در سالی که گذشت از دنیای فناوری چه آموختیم؟
2012، سال آنلاین شدن با ابزارهای همراه
دنیای فناوری در سالی که گذشت، با تحولات کمابیش مهمی همراه بود. امسال با ورود محصولات جذابی چون گلکسی نوت 2 سامسونگ، سرفیس، آی پد مینی و آیفون 5 مواجه بودیم و می توان گفت که سال خوبی برای شیفته های موبایل و تبلت بوده است. خود ما ایرانی ها هر سالی که می گذرد، رویدادهای آن سال را یک بررسی کلی می کنیم تا به قول معروف ببینیم که چند مرده حلاجیم. سال خوبی داشته ایم یا نه؟ در نهایت نیز از خودمان می پرسیم «چه چیزهایی از وقایع سالی که گذشت یاد گرفتیم»؟ گویا حتی کارشناسان و متخصصان فناوری نیز این سوال را از خود پرسیده اند و جواب شان نیز به شرح زیر است:
ترجمه: نسترن صائبی
منبع: Mashable
1- مرگ استیو جابز اپل را به وضعیت بدی کشاند
اپل در زمینه اپلیکیشن نقشهاش سکندری بدی خورد. این اپلیکیشن در واقع مایه رسوایی اپل شد؛ اتفاقی که در زمان حیات استیو جابز غیرممکن بود پیش بیاید. نتیجه آن حتی شاید بدتر هم شد و اپل نخبهای مانند اسکات فارستال، مدیر اجرایی iOS را از دست داد (تیم کوک بعد از رسوایی نقشه اپل، وی را اخراج کرد). هرچند جابز نیز هر از گاهی به محصولات مشکوکی چراغ سبز نشان میداد (همانند MobileMe)، اما در عین حال نیز از عرضه محصولاتی که هنوز کامل نبودند و یا امتحان نشده بودند، جلوگیری میکرد. جابز در واقع، فقط به کیفیت محصول نهایی فکر میکرد و نتایج منفی چنین تصمیمهایی برایش مهم نبود. اپل هماکنون گیج و منگ است، هم به دلیل بدبینی سرمایهگذاران به آینده این شرکت و هم درگیریهای داخلی آن و از همه مهمتر نبود استیو جابز است.
2- ماشینهای الکتریکی به زودی ارزانتر و کاربردیتر میشوند
از آنجا که خودروهای الکتریکی شتاب بسیار زیاد و مصرف سوخت بسیارکمی هم دارند، اخیرا حسابی توجهها را به خود جلب کردهاند. به طور مثال، خودروی Chevy Volt به ازای هر یک گالن بنزین، 100 مایل (160 کیلومتر) راه طی میکند. البته این خودروها بسیار گران قیمت هستند اما با وجودی که دولت آمریکا تخفیف مالیاتی 7 هزار و 500 دلاری برای آنها در نظر گرفته، نشانههایی وجود دارد دال بر اینکه در آیندهای نزدیک قیمت آنها کاهش خواهد یافت. خوروهای الکترویکی ارزانی به بازار آمدهاند که از جمله آنها میتوان به سدان مدل S ساخت تسلا و شورولت اسپارک اشاره کرد که چند هزار دلار ارزانتر از خودروهای برقی دیگر هستند. امسال سال تولید و نوآوری در صنعت خودروهای برقی بود و به نظر میرسد که تا دو سال آینده، این وسیله نقلیه قدرتمند، ارزانتر و کاربردیتر از امروز خواهد شد.
3- واقعا همراه میخواهیم
کامپیوترهای دسکتاپ دیگر این روزها به ابزاری برای متخصصان تبدیل شده است. حتی اولترابوکهای دوست داشتنی و مکبوکپروهای رتینا به دلیل رشد انفجاری دستگاههای همراه دوران نفسگیری را میگذرانند. امروزه، تبلتها و گوشیهای هوشمند پررشدترین منبع ترافیک وب به شمار میروند و در سال 2012 به اوج خود رسیدند. دلیل عمده این انفجار ترافیک را میتوانیم به سازگاری فراگیر گوشیهای هوشمند و رشد چشمگیر فروش آنها نسبت دهیم؛ چنانکه به گزارش کاماسکار، نرخ فرش این گوشیها هر سال 50 درصد افزایش مییابد. اما از سوی دیگر، فروش دسکتاپها و لپتاپها هر روز کاهش مییابد؛ البته این محصولات هنوز کاملا نمردهاند و نفس میکشند. اما انگار که کاربران ابزارخوار شدهاند و برای وبگردیشان نه از یک دستگاه بلکه از چند دستگاه مختلف استفاده میکنند و دوست دارند آنلاین شدن را با چند صفحه نمایش مختلف تجربه کنند.
4- مایکروسافت دیگر آن شرکتی که میشناختیم، نیست
مایکروسافت را از زمانی که میشناسیم، همیشه عادت داشت تمام وزنش را روی خردهفروشان سختافزاری بیندازد؛ در حالی که از فروش لیسانس نرمافزار برای نصب روی لپتاپها و دسکتاپهای آنها میلیاردها دلار پول به جیب بزند. اما حالا که کاربران از خرید کامپیوترهای شخصی اجتناب میکنند و به ابزارهای همراه روی آوردهاند، گویا مایکروسافت هم جادوی خودش را از دست داده است. علاوه بر این، مایکروسافت در مورد ویندوز 8 نیز اشتباه بزرگی را مرتکب شده است. برای افرادی مثل ما که به ویندوز خو گرفتهایم، هنوز دسکتاپهای قدیمی حکم بهترین ابزار را دارد و همیشه دوست داریم به عقب برگردیم و دکمه «استارت» را فشار دهیم. کاربران جدید که گویا شرایطشان از این هم بدتر است، آنها بین محیط دسکتاپ و محیط رابط کاربری جدید Pinterest (شبکه اجتماعی که به تازگی پرطرفدار شده) گیج ماندهاند. بدون شک این دوران گیجکننده نیز تمام میشود و محصول قدرتمندی ظهور پیدا میکند، اما به طور کلی باید گفت که جمع کردن این رابطهای کاربری همراه و دسکتاپ با هم کار هوشمندانهای نبود و از مایکروسافت واقعا بعید بود.
5- دادههای کلان، پیروزی بزرگ در انتخابات را در پی دارد
اگر فناوری «رایها را بگیر» باراک اوباما شکست میخورد، میت رامنی هماکنون رییس جمهور آمریکا بود و حتی شاید مسیر تحولات دنیا هم تغییر میکرد. جالب اینجا است که وابستگی جمهوریخواهان به دادههای ناقص نظرسنجیها بود که باعث شکستشان شد، زیرا رامنی را به تلاش برای جمعآوری رای ایالتهای کلیدی واداشت که در اصل شانسی برای بردن آنها نداشت. و جالب تر اینجاست که نیت سیلور (Nate Silver) تحلیلگر برجسته دادهها توانست تک تک ایالتهایی را که اوباما در آنها برنده شد، به درستی پیشبینی کند. این نشان میدهد که دادههای کلان نه تنها میتوانند در جریان انتخابات مفید واقع شوند، بلکه حتی میتوان با استناد بر آنها برنده را هم از قبل مشخص کرد.