کفش های منو ببینید، برید بخرید!
ما در اینستاگرام با صفحات رنگی و خوشحال و سرحالی طرفیم که در ظاهر رابطه بسیار خوب مادر و فرزند را به مخاطب نشان می دهند؛ مادرانی که برای بچه های شان لالایی می خوانند، با آن ها بازی می کنند و به دنبال کشف استعداد فرزندشان هستند.
مادرانی که لباس های زیبایی بر تن کودکان شان می کنند و آنها را برای تفریح به مکان های هیجان انگیزی می برند که حتی ممکن است به سن و سال فرزندشان ربطی نداشته باشد. برای مثال دختربچه ای با لباس صورتی و کفش نو وسط یک پارک ایستاده و همه توانایی های ظاهری اش را به کار گرفته تا دیالوگ هایی را که مادرش برایش نوشته، از حفظ بگوید: «سلام خوبید؟ چیکار می کنید دوستای گلم؟ برند ایکس در این فصل و هوای خوب و آفتابی یک عالمه تخفیف زده. نگاه کنید کفش های منو. برید کفش بخرید. چیزای مختلف بخرید. چیزای قشنگ بخرید. چیزای عالی».
بچه هایی که برای تبلیغ به دنیا آمده اند
لباس های زیبا و ست های مادر و فرزندی که گاهی با پدر خانواده هم هماهنگ می شود تا کامنت های زیادی برای آدرس گرفتن مزون ها و فروشگاه ها سرازیر کند.
البته این روزها مادران فعال مجازی دیگر منتظر کامنت ها نمی مانند و درباره فروشگاه ها و برندهای شان در همان پست توضیح می دهند و آنها را روی تصویر کودک شان تگ می کنند. پس اگر چیزهای عجیب و غریبی دست کودکان شان دیدید، تعجب نکنید. بچه ها هرطور که شده باید تبلیغ کنند و مادران هم باید طوری کپشن بنویسند که انگار قرار نیست تبلیغ باشد. اما باید بگوییم از سروشکل این صفحات مجازی پیداست که بچه ها تنها مجسمه متحرکی برای تبلیغات مادران شان هستند که قرار است بخش زیادی از درآمدهای خانواده را تامین کنند. شگفت آور است که در این آلبوم مجازی تبلیغات برای جذب مخاطب بچه ها بهانه می شوند. با ورق زدن بعضی پست ها حتی می توان تبلیغ کلینیک های پوست و زیبایی با تصاویر عجیب و غریب و نامناسب را دید.
مسابقه داریم، مسابقه
مسابقات مجازی از دیگر اقدامات صفحات والدین مجازی است که از کودکانشان برای تامین هزینه خانواده استفاده می کنند. کودکانی که باید مدام وقتشان را در آتلیه ها بگذرانند و از تمام لحظاتشان عکس و فیلم گرفته شود چون قرار است لباس روی تن شان را تبلیغ کنند یا حتی کرم و لوسیون شامپوی بدن خود یا مادرشان را تبلیغ کنند.
در یک نمونه از مسابقات مجازی مادری را می بینیم که دخترش را روی پایش خوابانده و دارد برایش بلند بلند لالایی می خواند. بیش از هرچیزی ست لباس خانگی مادر و کودک توی چشم می زند که قطعا می توانید نام فروشگاه را برای خریدن زیر همین پست پیدا کنند. اما مادر نمونه از مخاطبان می خواهد که از خواباندن کودکان شان فیلم بگیرند و در صفحه شان قرار دارند و صفحات مشخص شده را تگ کنند.
در نهایت برندگان این مسابقه لالایی از دوست آمریکا نشین مادر نمونه چند دست لباس اصل آمریکایی هدیه می گیرند.
کودکان سرپرست خانوار در دست والدین بدسرپرست
نکته جالب کامنت ها و واکنش برخی از مخاطبان است که حاشیه های زیادی هم می سازد. برخی مخاطبان ادعا می کنند که این والدین نمونه را در آتلیه ها دیده اند و شاهد نزاع پدر و مادر و بچه از نزدیک بودند که هرطور شده عکس آتلیه ای را می اندازند.
برخی از کاربران معتقدند این کار والدین سوءاستفاده از خلوت و تفریح کودکان محسوب می شود و به عبارتی کارکشیدن از آنهاست و به همین دلیل آنها را کودکان کار مدرن یا کودکان سرپرست خانوار و والدین شان را بدسرپرست می دانند؛ والدینی که تمام انرژی خودشان را صرف نمایش کودکشان در صفحات مجازی می کنند تا بتوانند از طریق معصومیتش نظر مخاطبان را به خود جلب کنند در حالی که کودک از ماجرا خبر ندارد و همه تلاش خود را می کند که کالایی را که به او داده اند، به خوبی تبلیغ کند.
به یاد داشته باشیم با تغییر و تحولات نوین کودکان کار همیشه دلخراش لباس نمی پوشند. همیشه نامرتب و به هم ریخته نیستند. گاهی لباس های گران قیمت به تن دارند و همه برای شان جیغ و هورا می کشند. اما باز هم وسیله ای هستند برای پول درآوردن!