها تکه کلامم همین است که « من گاو مش حسنم» . بعد بلافاصله صورت سیاه و سفید و شوریده مش حسن در ذهنم جا بگیرد که این روزها از تمام چهره‌اش، تنها دو چیز به همان قوت باقی مانده: نگاهش و صدایش. به خاطر همین نگاه نافذ و عمیقش و صدای خش دار و تلخش هست که فقط وقتی غرقه در احوال ِ از دست دادن‌هایم هستم،یادش نمی‌افتم. تهران را هم که از دور نگاه می‌کنم، با این همه آپارتمان‌، صدها‌هزار پنجره و هزاران پشت بام که از دور تهران را شهر ِ بام‌ها کرده، عباس آقا یادم می‌آید که با لحن ِ دوست داشتنی انتظامی می‌گوید «مرتیکه مزقونچی تو گفتی می‌خوای دو تا گلدون بزاری سر پشت بومت که با صفا بشه ، نه اینکه ورداری سرتاسر سقف خونه‌ مردمو اینجوری برینی بهش» (اجاره‌نشین‌ها) و خنده‌ام می‌گیرد از مزقونچی گفتنش. حتی همین حالا هم که یک کلمه مانده به آخر دیالوگ "اجاره نشین‌ها" را نوشتم و دارم فکر می‌کنم عین همین کلمه را که فعل هم هست، چاپ می‌کنند یا می‌خواهند جای آن سه نقطه بگذارند یادم افتاده به دیالوگی که در "خانه خلوت" با همین صدای خش‌دار و تلخش داشت: "مردان بی‌عار، زنان بی‌کار، تلفن‌های خر تو خر، موضوع خوبیه، اما فکر نمی‌کنم چاپ کنن!" من هم فکر نمی‌کنم چاپ شود آن یک کلمه به آخر مانده دیالوگ‌اش.
اما این هفته که تولد عزت‌الله انتظامی است نمی‌دانم چرا بیش از آنکه یاد مش حسن بیفتم، یاد حاجی واشنگتن و زندگی غم‌انگیزش در بلاد غریب می‌افتم وقتی که می‌گوید: " فکر و ذکرمان شده کسب آبرو. چه آبرویی ؟مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درست‌تره . مردم نان شب ندارند، قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد می‌کند، نفوس حق النفس می‌دهند. باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم."
تولدت مبارک حاجی واشنگتن.


نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :