سهیل مظلوم واجاری
اقتضای جوانی حکم میکند که انسان، سرشار از آرزوها و اهداف متعالی باشد. خاصه آنکه آن جوان در منصب وزارت هم قرار گیرد.
پس بدون آنکه در اهداف و آرزوهای وزیر جوانمان که علی القاعده طی برنامهای برای کسب رای اعتماد به مجلس ارایه میدهد تشکیک نموده و در جزییات آن( که طبق روال باید خوانش دیگری از برنامه ششم توسعه باشد)ورود نمایم، نکاتی را در چگونگی رسیدن به آن بیان میدارم.در ادبیات مدیریت اصطلاحات متفاوتی برای شخص مافوق و حاضر در راس هرم بکار برده و برای هر یک نیز معانی متفاوتی ارایه میکنند. این اصطلاحات شامل فرمانده ، رییس ، مدیر، رهبر و نظایر آن است. به طور مثال اگر وزیر آتی بخواهد همانند آنچه در دوازده سال اخیر در وزارتخانه ما صورت گرفته در نقش رییس و یا فرمانده عمل نماید، در بهترین حالت ممکن میتواند تیمی حداکثر 100 نفره را در اختیار داشته و چنانچه ارتباطات خوبی با سازمان برنامه برقرار و با فروش انواع مجوزها و اخذ درصدی از منابع فروش اپراتورها و با حفظ و ایجاد انحصارات جدید و ..... منابع مالی را تجهیز نماید، در بهترین حالت سرنوشتی همچون رییس دولت دهم خواهد داشت که در کنار مریدان فدایی و فرمانبردار بیچون و چرا و درآمد رویایی 700 میلیارد دلاری اقتصادی ورشکسته و جامعهای ناامید را در سال 92 تحویل دولت بعدی بدهد.
پس چاره کار چیست ؟ به نظر نگارنده چاره در توجه آقای جهرمی به این جمله تاریخی حضرت امام (ره) است که فرمودند « کار مردم را به مردم بسپارید» یعنی وزیر در دوره جدید به جای آنکه چشم به ساختار بروکراتیک دولت و تشکیلات کاملا کرخت درون وزارتخانه داشته باشد، مسیر رشد و رسیدن به اهداف متعالی خود را از ایجاد همدلی در آحاد صنف و بازیگران آن اعم از جوان نرمافزار آزاد نویس (FREE LANCER) ساکن انزلی یا صاحب فروشگاه عرضه محصولات فاوا در زابل و یا شرکت داران تهرانی ، اصفهانی و ..... جستجو کند.
اگر آقای جهرمی با ایجاد رابطهای منطقی با گروههای مرجع نظیر صنف، خبرنگاران، موسسات سرمایهگذاری و بکار گماردن افرادی که بتوانند جریانی صنفی و اجتماعی را در راه رسیدن به اهداف دولت دوازدهم در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات فراهم کند، قطعا در کار خود موفق خواهد بود. زیرا در یک جریان عظیم اجتماعی که افراد بسیاری برای تحقق اهداف آن تهییج شده باشند هر آنچه به بار می نشیند به حساب مافوق و رهبر جریان گذاشته خواهد شد.
بنابراین جوانی ایشان باید این نوید را بدهد که دلبسته ساختار بروکراتیک وزارتخانه نبوده و از ایجاد تحولی اساسی در سازوکار ارتباط سازنده با دست اندرکاران واقعی حوزه ابایی نخواهد داشت. یعنی خود را نه وزیر که جریانساز نهضت تولید محتوا و دیجیتال کردن عرصه های مختلف زندگی روزه مردم خواهد دانست. در این نگاه است که حل مشکلات شرکتهای کوچک و متوسط که بار اصلی ایجاد اشتغال و ارایه سرویس در اقصی نقاط کشور را به عهده دارند برای وی مهم و ایجاد ارتباط با سایر وزارتخانهها برای توجه بیشتر به فاوا را دست مایه توسعه بازار برای کلیه شرکتها اعم از بزرگ و کوچک خواهد کرد. بر این منوال پرداخت تسهیلات ارزان قیمت نه یک صله و عطیه ملوکانه که یک محرک و مشوق برای مشارکت فعالانه طیف بیشتری از کارآفرینان درنهضت اجتماعی ایشان خواهد بود.
پس چنانچه وزیر جوان ما بخواهد برای خود نامی ماندگار بسازد باید حتی قبل از رسیدن به وزارت نوید آن را بدهد که در دوره مسوولیت خود در نقش راهبر جریانی اجتماعی و به تعبیر مقام معظم رهبری نهضت نرم افزاری و تولید محتوا، ایفای نقش خواهد کرد و نه یک اپراتور مخابراتی .
تجربه نشان داده است که در صورت اتخاد جهتگیری درست پاسخ بدنه اجتماعی بسیار بیشتر از حد تصور مثبت خواهد بود و یا به عبارت دیگر یک اشاره کافی است تا جمعی به سر بدوند.
این نوشتار را با شعری از حضرت حافظ به پایان برم که میفرماید:
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش