fanavaran
آخرین اخبار
سرویس های خبری
پربیننده ترین خبرهای سرویس
یادداشت سرویس
اخبار برگزیده سرویس
گفت و گوی سرویس
گزارش سرویس
{#foreach $T.table as record}{#/for}
کد خبر : 15842
تاریخ انتشار : 29 مهر 1391 10:56

پاییز کتابخوانی

می گویند پاییز، کسالتی موذی دارد که آهسته آهسته زیر پوست زمین می خزد. به ریشه درخت ها می رسد به پی ساختمان های دود گرفته شهر می پیچد و بالا می آید. به کف کفش رهگذران می چسبد و با آنها به خانه شان می رود. یک نوع کسالت غم انگیز که روزهای اول پاییز پشت رنگ های روشن و گرم برگ ها پنهان می شود تا به موقع نقاب بیندازد و رخوت را بر زندگی مستولی کند.

شبنم کهن چی

این کسالت غم‌انگیز که به آدم می‌زند، گاهی درمان پیاده‌روی‌های طولانی است، گاهی دور شدن از هیاهوی زندگی و گوش دادن به موسیقی و گاهی ورق زدن کتابی در کنجی. اما این روزها نباید دل بست به کتاب خواندن در کنجی و لذت بردن از غرق شدن در ماجرایی، لطافت شعری یا دانستن و یاد گرفتن. چون پیش از آمدن پاییز، گرانی کاغذ تیشه به ریشه کتاب‌ها زده. دیگر خبری از معرفی تازه به تازه نویسندگان جوان نیست. مترجمان در انتخاب کتاب‌های‌شان وسواس به خرج می‌دهند و ناشران فقط هنگامی ‌دست به انتشار می‌زنند که با یک براورد دو دو تا چهارتایی بفهمند حداقل هزینه‌های‌شان جبران می‌شود.
میز کتاب‌فروشی‌های راسته کریم‌خان، راسته انقلاب، شهر کتاب‌های بزرگ و کوچک شهر هنوز کتاب دارد؛ جنگ که تمام شد بیدارم کن، چند ورق مه، من منچستر یونایتد را دوست دارم، عقاید یک دلقک، کجا ممکن است پیدایش کند و... آدم هم می‌آیند کتاب‌ها را ورق می‌زنند و می‌روند اما خریدار کم است. در این سرزمین حالا کتاب تبدیل به یک کالای لوکس شده. اینجا سرزمینی است که تیراژ کتاب‌هایش در سال جاری بیشتر وقت‌ها زیر هزار است و در حالی که کاغذ سیگار را در جدول اولویت‌بندی می‌گذارند، کاغذ سفید در هیچ اولویتی نیست. اینجا کتاب گران است.
خلاصه که کسالت غم‌انگیز پاییز امسال را باید بدون دلبستگی به کتابخوانی‌ در یک کنج خلوت گذراند.


نظر شما



نمایش غیر عمومی
تصویر امنیتی :